قدرت نظامی آمریکا و روسیه
خیلی آسان میتوان شرایط امروز را با معادلات زمان جنگ سرد اشتباه گرفت. اما نه روسیه، شوروی است و نه ارتش این کشور، ارتش سرخ. وقتی شوروی در سال 1991 از هم فرو پاشید، روسیه به عنوان بزرگترین وارث آن، 65 درصد از نیروی انسانی و تجهیزات ارتش سرخ را به ارث برد. قوای عظیم اما ورشکستهای که پول کافی برای سرپا نگاه داشتن حتی نیمی از آن هم وجود نداشت. این شرایط پس از قریب به دو دهه، با خروج تدریجی روسیه از رکورد سالهای پس از فروپاشی، رفته رفته در حال تغییر است.
با این حال روسها همچنان در هزینههای نظامی خود بسیار محتاط هستند. فقط کافی است تصور کنید که بودجهی نظامی کنونی آمریکا، با مجموع بودجهی نظامی 10 قدرت نظامی پس از خود (شامل روسیه) برابری میکند. مجموع بودجهی نظامی آمریکا در سال2014، 610 میلیارد دلار بود، در حالی که چین با 216 میلیارد دلار در جایگاه دوم و روسیه با 84 میلیارد دلار در جایگاه سوم قرار داشتند. این یعنی بودجهی ارتش آمریکا کمی بیش از هفت برابر بودجهی نظامی روسیه است که طبیعتا جای ریخت و پاش بیشتری را فراهم میکند.
به علاوه، ارتش کنونی ایالات متحده، استعداد نفریای در حدود یک میلیون و سیصد و نود هزار نفر دارد، یعنی کمتر از دو برابر استعداد هفتصد و هفتاد و یک هزار نفری روسیه. هر چند نباید فراموش کرد که آمریکا با بیش از پانصد پایگاه نظامی در سراسر دنیا (که پادگانهای بزرگی را هم در خود جای دادهاند) پراکندگی نیروی بیشتری دارد.
نیروی زرهی
تا پایان جنگ سرد، نیروی زرهی برگ برندهی شوروی روی زمین به حساب میآمد. میراث قدرت زرهی شوروی، کم و بیش دست نخورده برای روسیه باقی ماند تا این کشور همچنان قویترین قدرت زرهی دنیا شمرده شود.
روسیه در حال حاضر صاحب بیش از 15 هزار و پانصد دستگاه تانک ذخیره و عملیاتی است که عمدهی آنها را تی 72 و تی 80 تشکیل میدهند. به علاوه 550 دستگاه تانک تی 90 نیز به عنوان بهروزترین تانکهای روسی در اختیار این کشور است. در مقابل، آمریکاییها هشت هزار و 325 دستگاه تانک آبرامز در اختیار دارند. آبرامزهای آمریکایی به لحاظ کارایی از بیشتر تانکهای روسی مدرنترند، اما دیگر دست برتر را در فناوری ندارند.
روسها در رژهی میدان سرخ امسال خود، از تانکهای خانواده آرماتا رونمایی کردند که طراحی کاملا متفاوتی از تی 72 دارند. به همراه این تانکها، از نسل کاملا جدیدی از زره پوشها نیز رونمایی شد که جای زره پوشهای قدیمی روسیه را خواهند گرفت. در مقابل، آمریکاییها به علت عدم اختصاص بودجهی کافی در این زمینه فعلا هیچ برنامه خاصی برای جایگزینی آبرامز که از دهه هشتاد میلادی در خدمت آنهاست ندارند. مهمترین برنامه کنونی آنها، بهروزرسانی آبرامز به مدل M1A3 است که نمیشود آن را یک ارتقا یافته تمام عیار به شمار آورد.
نیروی هوایی
نیروی هوایی آمریکا و روسیه به ترتیب اولین و دومین نیروی هوایی بزرگ دنیا هستند، البته با یک تفاوت 75 درصدی به نفع آمریکا. تا پیش از فروپاشی شوروی، نیروی هوایی ارتش سرخ استعدادی بالغ بر 10 هزار فروند هواپیما از تمامی انواع داشت، حال آن که استعداد کنونی نیروی هوایی روسیه، کمتر از چهار هزار فروند هواپیماست. از نظر ناوگان، ارتش ایالات متحده بیش از 13 هزار و هشتصد هواپیما و هلی کوپتر دارد که کمی بیش از چهار هزار و پانصد فروند آنها را هواپیماهای جنگنده و بمب افکن تشکیل میدهد. نیروی هوایی آمریکا، به صورت کلی از 37 سرفرماندهی در قالب 10 مرکز فرماندهی تشکیل شده، به شکلی که تقریبا در هر یک ایالات اصلی این کشور، یک سرفرماندهی قرار گرفته است.
