کمتر از ۵ درصد از خلبانان جنگنده های نیروی دریایی ایالات متحده وارد برنامه موسوم به TOPGUN می شوند که زبده ترین خلبانان نیروی دریایی ایالات متحده را آموزش می دهد و مسلماً تعداد کمتری می توانند مربیان آموزشی این خلبانان باشند. از این رو وقتی یک مربی سابق برنامه TOPGUN و دانش آموخته کالج جنگ دریایی در مورد حمله روسیه به اوکراین و نقش نیروی هوایی آن در این حمله سخن می گوید، چیزهای جالبی در سخن های او خواهد بود. گای اسنودگراس خلبان جنگنده بازنشسته نیروی دریایی ایالات متحده و فرمانده سابق اسکادران هوایی است که از نبرد اکنون پنج ماهه بین اوکراین و روسیه می گوید. جنگ در هوا نیز مانند دیگر بخش های نبرد روسیه و اوکراین، برخلاف انتظارات همگان بوده است.
نیروی هوایی اوکراین اگر چه در مقایسه با نیروی هوایی روسیه از لحاظ کیفیت و کمیت قابل مقایسه نیست اما همچنان عملیات های جنگی را در خط مقدم نبرد انجام می دهد. اسنودگراس می گوید این موصوع بدین دلیل است که روسیه در رسیدن به برتری کامل هوایی در آسمان منطقه نبرد ناموفق بوده است. وی در این باره می گوید: «چیزی که ما می بینیم این است که یک بن بست اتفاق افتاده است و بخش زیادی از آن به دلیل ناتوانی روسیه در تحکیم برتری هوایی روی کشور اوکراین است». تسلط هوایی زمانی رخ می دهد که یک نیروی هوایی توانایی دشمن برای کنترل حریم هوایی مورد مناقشه را از بین می برد، هم از طریق جت های جنگنده و هم موشک های زمین به هوا. در این شرایط، برنده عملاً هر کاری که دلش بخواهد انجام می دهد، هر زمانی که بخواهد. هنوز هم تلفاتی رخ می دهد اما دیگر دشمن توانایی مقابله با طرف دیگر در آسمان را ندارد.
برتری هوایی یک مرحله پایین تر از تسلط هوایی است و سه موضوع را نشان می دهد: یک طرف ابتکار را در آسمان در اختیار دارد، بیشتر نبردهای هوایی را به سود خود به پایان می رساند و در صورتی که منابع مورد نیاز را برای انجام یک حمله موفق اختصاص دهد، می تواند هر زمان که خواست یک ماموریت هوایی انجام دهد. اما حریم هوایی اوکراین اکنون مورد مناقشه است که بدترین احتمال در میان سه احتمال برای کشور مهاجم است. هیچ کدام از طرفین برتری ندارد و در هر دو طرف تلفات بالاست. نیروی هوایی اوکراین نمی تواند از حمله بمب افکن های روسی به شهرهایش جلوگیری کرده و باید برای فرار از دست سیستم های ضد هوایی روسیه در ارتفاع بسیار پایین پرواز کند. روسیه نیز توانایی دسترسی به برخی اهداف خود با استفاده از جنگنده و بمب افکن ها را ندارد، به ویژه در غرب اوکراین، زیرا جنگنده های اوکراینی و شبکه دفاع هوایی این کشور هنوز فعال هستند.
اسنودگراس به استفاده اوکراین از پهپادهای تهاجمی بیرقدار تی بی-۲ به عنوان نمونه ای نبرد غیرمتقارن اشاره می کند. اگر چه روسیه سیستم های موشکی سطح به هوای Pantsir S-1, Tor و Buk زیادی در نیروی هوایی اش دارد، اپراتورهای آن ها از روحیه پایین و آموزش ضعیف رنج می برند. این موضوع به نیروی هوایی اوکراین امکان داده تا پهپادهای کوچک و سبک بیرقدار را از خطوط دفاعی دشمن عبور داده و حملات دقیقی را علیه نیروهای مهاجم انجام دهند. در پایان، اسنودگراس می گوید که جنگ روسیه و اوکراین شرایط را در جنگ بزرگ آینده تغییر خواهد داد که احتمالاً حمله چین به تایوان خواهد بود. چین به وضوح آماده می شود که این کشور جزیره ای را به قلمرو خود بازگرداند و در الی که تنها ۱۰۰ مایل بین این دو وجود دارد اما خطر زیادی در جریا است. استفاده از نیروی نظامی توسط چین برای الحاق دوباره تایوان به چین، بدون شک همسایگان تایوان و به البته ایالات متحده را وارد این نبرد خواهد کرد.
اگر درک چین از حمله روسیه به اوکراین این باشد که حملات گسترده به کشوری دیگر در دنیای مدرن ممکن بوده و غرب نیز کنار ایستاده و تنها نظاره گر خواهد بود، به احتمال فراوان رهبران چین تصمیم خواهند گرفت که یک حمله همه جانبه با عبور از کانال دریایی میان دو کشور را انجام دهند. اما اگر چین متوجه ضعف ها و باخت های روسیه در جنگ با اوکراین شود، در خواهد یافت که حمله به تایوان باعث می شود چیزهای بزرگی از دست دهد و در این کار دستکم عجله نخواهد کرد. در پایان می توان گفت که نتیجه جنگ روسیه و اوکراین، سرنوشت میلیون ها نفر در دیگر سوی جهان را نیز تعیین خواهد کرد.