این واقعه هنگامی رخ داد که در 19 سپتامبر 1976، مرکز فرماندهی نیروی هوایی شاهنشاهی ایران، شی پرنده ناشناسی را در محدوده آسمان تهران شناسایی کرد, نکتهء مهم در این حادثه، تاثیرات ناشناختهء الکترومغناطیسی شی پرنده ناشناس بر روی سیستمهای الکترونیکی بود. دو فروند جنگندهء فانتوم F-4 که به صورت مستقل اقدام به رهگیری اشیا ناشناس پرنده (UFO) کرده بودند، تمامی سیستمهای الکترو نیکی و ارتباطی آنان مختل شده و از کار افتادند و حتی در یک مورد، هواپیما قادر به شلیک موشکهای خود به هدف نیز نبود وهر دو به ناچار از شی پرنده دور شدند. این حادثه به سرعت مورد توجه سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA), سازمان امنیت ملی آمریکا (NSA) و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) قرار گرفت و تعدادی از پرسنل ایرانی که مستقیمن در این حادثه حضور داشتند مورد بازجویی قرار گرفتند. اگر چه با گذشت زمان برخی از این نکات مبهم و سوالات بی پاسخ آن به تدریج با خارج شدن و انتشار مدارک مربوط به این حادثه از حالت محرمانه بودن روشن شده است اما همچنان نکات و ابهامات بیشماری وجود دارد که به نظر نمیرسد تنها با بررسی تنها این حادثه، امیدی به یافتن پاسخی برای آن داشت اما میتوان امیدوار بود که با در کنار هم چیدن مجموعه مدارک بدست آمده از حوادث مختلف، به نتیجهای مثبت دست یافت؛ با ما باشید تا گذری بر این حادثه داشته باشی
شرح واقعه
در حدود ساعت 12:30 بامداد روز 19 سپتامبر 1976مرکز فرماندهی نیروی هوایی شاهنشاهی ایران چندین تماس تلفنی در فواصل زمانی کوتاه از منطقه شمیران در شمال تهران دریافت میکند که تعدادی از آنان گزارش دیدن یک شی پرنده در آسمان و تعدادی دیگر از دیدن یک شی نورانی شبیه به هلیکوپتر خبر میدادند. هنگامی که مرکز فرماندهی نیروی هوایی مطمئن شد که هیچ هلیکوپتر و هواپیمایی متعلق به نیروی هوایی و یا سازمان دیگر در آن محدوده حضور ندارد با تیمسار نادر یوسفی جانشین فرمانده عملیات نیروی هوایی و فرد سوم نیروی هوایی شاهنشاهی ایران تماس گرفته و وی را در جریان امور قرار میدهد. تیمسار یوسفی در اولین واکنش, احتمال مشتبه شدن ساکنین شمیران از دیدن ستاره زهره که درآن فصل از سال درخشانترین اجرام سماوی است به جای شی ناشناس نورانی میدهد، اما بعد از صحبت با برج مراقبت فرودگاه مهرآباد و گزارش آنان مبنی بر دیدن یک جرم نورانی که بسیار بزرگتر از یک ستاره است، این فرضیه منتفی میشود و تیمسار یوسفی تصمیم به شناسایی و رهگیری این شی نورانی ناشناس میگیر
در حدود ساعت 01:30 بامداد یک فروند هواپیمای فانتوم F-4E از پایگاه هوایی شاهرخی (همدان) به پرواز در میآید و با حداکثر سرعت به سمت تهران و محل رویت شی ناشناس پرنده حرکت میکند. در فاصله 70 مایلی (112 کیلومتری) هدف, خلبان از رویت بصری یک شی ناشناس نورانی میدهد (که محتمل نور زیادی ساطع میکرده که از این فاصله قابل تشخیص بوده است) و به سمت شی ناشناس نورانی حرکت میکند. در فاصله 25 مایلی (40 کیلومتری) شی ناشناس ناگهان تمام دستگهای مسیریاب (قطبنما و ... ) و سیستمهای الکترونیکی هواپیما را به همراه سیستمهای ارتباطی مختل میکند و آنها را از کار میاندازد و خلبان درمانده و متحیر از این حوادث، بعد از سعی و تلاش بیهوده برای تسلط بر امور، تصمیم به بازگشت به پایگاه شاهرخی میگیرد، اما تمامی سیستمهای هدایتی و ارتباطی هواپیما در راه بازگشت به پایگاه، بعد از دور شدن از شی ناشناس، به حالت عادی خود بازمیگردند.