«F-22 Raptor»جنگندهی پیشرفته اولین جنگندهی نسل پنجمی دنیا است که تعداد کمی از آن تولید شد.
بیش از نیمی از ناوگان جنگندهی نیروی هوایی آمریکا را جنگندههای اف 16 سی دی تشکیل میدهد و حدود چهارصد جنگندهی اف 15 در تمامی مدلها نیز در نوک پیکان آن قرار دارد. اما قلب این ناوگان از 186 فروند جنگندهی نسل پنچمی اف 22 تشکیل شده که در حال حاضر عملا یکی از پیشرفتهترین جنگندهی هوایی دنیا به شمار میرود. ضمن آن که ناوگانهای اف ای 18 سوپرهورنت و نیروی دریایی و تفنگداران را میتوان به این ارقام اضافه کرد. مهمترین برنامه بهروزرسانی پیش روی این ناوگان، برنامهی جنگندهی ضربتی مشترک یا اف 35 است که در آینده جایگزین بیشتر جنگندههای قدیمی آمریکایی خواهد شد. آمریکا قصد خرید بیش از 2 هزار چهارصد فروند اف 35 در تمامی مدلها را دارد.
هستهی اصلی ناوگان بمب افکن استراتژیک امریکا را هم، بیست فروند بی 2 (به عنوان مهمترین بمب افکن پنهان جهان) در کنار 68 «بی 1» و 76 «بی 52» تشکیل میدهند. ضمن آنکه وظیفهی پشتیبانی نزدیک را هم 280 فروند جنگندهی A-10 و 27 فروند AC-130 به عهده دارند. در آن سوی میدان روسها وارث ناوگانی قدیمیترند که عمدتا از زمان ارتش سرخ باقی مانده است. ساختار رزمی نیروی هوایی کنونی روسیه، از شش وینگ تشکیل میشود که به همراه نیروی دریایی تقریبا صاحب 760 جنگنده است که از حدود 290 «میگ 29 ای/اس ام تی» و نزدیک 350 فروند انواع سوخو 27 و 134 «میگ31» تشکیل میشود.
تی 50 یا احتمالا آن طور که نام خواهد گرفت سوخو 50 امروزه مهمترین طرح صنعت هوانوردی روسیه و اصلیترین رقیب احتمالی اف 22 شمرده میشود.
بهروزترین بخش ناوگان را پنجاه «سوخو 30» و 48 «سوخو 35» تشکیل میدهند. این تعداد البته با آهنگی آرام در حالا افزایش است. به علاوه 280 جنگندهی «سوخو 24» نوک پیکان تهاجمی روسیه را میسازند. این جنگندهها به آرامی در حال جایگزین شدن با گونههای تهاجمی «سوخو 27» هستند. قلب ناوگان تهاجمی کنونی روسیه نیز از بمب افکنهای سریع و غولآسای «Tu-160» ساخته شده که فعلا 16 فروند آن در خدمتاند و سفارش ساخت 14 فروند دیگر نیز وجود دارد.
ضمن این که روسها برای ساخت بمب افکن نسل بعدی خود، برنامهی «Pakda» را هم دارند. با این حال نباید فراموش کرد که روسها قبل از فروپاشی شوروی خلا نیروی هوایی خود نسبت به غرب را با سیستمهای پدافند هوایی جبران کردهاند.
توپ خانه متعارف
توپ خانهی متعارف- از توپهای خود کششی گرفته تا توپهای میدانی کالیبر بزرگ- معمولا انعطافپذیرترین و در دسترسترین آتش میدان نبرد به حساب میآیند. در سوی آمریکا، توپهای «هویتز» 155 میلیمتر «M 777» (که از سال 2005 وارد خدمت شدهاند) یکی از مهمترین آتشبارهای میدانی به شمار می آیند. توپهایی که حتی میتوان آنها را درون یک هواپیمای «سی 130» یا «وی 22» کاشت تا به عنوان پشتیبانی هوایی مورد استفاده قرار گیرند، اما اصلیترین آتشبارهای خود کششی آمریکاییها را «M 109» تشکیل میدهد که از دههی هفتاد تاکنون با تغییرات اندکی همچنان در خدمت آنهاست.
