نیروی عملیات ویژه همانطور که از اسمش پیداست، وظیفهاش انجام عملیاتهایی هست که یگانهای رزمی معمول نیروهای مسلح یک کشور قادر به انجامش نیستند و برای انجام وظیفهشان، تمرینات سختی را انجام میدهند.
عصراسلام: در جریان درگیریهای اخیر بین ارتش روسیه و اوکراین شاهد استفاده روسیه از واحدهای مختلف عملیات ویژه ارتش این کشور موسوم به «اسپتزناز» بودهایم که شهرت تاریخی برای شرکت در جنگهای افغانستان، چچن و سوریه را در کارنامه خود دارندو همواره یکی از پر افتخارترین واحدهای ارتش روسیه شناخته میشوند. اما در جریان درگیریهای صورت گرفته در روزهای اخیر، شاهد عملکرد بسیار ضعیف این نیروها در میدان جنگ بودهایم که در اینجا بر اساس تصاویر و ویدیوهای ضبط شده، عملکرد و ضعف آنها را تحلیل خواهیم کرد.
در ابتدا باید اشاره کنیم، وظیفه تعریف شده برای این نیروها در شرایط جنگ کلاسیک، وقتی که دو ارتش روبروی هم قرار میگیرند، انجام عملیاتهای شناسایی، نفوذ، کمین، تداخل در شبکه ارتباطی و لجستیکی، از میان برداشتن نفرات رده بالای دشمن و عملیاتخرابکاری است. همانطور که اشاره شد، اینگونه عملیاتها از توان سربازان معمولی پیادهنظام خارج است.
ما شاهد به کارگیری واحدهای اسپتزناز به صورت نیروی پیادهنظام معمول بودهایم که بدون انجام هیچگونه تاکتیک مناسبی، وارد شهرها شده و در کمین نیروهای اوکراین یا بسیج مردمی گرفتار شده و در اثر درگیری تعدادی از آنها کشته و مجروح میشوند. این تاکتیک ضعیف اصلا در خور شان نیروی که برچسب عملیات ویژه را یدک میکشد نیست.
در یکی از ویدیوهایی که توسط شهروندان اوکراینی در شهر خارکوف ثبت شده، بدون توجه به اصول جنگ شهری، در کنار خودروهای تایگر و با پای پیاده واردشهر شده که بلافاصله در کمین نیروهای اوکراینی قرار گرفته و ستون این نیروها متلاشی میشود. همینطور در درگیری دیگری در شهر کیف، ستون دیگری از نیروهای اسپتزناز در کمین نیروهای ارتش اوکراین میافتند.
مورد عجیب این است که نیروهای اسپتزناز، در واقع باید کمین زننده به نیروهای عادی ارتش اوکراین باشند؛ نه نیرویی که کمین میخورد. این موارد نشاندهنده ضعف شدید فرماندهی و یا عدم اعتماد فرماندهان نظامی روس به نیروهای عادی ارتش این کشور است که در روزهای اخیر از انجام عملیات جنگ شهریعاجز ماندهاند. مورد عجیب دیگر عدم درک صحیح فرماندهان روس از قابلیتهای ضد اطلاعات اوکراینیها در شناسایی واحدهای نفوذی روسیه در عقبه آنها بود.
در بسیاری از ویدیوهای منتشر شده که همگان شاهد آن بودهاند، نیروهای اوکراینی؛ واحدهای خرابکاری ارتش روسیه را که به احتمال زیاد ازاعضای واحد GRU هستند شناسایی و اسیر کرده و تعدادی از آنها توسط نیروهای ارتش اوکراین یا بسیج مردمی این کشور کشته میشوند.کمبود سوخت و مواد غذایی نیز گریبان نیروهای عملیات ویژه روس را گرفته است. در چندین مورد خودروهای رزمیشان را بدون هیچ آسیبدیدگی رها کرده، سلاحهای متعددی را به غنیمت داده و از تسلیحات و تجهیزات مناسب استفاده نکردهاند.
در عجیبترین مورد اقدام به غارت سوپرمارکتها کرده که همگی حکایت از ضعف فرماندهی ارتش روسیه در مدیریت و پشتیبانی از نیروهایش در میدان نبرد دارد.اما در نقطه مقابل؛ این نیروها موفقیتهایی نیز در کارنامه خود ثبت کردهاند. در جریان عملیات هلیبرن به فرودگاه آنتونوف نیروهای عملیات ویژه روس نیز همراه با نیروهای هوابرد، این فرودگاه را بدون پشتیبانی مناسب تسخیر کرده و چند روز در مقابل ضد حملههای متعدد ارتش اوکراین حفظ کردندتا اینکه نیروهای چچنی تیپ قدیروف توانستند خود را به آنجا برسانند.
در آخر و نتیجهگیری از این موضوع باید خاطرنشان کرد، عملکرد بسیار ضعیف نیروهای عملیات ویژه ارتش روسیه از روز اول شروع عملیات رزمی در اوکراین تا کنون همگی بر دوش فرماندهان ارتش روسیه و تصمیمهایی است که آنهادر این راه اتخاذ کردهاند. عدم درک درست از شرایط نبرد و فرستادن نیروهایشان به میدان بدون هیچگونه پشتیبانی و عملیاتهایی که متناسب با ماموریت تعریف شده برای آنها نیست، این گونه بلای جان این نیروها در میدان رزم شده است.