در ساعت 01:40 بامداد، دومین هواپیمای جت فانتوم به خلبانی سرهنگ دوم پرویز جعفری برای شناسایی شی ناشناس به پرواز در میآید. سرهنگ جعفری و کمک خلبان هواپیما بعد از مشاهده بصری شی نورانی ناشناس, متوجه میشوند که رادار هواپیما نیز خبر از وجود یک شی پرنده در فاصله 27 مایلی (43 کیلومتری) هواپیما میدهد. این شی نورانی از نظر بزرگی در اندارههایی شبیه به یک هواپیما بوئینگ 707 و باسرعت 150 مایل (240 کیلومتر) در ساعت به سمت جنوب در حال حرکت بود و در فاصله 25 مایلی (40 کیلومتر) هواپیما قرار داشت. این شی ناشناس، گاهی حرکت میکرد و گاهی هم در آسمان ثابت میماند. هنگامی که فانتوم به هدایت سرهنگ پرویز جعفری در 25 مایلی (40 کیلومتری) شی ناشناس نورنی قرار گرفت، وی مشاهدات بصری خود را این گونه گزارش داد:
«تشخیص اندازه دقیق شی نورانی به دلیل نور زیادی که از این شی ساطع میشود دشوار است. رنگهای این شی نورانی به صورت متناوت میان رنگهای آبی, سبز, قرمز و نارنجی متغیر و تغییر رنگ آن منظم است و رنگها به سرعت تغییر میکنند. فاصله تغییر رنگها خیلی کم و کمتر از یک ثانیه بیشتر میان تغییر رنگها فاصله نیست
در همان هنگام که هواپیما در حال حرکت به سمت جنوب و شی نورانی ناشناس بود، شی ناشناس کوچکتری از شی بزرگ ابتدایی جدا شده و با سرعت بسیار زیاد به سمت هواپیمای سرهنگ جعفری حرکت میکند. سرهنگ جعفری به تصور اینکه مورد حمله قرار گرفته است, اقدام به رهگیری شی دوم کرده و با استفاده موشک سایدوایندر تصمیم به حمله میگیرد، ولی در لحظه شلیک موشک، به ناگهان تمام سیستمهای کنترل موشک و سیستمهای ارتباطی هواپیما از کار میافتند. خلبان با دیدن این شرایط، با یک شیرجه سریع و تحمل فشار جی زیاد، اقدام به چرخش و گریز از مهلکه میکند، اما شی دوم ناشناس، تا مدت زمان کوتاهی، اقدام به تعقیب هواپیما تا فاصله 5 مایلی (7.5 کیلومتر) میکند و بعد از دور شدن جنگندهء فانتوم، اقدام به بازگشت به سفینه مادر میکند و سفینه مادر (همان سفینه بزرگ نورانی ابتدایی) بر طبق مکالمات خلبانان هواپیما اقدام به دور شدن از موقعیت با سرعت صوت میکند و باز هم به محض دور شدن هواپیما از شی ناشناس نورانی، تمامی سیستمهای هدایتی و ارتباطی هواپیما به حالت طبیعی خود باز میگردند.
در فاصله زمانی کوتاه، خدمه هوایپمای جت فانتوم اف-4 مشاهده میکنند شی نورانی کوچکتری نسبت به شی نورانی بزرگ ابتدایی، از شی نورانی بزرگ جدا میشود و با سرعت زیادی به صورت زاویهدار و مورب به سوی پایین در حال سقوط (یا فرود) است. سرهنگ جعفری از فرصت استفاده کرده و در ارتفاع پایین تصمیم به نزدیک شدن به شی نورانی در حال سقوط میگیرد اما پیش از آن، شی پرنده بعد از پرواز بر فراز فرودگاه مهرآباد, در مکانی در اطراف فرودگاه مهرآباد با همان نور خیره کننده فرود میآید و تمام سیستمهای الکترومغناطیسی و ارتباطی در آن محدوده از کار میافتند. هواپیماهای غیرنظامی که در آن زمان در حال نزدیک شدن به فرودگاه مهرآباد بودند و یا در حال تماس با برج مراقبت فرودگاه مهرآباد بودند، همگی مدعی قطع شدن یکباره ارتباط خود با برج مراقبت فرودگاه مهرآباد شدند.