در آن سوی میدان، روسها امسال از توپ خود کششی جدیدی موسوم به «S35 Koalitsiya -S72» رونمایی کردند که توانایی هدفگیری لیزری داشت، اما مهم ترین ویژگی آن، تقریبا «تمام اتوماتیک» بودنش، شمرده میشد. این توپ میتوانست کاملا خودکار گلولههای مختلف خود را برای شلیک عوض کند، اما اصلیترین توپهای خود کششی روسیه را «S1 Gvozdika2» و «Msta-S» تشکیل میدهند که هر دو میراث دوران شوروی هستند.
توپ خانه موشکی
روسها از قدیم توجه زیادی به آتش بار موشکی داشتند، حال آنکه آمریکاییها به توپ خانه اقبال بیشتری نشان میدادند. از نظر آتش بار موشکی، ایالات متحده و روسیه و رویکردهای متفاوتی دارند. از این رو لزوما نمیتوان استعداد موشکی دو طرف را در تقابل با هم قرار داد. برای مثال، آمریکا از آتش بارهای موشکی «M 142» استفاده میکند که توانایی حمل و شلیک شش راکت 227 میلیمتری را دارند و مهمترین ویژگیشان دقت بالای آنهاست.
آتشبار
آتش بار میان برد تاکتیکی آمریکاییها را هم «MGM -140» تامین میکند که با راکتهای 610 میلیمتری و برد 160 کیلومتریاش دقت و قدرت آتش مناسبی داد. در مقابل، روسها به جای دقت ترجیح میدهند تا حجم آتش بیشتری داشته باشند. آتش بار «BM-21» میتواند تمام چهل راکت 122 میلیمتری خود را در مدتی کمتر از بیست ثانیه شلیک کند. این آتش بار که در زمان جنگ تحمیلی، بین عراقیها به «خمسه خمسه» معروف بود و در این سو، نیروهای خودی گاهی به آن «چلچله» میگفتند که حجم آتش بسیار گسترده، اما دقت پایینی دارد.
موشک بالیستیک Iskander-M روسیه
آتش بار میانبرد MGM-140 آمریکا
روسها از سیستمهای «TS-1» و «BM-27» برای پرتاپ راکتهای 220 تا 300 میلیمتری استفاده میکنند. آتش بار تاکتیکی میانبرد روسها را هم موشک بالستیک «Iskander-M» (به عنوان جانشین موشک مشهور، اسکاد) تامین میکند که به مراتب مشهورتر و مرگبارتر از نسخهی آمریکایی است. این موشک بردی حدود پانصد کیلومتر دارد و سرجنگی هشتصد کلیوگرمی را با خود حمل میکند. به علاوه تفاوت عددی این جا هم بزرگ است. روسها صاحب بیش از سه هزار و 790 دستگاه آتش بار موشکی تاکتیکیاند، در حالی که آمریکاییها تنها از هزار و سیصد دستگاه آتش بار موشکی برخوردارند.
توانایی هستهای
از زمان امضای پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای تا به امروز هر دو طرف با آهنگی بسیار آهسته و نه چندان چشمگیر در مسیر تسلیحات هستهای پیش رفتهاند. طبیعتا تسلیحات هستهای مرگبارترین بخش زرادخانه هر دو طرف را تشکیل میدهند. همین طور تصور کنید که اندوختهی اتمی شوروی در زمان جنگ سرد، به تنهایی برای ششبار نابود کردن کرهی زمین کافی بود. بر اساس گزارش انجمن تسلیحاتی ACA، روسیه صاحب هفت هزار و هفتصد کلاهک هستهای است که 1648 مورد از آنها در وضعیت کاملا عملیاتی هستند در آن سوی میدان آمریکاییها صاحب هفت هزار و صد کلاهکاند که 1538 مورد از آنها در شرایط عملیاتی است. جالب این که هر دو رقم محدودیت کلاهک عملیاتی توافق شده در نسخهی جدید پیمان استارت (پیمان کاهش تسلیحات هستهای سال 2010) تسلیحات اتمی بین دو طرف را نقض میکند.
