موشک پرتابهای است که با نیروی عکسالعمل ناشی از خروج گاز (معمولاً ناشی از سوختن سوخت) حرکت میکند. در موشک ماده اکسیدکننده نیز به همراه سوخت حمل میشود و سوختن سوخت در آن نیاز به اکسیژن هوا ندارد. از این نظر موشک با راکت و فشفشه فرق دارد.
تفاوت موشک و سایر پرتابهها:
پرتابه که به سوی هدفی شلیک میشوند به انواع مختلفی تقسیم میشوند:
- پرتابه که نیروی حرکت خود را از خود میگیرد، محموله هدایت شونده که در هوا یا فضا سفر میکند موشک هدایتشونده (به اختصار «موشک») نامیده میشود.
- پرتابه که نیروی حرکت خود را از خود میگیرد، و هدایتشونده نیست با نام «راکت» شناخته میشوند.
- پرتابه که از داخل یک سلاح دارای لوله (مثل تفنگ یا توپ) شلیک میشوند به نام فشنگ یا گلوله شناخته میشوند.( البته موشکهایی نیز وجود دارند که برای شلیک از داخل لوله سازگار شدهاند)
- پرتابه که نیروی حرکت خود را تأمین نمیکند و از داخل سلاح (مثل توپ و تفنگ) هم شلیک نمیشوند بمب هستند.
- پرتابه که نیروی حرکت خود را از خود میگیرد و در آب حرکت میکنند به نام اژدر شناخته میشوند.
موشک سوخت مایع :
موتور پیشران مایع، موتوری است که عمل احتراق شیمیایی در آن با استفاده از یک یا چند ماده اکسیدکننده و احیاشونده مایع، انجام میپذیرد. مجموعه این احیاشونده (سوخت) و اکسیدکننده، در اصطلاح پیشران نامیده میشوند. این پیشران به صورت تفکیکشده، در مخازنی در موشک پرتابگر ذخیره و نگهداری میشود و هنگام روشن شدن راکت، به محفظه احتراق تزریق شده و باعث ایجاد احتراق و تولید نیروی رانش میشود. موتورهای سوخت مایع در دهههای ۶۰، ۷۰ و ۸۰ پیشرفت بسیار زیادی کردند و نوع پیشران آنها دچار تغییر و تحولات عمدهای شد. اما امروزه با پیشرفت فناوری، موتورهای پیشران جامد توانستهاند به دلیل مزایای نسبتاً زیادی که دارند، تا حد زیادی جای موتورهای پیشران مایع را در صنایع فضایی بگیرند.
موتورهای پیشران مایع از ۵ بخش اصلی تشکیل شدهاند که عبارتند از:
مخازن سوخت و اکسیدکننده
مخازنی هستند تعبیه شده در خارج از موتور که پیشرانهای مایع در داخل آنها نگهداری میشوند. در واقع این مخازن را بیشتر میتوان جزئی از موشک پرتابگر به حساب آورد تا خود موتور پیشران مایع. از آنجایی که معمولاً پیشرانها فشار بسیار بالا و دمای خیلی پایینی دارند، و از طرفی وزن این مخازن لازم است تا حتیالامکان کمتر باشد، طراحی آنها بسیار مشکل و با ملاحظات فراوانی همراه است. معمولاً یک نوع گاز که با مایع سوخت یا اکسیدکننده به هیچوجه واکنش نمیدهد، با فشار بالا به داخل این مخازن تزریق میشود تا نوعی فشار پشتدستی را برای هدایت هرچه بیشتر پیشرانها پدید آورد.