با تلاش سرهنگ شاهرخی و کمک خلبان هواپیما، در حالی که تمام سیستمهای الکترونیکی فانتوم از کار افتاده بودند، جنگنده اف-4 موفق به نزدیکی به شی ناشناس میشوند، که در گزارش مشاهدات، به شکل یک استوانه تخممرغی شکل توصیف شده است که نوری کمتر نسبت به سفینه مادر سطح آن را پوشانده بود و چراغهای چشمک زن به صورت یک کمربند به دور آن وجود داشت. روز بعد، خلبانان دومین هواپیمای فانتوم با استفاده از هلیکوپتر با پرواز بر فراز منطقه سعی در پیدا کردن محل فرود شی ناشناس پرنده داشتند، اما هیچ رد و اثری نیافتند. تصمیم گرفته شد محل تقریبی فرود شی ناشناس پرنده، در یک دایره با استفاده از دستگاهای ردیاب امواج رادیویی و بررسی تششعات مختلف (رادیو اکتیو و .... ) بررسی شود که در هنگام این جستجو، امواج رادیویی گوش خراشی در همان اطراف از یک خانه کوچک که در همان نزدیکی بود دریافت گردید و وقتی از ساکنین خانه در مورد اینکه شب گذشته مورد غیر عادی ندیدهاند سوال شد آنان پاسخ دادند ما دیشب صداهای عجیب به همراه نورهای خیرهکنندهای مانند صاعقه دیدهایم. گزارش از بازجویی اعضای این خانواده و یا منبع این امواج گوش خراش و حتا گزارشی از نتایج تحقیقات بررسی تششعات، منتشر نشده است و بعد از سقوط شاه نیز هیچ مدرکی در این زمینه یافت نشد و مطالب بالا بر اساس مدارک گفته شاهدان این واقعه و مطالب منتشر شده از سوی سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا نوشته شده است.
فرم گزارش سازمان اطلاعات دفاعی امریکا (DIA) :
1) این مورد شامل گزارشهای مختلفی در زمینه یک کیس واحد است که توسط شاهدان مختلف در شمیران و فرودگاه مهرآباد و ... که از آسمان و هم از روی سطح زمین در مکانهای مختلف دیده شده است.
2) جدا از وجود تعداد زیادی شاهد عام، تعدادی از پرسنل نیروی هوایی که دارای علم و تجربه کافی بودند نیز بر وجود چنین شی ناشناسی گواهی دادن
۳) تمام این مورد توسط رادار مشاهده و تایید شده است.
4) تاثیرات الکترومغناطیسی ناشناخته همانند EME توسط دو هواپیما و برج مراقبت فرودگاه مهرآباد تایید شده است.
۵) تاثیرات فیزیولوژی قابل مشاهدهای مانند تاثیر در عضو بینایی پرسنل نیروی هوایی گذاشته است
6) مقدار مانور پذیری بسیار بالایی برای شی ناشناس گزارش شده است.