سامانه موشکی RT-2PM روسیه
در سوی آمریکا، تنها موشک بالیستیک قاره پیمای خشکی پایه «LGM-30» وجود دارد که از دههی هفتاد تا به امروز عملیاتی است. آمریکا ناوگانی مرکب از 450 مینوتمن در اختیار دارد که قرار است تا سال 2018، آن را به چهارصد عدد کاهش دهد. رئیس آب ها هم 16 زیر دریایی کلاس «اوهایو» آمریکت، هر کدام 24 فروند موشک بالستیک «UGM-133» با خود حمل می کنند که طبیعتا کاربرد به مراتب تاکتیکیتری دارند. در طرف روسی، تنوع به مراتب بیشتر، اما تعداد (با 369 موشک آماده ی پرتاب) اندکی کمتر است. هر چند تکنولوژی موشکی در سمت روسی، به مراتب بودجه و توجه بیشتری دریافت میکند.
موشک بالستیک قارهپیمای LGM-30 آمریکا
مهمترین موشک بالستیک روسی از خیلی جهات، سیستم موشکی متحرک «RT-2PM Topol» است. روسها روی دریا هم از سه مدل موشک بالستیک دریایی استفاده میکند که از هر چهار کلاس زیر دریاییهای بالستیک این کشور، قابل پرتاباند. اصلیترین این موشک ها «R-29RMU» است که از سال 2008 روی زیر دریاییها کلاس «دلتای 4» روسیه عملی شد و فعلا برنامه ساخت صد فروند از آن وجود دارد. از نظر سپر دفاع موشکی، آمریکاییها به لطف سیستم ایجس که روی تمام رزم ناوها و ناوشکنهای نیروی دریایی این کشور متصلاند پوشش بهتری دارد، در مقابل پوشش اصلی پدافند ضد موشکی روس ها فعلا تنها برای دفاع از مسکو و برخی نقاط مهم این کشور کفایت میکند.
نیروی دریایی
نیروی دریایی کنونی آمریکا از خیلی جهات تاکتیکیترین بازوی ارتش این کشور به شمار میرود. در عین حال استراتژی دریایی دو کشور، 180 درجه با هم فرق میکنند. به نسبت نیروی دریایی آمریکا، نیروی دریایی روسیه از استعدادی به مراتب کوچک تر برخوردار است. ضمن این که تقریبا تمام ناوگان اصلی این نیرو، همان ناوهای جنگی دوران جنگ سرد هستند. نیروی دریایی کنونی آمریکا با استعدادی مرکب از 10 ناو هواپیمابر بزرگ کلاس «نیمیتز»، 9 ناو آبیخاکی بزرگ کلاس «واسپ» و اخیرا کلاس «آمریکا» ، 22 رزمناو کلاس «تایکندروگا» و 62 ناوشکن کلاس «آرلی برک» و در آینده «زام والت» بزرگترین نیروی دریایی دنیاست.
Nimitz بزرگترین کلاس ناو هواپیمابر دنیا، با وزن صد هزارتن و ظرفیت بیش از 90 هواپیما و هلیکوپتر هستند که در آینده با ناوهای کلاس فورد جایگزین میشوند.
این نیرو از هفت ناوگان تشکیل شده است که هر کدام، منطقهی دریایی خاص را در دنیا پوشش میدهند. ناوگان روسیه تنها یک ناوهواپیمابر متوسط کوزنتسو، 5 رزمناو بزرگ در دو کلاس اسلاوا و کیرو، 15 ناوشکن و 72 ناو سبک را در قالب سه ناوگان دریایی بالستیک، دریای سیاه و دریای شمال در اختیار دارد. پاسخ روسها به آن تفاوت از همان زمان شوروی در قالب انواع گوناگون موشک کروز ضدکشتی ظاهر شده است. رقابت ناوگان تاکتیکی زیر دریاییهای اتمی و تهاجمی دو طرف نیز، در مجموع 72 در برابر 55 به نفع آمریکاست. هر چند تنوع زیر دریاییهای روس بیشتر است.
در واقع اینجا تنوع به قدری زیاد است که نمیتوان به راحتی از بین آنها انتخاب کرد. زیردریاییهای اتمی «آکولا» و زیردریاییهای متعارف «کیلو» مهمترین بخش ناوگان تهاجمی و زیر دریاییهای «دلتای 4» اصلیترین زیردریاییهای بالستیک روسیه محسوب میشوند. در مقابل آمریکا هم، زیر دریاییهای کلاس «لس آنجلس» اصلیترین زیردریایهای تهاجمی و زیردریاییهای کلاس «اوهایو» مهمترین زیردریاییهای بالستیک به شمار میآیند. البته آمریکاییها در حال ساخت زیردریاییهای جدید «ویرجینیا» برای جایگزین کردن لس آنجس هم هستند.