توربوپمپ
این زیرسامانه پیشرانهای مایع را از مخازن مکیده و با فشار و دبی مناسب به سمت محفظه احتراق هدایت میکند. به تعبیری میتوان توربوپمپ را قلب یک موتور پیشران مایع دانست. برای هر یک از اکسیدکننده و سوخت، توربوپمپهای جداگانهای به کار میرود. انرژی توربوپمپها معمولاً از یک مولد گاز و توربین تامین میشود. بخشی از سوخت و اکسیدکننده درمسیر محفظه احتراق وارد این مولد گاز میشوند و با پس از واکنش گازهایی را حاصل میکنند که باعث کار توربین و به تبع آن توربوپمپها میشود. البته لازم به ذکر است در برخی از موتورهای پیشران مایع کوچکتر (که البته در صنعت فضایی کاربرد ندارند)، پیشرانها با همان فشار پشتدستی مخازن به داخل محفظه احتراق تزریق میشوند و نیازی به توربوپمپ نیست. در موتورهای پیشران مایع که در مراحل بالایی پرتابگرها استفاده میشوند و همچنین در موتورهای پیشران مایع فضایی، که در ماهوارهها و فضاپیماها برای کنترل و تغییر مسیر استفاده میشوند، نیز به دلیل فشار کمتر محفظه احتراق، در بسیاری موارد توربوپمپ وجود نداشته و سامانه با فشار پشتدستی محفظههای پیشران کار میکند. به لحاظ مهندسی اگر فشار محفظه احتراق کمتر از ۳۰ بار باشد، استفاده از توربوپمپ توجیهی ندارد.
تزریقگر
تزریقگرها در ورودی محفظه احتراق قرار میگیرند و وظیفه دارند تا پیشرانهای مایع (سوخت و اکسیدکننده) را به صورت ذراتی بسیار کوچک با زاویه، سرعت و قطر کاملاً معین به داخل محفظه احتراق بپاشند. تزریقگرها انواع مختلفی دارند و یکی از پیچیدهترین و حساسترین قسمتهای یک موتور پیشران مایع هستند.
محفظه احتراق
محفظه احتراق محلی است که در آن سوخت و اکسیدکننده پس از عبور از تزریقگر با یکدیگر مخلوط شده و طی یک واکنش شیمیایی مشتعل میشوند. محفظههای احتراق موتورهای پیشران مایع دما و فشارهای بسیار بالایی را تحمل میکنند. محفظههای احتراق پیشرفته امروزی تا فشار ۴۰۰ بار را هم تحمل میکنند. در حالی که در دهه ۵۰ و ۶۰ حداکثر این مقدار حدود ۱۱۰ بار بود . فشار محفظه احتراق، پایهایترین عامل در طراحی و تعیین ویژگیهای سایر قسمتهای یک موتور پیشران مایع است.
نازل
بخش انتهایی موتور پیشران مایع است که گازهای بسیار داغ و پر سرعتی که از محفظه احتراق خارج میشوند را به فضای بیرون هدایت میکند. انتقال مومنتوم این گازهای داغ خروجی بخشی از نیروی رانش راکت را ایجاد میکند. نازل نیز به لحاظ طراحی و فناوری ساخت یکی از قسمتهای بسیار پیچیده موتور پیشران مایع محسوب میشود.
باید توجه داشت که دهها زیرسامانه دیگر در کنار این پنج بخش وجود دارند که ارتباط بین بخشها و همچنین کنترل کل سامانه را بر عهده دارند. برخی از این زیرسامانهها عبارتند از: لولهکشیها، تامینکننده فشار پشتدستی مخازن، تخلیهکننده پسماند پیشران، آتشزنه، روغنکاریکننده (برای توربو پمپ)، تامینکننده توان برای توربوپمپ، خنککنندهها، پایدارکنندهها، تثبیتگرها، کنترلکننده سرعت و جهت بردار رانش، کنترل سامانه و غیره .
عملکرد هر یک از اجزای یک موتور پیشران مایع، تاثیرات بسیار زیاد و پیشبینینشدهای بر سایر قسمتها دارد و همچنین عملکرد کلی سامانه، تاثیرات ویژهای را بر هر یک زیرسامانهها دارد. لذا طراحی و ساخت یک راکت سوخت مایع جدید نیازمند تعداد بسیار زیادی آزمایش و دادهبرداری است که موتور پیشران مایع را به یکی از پیچیدهترین مصنوعات ساخت بشر تبدیل کردهاست.