با توجه به ظوابط و مدارک موجود این مورد قابلیت بررسی به عنوان یک شی ناشناس پرنده (UFO) را دارد
از مدارک منتشر شده و یکی از گزارشهای سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا :
عقاید شاهدان
یدالله ناظری یکی از خلبانان اولین هواپیمای جت فانتوم معتقد است اشیاء ناشناس پرنده (UFO) میتوانند با سرعت چندین هزار مایل در ساعت مسافرت کنند. او در ادامه میگوید: « .... این اشیا فراتر از سرعت و قدرت ما بودند و اف-4 مطمئنن نمیتوانست به این اشیا ناشناس پرنده برسد، هنوز هیچ کشوری نتوانسته به چنین وسایل پرندهای با چنین قدرت و سرعتی دست یابد. مدتی بعد گزارشهایی منتشر شد که زمان آن چند دقیقه قبل از این واقعه در تهران بوده است و خلبانان مصری شی ناشناسی مانند این شی را بر فراز دریایی مدیترانه رویت کردهاند و یا در همان زمان از رویت شی ناشناس نورانی در لیسبون پرتغال سخن گفته شده است. من میگویم این شی پرنده از یک سیاره دیگر آمده بود
تیمسار همافر نادر یوسفی معاون عملیات وقت نیروی هوایی میگوید: « ... من دو جت رهگیر درخواست کردم و فکر میکردم برای رهگیری و شناسایی آن کافیست اما نمیدانستم که آنها از کجا آمدهاند. او در ادامه میگوید بسیاری از مدارک این رویارویی در اختیار سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA) است و هیچکس در ایران به این مدارک دسترسی ندارد ... بعد از اینکه دومین هواپیمای فانتوم F-4 ارتباط خود را از دست داد و سیستمهای تسلیحاتیش از کار افتاد، با یک مانور اقدام به گریز میکند و در هنگام گریز سرعت هواپیما به 2 ماخ هم میرسد، اما شی ناشناس نورانی (دومین شی که کوچکتر بوده و از شی اولیه بزرگتر جدا شده بود) به تعقیب هواپیما اقدام میکند و به سادگی به هواپیما نزدیک میشود
مسئول وقت برج مراقبت مهرآباد حسین پیروزی هم میگوید: «شی ناشناس پرنده (کوچک) در ارتفاع کم 2200 تا 2500 پا بر فراز فرودگاه مهرآباد پرواز کرد که مانند یک استوانه بود که چراغهایی به دور آن بسته شده بود و وقتی که شی ناشناس پرنده بر فراز فرودگاه پرواز میکرد برق برج مراقبت قطع شده بود و تمام سیستمها از کار افتاده بودند و ما با دیگران ارتباطی نداشتیم.»
روز بعد از حادثه سپهبد عبدالله آذربرزین یکی از معاونین فرماندهی نیروی هوایی شاهنشاهی، با تمام شاهدان این حادثه صحبت کرده و گزارشی کامل و جامع از وقایع رخ داده تنظیم میکند و در آن مینویسد: «تمامی شاهدان بر این باور هستند که هیچ کشوری به چنین تکنولوژی پیشرفتهای دسترسی ندارد و این اشیا ناشناس ساخت دست بشر نبودند.»
این گزارش به همراه سایر مدارک تسلیم تیمسار حاتمی (از مشاورین نظامی شاه فقید) میشود و تیمسار حاتمی بعد از مشورت با شاه، از گروه مشاوران نظامی آمریکایی حاضر در ایران به واسطه یک مقام بلند پایه نیروی هوایی ایران از ژنرال ریچارد سکورد (مسئول مستشاران نظامی امریکا در ایران) درخواست کمک میکند. ژنرال ریچارد سکورد بعد از اطلاع از این واقعه با توجه به حساسیت مقامات ایرانی که برای اولین بار بود با چنین حادثهای روبهرو میشدند و اهمیت موضوع برای آمریکا از لحاظ اینکه اگر عامل این وقایع شوروی باشد که به تکنولوژی پیشرفتهای دست یافته است، برای امنیت آمریکا یک فاجعه به شمار میرود، مقامات مسئول را در واشینگتن را از واقعه مطلع میکند و دکتر بروس مکابی از محققین برجسته در این زمینه به همراه چندین گروه تحقیقاتی از نیروی هوایی آمریکا و سازمانهای اطلاعاتی مامور تحقیق و بررسی موضوع میشوند و به ایران اعزام میگردند. نیروی هوایی ایالات متحده و سایر سازمانهای اطلاعاتی، تمام مدارک و شواهد این حادثه را جمع آوری کردند و از تمامی شاهدان بازجویی کردند.
مدارک و جزئیات دیگری از این واقعه
در اول اکتبر 1976 این واقعه با انتشار نوار مکالمات سرهنگ پرویز جعفری خلبان، دومین هواپیمای جت فانتوم، وارد مرحلهء تازهای میشود. در این نوار مکالمه سرهنگ جعفری میگوید: «شی ناشناس به سرعت در حال نزدیک شدن به ماست و با وجود اینکه هواپیما با سرعت بیشتر از سرعت صوت در حال پرواز به سوی تهران است ولی شی ناشناس نورانی (کوچک) در حال نزدیکی به آنهاست. سرهنگ جعفری، شی کوچک دوم نورانی را به اندازه قرص کامل ماه در آسمان توصیف میکند.» (شاهدان ماجرا به روی زمین هم دقیقن چنین تشبیهی برای توصیف شی ناشناس پرنده به کار بردهاند)
چنین اشیا ناشناس پرندهای در حدود 3 ساعت بعد در ساعت 01:00 بامداد 19 سپتامبر به وقت محلی در رباط، پایتخت مراکش، نیز دیده میشوند و سفارت آمریکا در رباط گزارش آنها را ارائه میدهد. پلیس مراکش، گزارشهای متعدد مردمی از رویت شی ناشناس نورانی که در ارتفاع پایین و موازی سواحل اقیانوس آرام پرواز میکرده دریافت میکند که به شکل یک استوانه نورانی که چراغهای چشمکزن زیادی در آن دیده میشد و هیچ صدایی هم از آن شنیده نمیگشت.