چرا روسها در اوکراین ضعیفتر از حد انتظار ظاهر شدهاند؟
روسها در اوکراین تلفات بسیار سنگینی دادهاند. خصوصا در حوزه زرهی که ادوات آنها شکار هر روزه نیروهای مدافع اوکراینی است.
در ابتدای جنگ بسیاری معتقد بودند روسیه می تواند ظرف چند روز به کی یف برسد، لکن پیشروی ارتش مهاجم بسیار کندتر از حد انتظار بوده است. این در حالی است که ذهنیت مردم و تحلیلگران از توانایی رزمی روسیه به عنوان یک ابرقدرت نظامی کاملا متفاوت از واقعیات کنونی بود. حال سوال اینست که چرا نیروهای پوتین دیگر جلوه ای از ارتش اتحاد جماهیر شوروی نیستند؟
در پاسخ به پرسش فوق، نگارنده به چند دلیل برای ناکامی نسبی روسها رسیده است که در ذیل بدان اشاره می گردد.
۱. اتکای شدید به راهبرد زرهی محور کلاسیک مربوط به دوران شوروی
روسها گمان می کردند با بمباران شدید و سرکوب پدافند زمین پایه اوکراین و پس از آن به راه افتادن ستونهای طویل زرهی در روز روشن می توانند در مدت زمان اندکی به پایتخت حریف برسند. اما نکته مهم اینجاست که تسلیحات نوین مانند پهپادهای مسلح و موشک های دوش پرتاب ضد زره همچون جاولین و NLAW که مجهز به سامانه شلیک کن -فراموش کن هستند میتوانند به راحتی قاتل تانکهای روسی باشند . از ویژگی مهم موشک های نوین ضدزره غربی، عدم آتش عقبه شدید است که به کاربر این قابلیت را می دهد که در هر حفره یا گودالی پنهان شود، بدون آمدن روی زمین موشک را شلیک کند و بلافاصله بگریزد.
۲. عدم بهره گیری از پهپاد
پرنده های بدون سرنشین سلاح های پرکاربرد نبردهای جدید هستند که نمیشود آنها را درنظر نگرفت. در حالی که اوکراینی ها با پهپادهای ترکی و غربی ضربات شدیدی را به ادوات پیشرفته روسی روی زمین وارد آوردهاند، اما ارتش روسیه شرایط متفاوتی در این زمینه دارد و به طور عمده از اینگونه هواگردها استفاده نمی کند و بیشتر به پرندههای سرنشین دار مربوط به دوران جنگ سرد متکی است.
۳. نقص در جنگ الکترونیک
روسها در زمینه تکنولوژی جنگ الکترونیک اصلا در حد و اندازه آمریکا نیستند و نتوانستهاند به خوبی ارتباطات شبکه فرماندهی و کنترل ارتش اوکراین و نیروهای میدانی را مختل نمایند. یعنی مغز ارتش زلنسکی به راحتی دستورات را به واحدهای درگیر صادر کرده و آنها نیز با دقت آن را اجرا میکنند و بالعکس وضعیت میدانی را به سرفرماندهی خود اطلاع میدهند و همین عاملی مهم در پایداری سازمان رزم آنها در جنگ ارزیابی میشود.
۴. پشتیبانی گسترده بلوک غرب
اوکراینیها به تنهایی درگیر جنگ فعلی نیستند؛ بلکه تمام دنیای غرب بسیج شده اند تا روسها را در نبرد زمین گیر کرده و به هزیمت بکشانند. سیل تجهیزات ضدزره و ضدهوایی پیشرفته ، ارسال پهپادها ، کمک های اطلاعاتی و جنگ رسانه ای غربی ها علیه ارتش پوتین یک فاکتور بسیار تاثیرگذار برای حمایت از اوکراین در برابر حمله پوتین تحلیل می شود.
پرواضح است که نیروهای مدافع، وقتی می بینند که محدودیتی در بهره گیری از تجهیزاتشان ندارند ، با خیال راحت و بدون دغدغه از بابت اتمام آنها ، تسلیحات گرانقیمت و مدرن خود را مصرف می کنند.
۵. ضعف اطلاعاتی روسیه
ایالات متحده و برخی کشورهای غربی داده های دقیقی از حمله روسها داشتند. به عبارت دیگر دست پوتین را خوانده بودند اما کرملین تا روز قبل از وقوع جنگ نیز ادعای آنها را انکار می کرد . شرایط میدانی نیز نشان میدهد ارتش روسیه برآورد واضحی از آنچه امروز پیش روی خود می بیند نداشته است.
نباید فراموش کرد هر کشوری بخواهد در نبرد علیه دشمنانش پیروز شود، ابتدا باید در جنگ اطلاعاتی بر آنها غلبه کند. مثال واضح این ادعا جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ است که حزب الله ابتدا در نبرد اطلاعاتی بر اسرائیل فائق گشت و سپس میدان را از آن خود کرد.