انواع موتورهای پیشران مایع
موتورهای پیشران مایع را مانند هر سامانه مهندسی دیگر، میتوان بر اساس معیارهای مختلفی دستهبندی کرد. معیارهای از قبیل: نوع پیشران، نسل، مرحله مورد استفاده در پرتابگر، مقدار نیروی رانش و غیره. اما پایهایترین و دقیقترین دستهبندی به لحاظ طراحی- مهندسی، تقسیم این موتورها به دو دسته سیکل باز و سیکل بستهاست. همانگونه که پیشتر ذکر شد، توربوپمپها انرژی خود را از یک مجموعه مولد گاز و توربین دریافت میکنند. اساس این نوع تقسیمبندی، نحوه استقرار این مولد گاز و توربین در سامانهاست:
موتورهای پیشران مایع سیکل باز
در این نوع موتورها مولد گاز بخش کوچکی از سوخت و اکسیدکننده را دریافت کرده، توربین را به گردش واداشته و در نهایت محصولات احتراق آن از یک نازل کوچک فرعی خارج میشوند.
موتورهای پیشران مایع سیکل بسته
در این نوع موتور، بخش بزرگی از سوخت یا اکسیدکننده وارد مولد گاز شده و توربین را به حرکت در میآورند. سپس گازهای خروجی از توربین که هنوز دارای مقدار زیادی سوخت یا اکسیدکننده هستند، از یک مسیر خاص وارد محفظه احتراق اصلی راکت میشوند. اصولاً سامانههای سیکل بسته بازده بیشتری دارند و موتورهای پیشران مایع پیشرفتهتر از این نوع استفاده میکنند.
مزایا و معایب موتورهای پیشران مایع در مقایسه با موتورهای پیشران جامد
پایهایترین تفاوت به لحاظ طراحی- مهندسی بین موتورهای پیشران مایع و جامد در این است که در موتورهای پیشران مایع، نیروی رانش کمتر اما در مدت زمان بیشتر تولید میشود. اما در موتورهای پیشران جامد، نیروی پیشران بیشتری در مدت زمان کمتری تولید میشود. به همین دلیل است که در بسیاری از پرتابگرهای معروف (بهویژه در غرب)، معمولاً موتورهای پیشران جامد به صورت بوسترهایی هستند که در مرحله اول پرتاب به کمک پرواز پرتابگر میآیند. در این پرتابگرها موتور اصلی در واقع موتور پیشران مایعی است که بعد از بوسترها به صورت کامل و با تمام توان روشن میشود و پرتابگر را در طول مسیر خود میراند. سامانه پرتاب شاتل فضایی نمونهای از این مورد است.
یکی از مزایای اصلی موتورهای پیشران مایع نسبت به پیشران جامد، قابلیت کنترل به نسبت راحت نیروی رانش در آنهاست. به بیان دیگر، در موتورهای پیشران مایع، نیروی رانش را میتوان با تغییر نسبت اختلاط اجزای پیشران، تقریباً مشابه تغییر سرعت با استفاده از پدال گاز در اتومبیل، کنترل کرد؛ امری که در موتورهای اولیه پیشران جامد امکانپذیر نبود. البته در سالهای اخیر با پیشرفت فناوری کنترل نیروی رانش در موتورهای پیشران جامد، این ویژگی موتورهای پیشران مایع قدری کمرنگ شدهاست.
یکی دیگر از مزایای موتورهای پیشران مایع، فناوری به نسبت قابل اعتماد آنهاست. این بدین معنا نیست که سامانه آنها از پیچیدگی و حساسیت کمتری نسبت به موتورهای پیشران جامد برخوردار است. این مزیت را فقط به دلیل قدیمیتر بودن و آزمایش پسدادهتر بودن انواع شناختهشده آنها میتوان به موتورهای پیشران مایع نسبت داد. همانگونه که اشاره شد، موتورهای پیشران مایع با آغاز عصر فضا به کار گرفته شدند و تا سالهای متمادی، بیشتر پرتابگرها از این نوع پیشران استفاده میکردند. امروزه، این ویژگی موتورهای پیشران مایع نیز دیگر منحصربهفرد محسوب نمیشود.
عیب بزرگ موتورهای پیشران مایع، بازرسی، نگهداری و عملیات آمادهسازی بسیار مشکل آنهاست که هزینههای آنها را بالا میبرد. همچنین پیچیدهتر بودن زیرسامانههای این نوع موتور باعث افزایش هزینه و قیمت آنها میشود. از این رو، دنیای صنعت فضایی در طی چند دهه اخیر بیشتر به سمت موتورهای پیشران جامد روی آوردهاست که عموماً کمهزینهتر و دارای عملیاتی بسیار سادهتر هستند.