در آن زمان از احتمال سقوط یک ماهواره و شهاب سنگ سخن گفته شد اما سازمان اطلاعات دفاعی، با توجه به مدارک بسیار و حادثه تهران، چنین احتمالی را منتفی اعلام کرد. ماهوراه جاسوسی DSP-1 متعلق به ارتش آمریکا که مجهز به سنسورهای فروسرخ بوده و در نیمکره شمالی، بر روی خاک شوروی و در نزدیکی مرزهای شمالی ایران حضور داشت، در همان زمان متوجه تغییراتی در طیف فروسرخ شد و به مدت 1 ساعت تمام این واقعه را با استفاده سنسورهای فروسرخ خود ثبت کرد (که تاکنون منتشر یا خبری در مورد آن اعلام نشده است).
بخشی از مدارک و دست نوشته های گزارش دکتر بروس مکاب
بازخوانی یک پرونده قدیمی در پنتاگون از زبان باب پرات کارشناس بازنشست
مرور حوادثی که برای جتهای جنگنده فانتوم نیروی هوایی شاهنشاهی ایران اتفاق افتاده است، تا مدتها ذهن مرا به خود مشغول کرده بود. هر دو هواپیمای جت اقدام به تعقیب UFO کرده بودند و حتی یکی از هواپیما سعی در شلیک موشک داشت اما شی ناشناش توانسته بود تمام سیستمهای الکترونیک و ارتباطی به همراه سیستمهای موشکی را از کار بیندازد و حتی یک بار شی ناشناس پرنده شی کوچکتری را برای تعقیب یکی از جتها به خارج میفرستد. حادثه از ساعت 00:30 شروع شد ... حسین پیروزی 35 ساله مسئول برج مراقبت فرودگاه مهرآباد به همراه 3 کارآموز دیگر در حال انجام وظیفه بودند. در ساعت 00:35 خانمی تماس میگیرد و خبر از دیدن یک شی عجیب مانند خورشید که در هزار متری بالای سرش بوده و مدام رنگهای خود را به نارنجی و قرمز و زرد تغییر میداده میدهد, حسین پیروزی میگوید: «ما در آن منطقه هواپیمایی نداشتیم, رادار ما آن شب کار نمیکرد زیرا برای سرویس و تعمیرات از خدمت خارج شده بود و ما رادار دیگری نداشتیم.»
مشاهده بصری شی نورانی ناشناس
بعد از این تماس، حسین پیروزی گفت من که سرم خیلی شلوغ بود فکر کردم یک ستاره دیده است. 10 دقیقه بعد از این تماس، تلفن دیگری از همان منطقه در شمال شرق تهران گرفته شد و خانم دیگری گفت وقتی به همراه فرزند خود در بالای پشت بام بوده شی نورانی با مشخصات ظاهری اولین تماس گیرنده را مشاهده کرده است. بعد از این تماس، حسین پیروزی که به موضوع مشکوک شده بود از سه کارآموزی که در برج مراقب حضور داشتند میپرسد آیا در منطقه شمال شرق تهران شی نورانی را مشاهده نکردهاند؟ آنها پاسخ دادند که چنین شی نوزانی را ندیدهاند اما در همین هنگام زنگ تلفن برای سومین بار شنیده شد و این بار یک مرد که در منطقهء شمال شرقی تهران زندگی میکرد گفت با چشمان خود یک شی نورانی که هیچ شباهتی به هواپیما ندارد را دیده است. حسین پیروزی که مسئول برج مراقبت فرودگاه مهرآباد بود از کارآموزان میخواهد که برای مدتی به جای او انجام وظیفه کنند و خود به بالای برج مراقبت فرودگاه میرود و با دوربین چشمی، منطقه شمال شرق تهران را در نظر میگیرد و بعد از پنچ دقیقه یک شی مستطیل شکل در حدود 5 مایلی (8 کیلومتری) را که در ارتفاع 6 هزار پایی بود مشاهده میکند. دو سر راست و چپ این شی آبی رنگ و وسط آن به رنگ قرمز بود و خیلی آهسته به طرف شمال در حالی ارتفاع خود را کم و زیاد میکرد و در حال حرکت بود. حسین پیروزی، دوربین چشمی را به دیگران میدهد و آنها هم مشاهدات او را تایید میکنند
شنیدن سیگنالهای اضطراری
حسین پیروزی میگوید: «ما منتظر فرود هواپیمایی نبودیم و تمام اطلاعات پرواز منطقه خود را هم داشتیم و اگر چه رادار غیرفعال بود اما به وسیلهء ارتباط رادیویی و لیست اطلاعات پرواز هواپیماهای مختلف در منطقه که در اختیار ما بود، تمام امور را زیر نظر داشتیم؛ ما (حسین پیروزی و همکاران دیگر در برج مراقبت) در همین زمان شروع به دریافت سیگنالهای اضطراری اتوماتیک هواپیما کردیم (این سیگنالها که به صورت خودکار توسط یک وسیله ارسال میشوند و وقتی برای هواپیما اتفاقی مانند سقوط و ... رخ دهد، به وسیلهء این سیگنالها، محل هواپیما یا درخواست کمک هواپیما دریافت میشود) اولین گزارش از هواپیمایی BOAC بود که میگفت آیا یک هواپیما در منطقه شما سقوط کرده است؟ خلبان این هواپیما میگفت ما سیگنالهایی روی موج Megacycles 121.12 دریافت کردهایم اما ما (برج مراقبت فرودگاه مهرآباد) هیچ هواپیمایی که در منطقه ما سقوط کرده باشد و یا حتی درخواست فرود اضطراری داشته باشد، نداشتیم بعد از آن هواپیماهای Swissair و Lufthansa که در منطقه ما بودند هم خبر از دریافت این سیگنالها دادند. من (حسین پیروزی) تصمیم گرفتم برای جلوگیری از یک حادثه بد و نجات هواپیمای احتمالی دچار مشکل، مقامات نیروی هوایی را مطلع کنم و ضمن تماس با مرکز فرماندهی نیروی هوایی، آنها را در جریان حوادث رخ داده قرار دادم. مسئول شب مرکز فرماندهی نیروی هوایی بعد از این تماس، با مافوق خود تیمسار نادر یوسفی تماس میگیرد و میگوید شخصی که خود را حسین پیروزی و مسئول وقت برج مراقبت فرودگاه مهرآباد معرفی کرده است و خبر از دیدن یک شی ناشناس نورانی میدهد و بعد از مدتی تیمسار نادر یوسفی دستور اعزام یک فروند هوایپمای جت فانتوم که در آن شب کشیک و در حال آماده باش بوده است از پایگاه هوایی شاهرخی همدان میدهد. (پایگاه هوایی شاهرخی در 320 کیلومتری تهران واقع شده است) بعد از تماس رادیویی با پایگاه هوایی شاهرخی، اولین هواپیمای فانتوم به سرعت برمیخیزد و به سمت هدف حرکت میکند؛ حدود 10 دقیقه پس از پرواز، خلبان خبر از دیدن این شی نورانی بر فراز شهر تهران در حالی که در ارتفاع 15000 پایی بوده است را میدهد.»
مکالمات رادیویی اولین هواپیمای فانتوم
سرهنگ پرویز جعفری: «در حالی که در فاصله 150 مایلی (240 کیلومتری) تهران بودیم ... تیمسار یوسفی به وسیله رادیو از ما سوال کرد آیا شما شی نورانی را میبینید؟ من گفتم نه باید ارتفاع خود را بیشتر کنم او (تیمسار یوسفی) گفت من این شی را (در تهران) میبینم. بعد از افزایش ارتفاع توانستم شی نورانی را ببینم. تیمسار یوسفی گفت مطمئن شوید که آیا (این شی ناشناس) هواپیما هست یا خیر. من (سرهنگ جعفری) گفتم از این فاصله تنها میتوانم نور آن را ببینم و نمیتوانم تشخیص دهم که این شی نورانی چیست باید به آن نزدیکتر شویم. بعد از چند دقیقه من به وسیله رادیو به تیمسار یوسفی گفتم سرعت هواپیما 2 ماخ است و در فاصله 50 مایلی (80 کیلومتر) پشت شی نورانی هستیم .... در همین هنگام شی نورانی با سرعت زیادی شروع به حرکت و دور شدن از ما کرد من سعی در تعقیب او داشتم و موضوع را اعلام کردم اما دیدم از رسیدن به شی ناشناس ناتوان هستم و ادامه تعقیب بی فایده است و نتوانستم به این شی نورانی (به دلیل سرعت زیاد) برسم و شی نورانی از جلوی دید ما ناپدید شد ..... بعد از آن تیمسار نادری دستور بازگشت به پایگاه را صادر کرد و ما بازگشتیم و در فاصله 150 مایلی (240کیلومتر) تهران در حال بازگشت به همدان، شی نورانی ناگهان بار دیگر به روی شهر تهران ظاهر شد و ما هم دوباره به سرعت به سوی هدف حرکت کردیم ... در حال نزدیک شدن به شی نورانی، ارتباط رادیویی ما قطع شد و وسایل جهتیاب مختل شدند و سعی ما برای برقراری ارتباط هم بیفایده ماند ... ما بعد از آن تصمیم به بازگشت به پایگاه گرفتیم و در راه بازگشت تمام سیستمهای ارتباطی و ... به حالت عادی بازگشتند.»
شکست دومین جنگندهء شکاری در انجام ماموریت
مکالمات خلبانان هواپیماهای فانتوم
سرهنگ پرویز جعفری: « ... بعد از اینکه ما برای شناسایی شی نورانی مامور شدیم، وقتی که به 20 مایلی (32 کیلومتر) شی ناشناس رسیدیم، شی ناشناس در دوازده هزار پایی بود، تمام سیستمهای الکترونیکی از کار افتادند ... کمک خلبان که از کنترل اوضاع ناامید شده بود گفت باید به پایگاه برگردیم, اما من در حالی که شی نورانی از ما با دور میشد گفتم من به تعقیب هدف ادامه خواهم داد ... خلبان اولین هواپیما از من سوال کرد شما میتوانید هدف را ببینید؟ و من گفتم بله در فاصله 100 مایلی (160 کیلومتر) ماست ... وقتی به فاصله 25 مایلی (40 کیلومتر) مایلی شی نورانی رسیدیم، کمک خلبان گفت وضعیت هواپیما مناسب نیست و کنترل هواپیما ممکن نیست و ما با تیمسار یوسفی تماس گرفتیم و تیمسار یوسفی گفت بر روی شهر تهران در ارتفاع 15000 هزار پایی باقی بمانید ... تیمسار یوسفی میتوانست تمام مکالمات داخل کابین هواپیما را بشنود ... مدت کوتاهی بعد، شی نورانی به آرامی ارتفاع خود را مقداری کم کرد و به طرف شهر تهران و در جهت ما که در حال گشتزنی در آنجا بودیم نزدیک شد و ما میتوانستیم به چشمان خود آن را ببینیم, من تصمیم گرفتم به شی ناشناس نزدیک شوم که کمک خلبان گفت شی نورانی در فاصله 10 مایلی (16 کیلومتر) ماست و به دو قسمت تقسیم شده است و قسمت کوچکتر به طرف ما میآید ....
پروز رمضانپوراز همافران نیروی هوایی شاهنشاهی
«شاید این موضوع به نظر گروهی کمی تخیلی باشد ولی بنده در زمان وقوع این ماجرا افتخار خدمت در نیروی هوایی شاهنشاهی را داشتم، خلبان کابین عقب یکی از اف-4 ها رو از نزدیک میشناختم؛ او سروان ملکی، رئیس شعبة اسلحه و مهمات پایگاه یکم (مهر آباد) بود که بعد از تغییر رسته و پایان دوره آموزش، به تازگی از کابین عقب اف-4 شروع کرده بود و با هواپیمای آلرت شاهرخی بلند شده بود و عین این ماجرا تائید میکرد-.»