مقدمه
حداقل ۷۰۰ سال از عمر موشک مى گذرد. در قرن سیزدهم بود
که چینى ها نخستین تیرهاى آتشین ضبط شده در تاریخ را پرتاب کردند و مغول
هاى مهاجم را به وحشت افکندند. چینى ها در جنگ پین کینگ در سال ۱۲۳۲ میلادى
سلاح هاى آتشین را که بر سر خود آتش داشتند علیه تاتارها به کار گرفتند.
در این سال ها توسط یک نفر ایتالیایى به نام فونتانا راکتى اختراع شد که
داراى محرک بود. این راکت در آن زمان چندان عملى نبود و تخریب چندانى نداشت
و بیشتر اثر روانى آن در ایجاد ترس در دشمن مورد نظر بود.اولین
راکت به مفهوم امروزى توسط شاهزاده حیدرعلى در هندوستان ابداع شد که این
راکت در نیمه دوم قرن ۱۷ علیه انگلیسى ها به کار گرفته شد. این راکت ها
لوله هایى از آهن و ماده اصلى آن را باروت تشکیل مى داد و وزن این راکت ۳
تا ۵ کیلوگرم و طول آن ۲۰ و قطر آن ۵ سانتى متر با برد حدود ۵/۲ کیلومتر
بود که طول راکت در مجموع با قطعات چوبى به ۳ متر مى رسید. همچنین پایدارى
این راکت ها در پرواز توسط قطعاتى از چوب بامبو که به بدنه آن متصل بود
تامین مى شد که این قطعات چوبى عملى شبیه بالک هاى کنترلى در موشک هاى
امروزى را انجام مى دادند. در جنگى که در هندوستان بین ارتش انگلیس و
حیدرعلى اتفاق افتاد، ارتش حیدرعلى با به کارگیرى ۵ هزار راکت انداز ابداعى
خود شکست سختى بر ارتش انگلیس تحمیل کرد و انگلیس و غرب به رغم داشتن
زمینه هاى مساعد در تهیه اسلحه فعالیت چشمگیرى در تحقیقات موشکى نداشتند.
اما در این جنگ تعدادى از راکت هاى سالم به وسیله یکى از افسران انگلیسى به
نام ویلیام کنگرو جهت تجزیه و بررسى به انگلستان ارسال شد. این افسر پس از
بازگشت به انگلیس در سال ۱۸۰۴ به ریاست کارخانه موشک سازى که تازه در
ولویچ تاسیس شده بود انتخاب شد و نتیجه فعالیت وى موجب پیدایش راکتى به نام
خود او شد که طول بدنه فلزى کنگرو ۱۰۷ سانتى متر بود و قطر آن ۱۰ سانتى
متر که با سر دوکى شکل به چوبى به طول ۶/۴ متر و قطر ۸/۳ سانتى متر وصل شده
و وزن آن در حدود ۵/۱۴ کیلوگرم بوده و برد آن ۸/۱ کیلومتر بود که با
تغییرات انجام شده به ۷/۳ کیلومتر افزایش یافته است و با استفاده از این
راکت ها ارتش انگلیس در سال ۱۸۰۵ شهر بولونى فرانسه را با پرتاب ۲۰ هزار
راکت و در سپتامبر سال بعد شهر کپنهاگ را با پرتاب ۴۰ هزار راکت به ویرانه
تبدیل کرد.
● پیشتازان صنعت موشک
۱-کنستانتین، ادوارد ویچ و تسیولکوفسکى
تسیولکوفسکى در ۱۷ سپتامبر ۱۸۵۷ در دهکده ایزوسک در شهر
کوچک کالوگا، ۱۶۰ کیلومترى مسکو در جنوب غربى روسیه به دنیا آمد. این
دانشمند ضمن اینکه در روسیه پدر راکت شناخته شده، به علت ارائه نظریات و
تئورى هاى باارزش نسبت به گذشتگان خود در زمینه چگونگى دسترسى به ستارگان،
پدر غیرقابل انکار کیهان نوردى نیز است.او از سنین نوجوانى به علوم
فیزیک و هوانوردى اشتیاق فراوان داشت و در ۱۶ سالگى براى شرکت در سمینارى
در مورد علوم و ریاضیات به مسکو رفت و در راستاى علاقه مندى به این دو رشته
بود که در مدرسه دهکده بوروسک در ۹۰ کیلومترى جنوب شرقى مسکو شغل معلمى
ریاضیات و فیزیک را قبول کرد و در این شغل مطالعات جدى و فراوانى در مورد
کیهان شناسى نمود و محل سکونت خود را به مرکز تحقیقات نسبتاً بزرگى تبدیل و
مدل هاى مختلف راکت را جمع آورى کرد. او از جمله نخستین انسان هایى بود که
دریافت موشک وسیله اى براى گریز از زمین است.
● فعالیت هاى تسیولکوفسکى
تسیولکوفسکى در سال ۱۸۹۷ اصول موتورهاى کنترلى را تعریف و در سال بعد کتابى تحت عنوان ورود به مدارات ماهواره اى از زمین و سپس کتاب دیگرى با نام کیهان نوردى با استفاده از موتورهاى عکس العملى به رشته تحریر درآورد. در این زمان با مندلیف نیز تماس هایى داشت ولى مندلیف به او گفت که کارهایش اتلاف وقت است و به عنوان انجمن شیمى از او خواست که از محاسبات آینده مطلع شود ولى تسیولکوفسکى دست از فعالیت هاى خود برنداشت و در سال ۱۸۹۸ دیگر قانون هاى ریاضى حرکت موشکى که اساس طرح همه سفینه هاى فضایى است را به دست آورده بود و در سال ،۱۹۰۳ سال اولین پرواز هواپیماى برادران رایت نتایج اصلى کار خود را منتشر کرد و پایه هاى دانش فضانوردى را بنا نهاد که شامل بررسى نظرى از مسئله سوخت موشک ها، کارایى موتور موشک و استفاده از هیدروژن و اکسیژن مایع به عنوان ماده محرک موشکى است که طبق محاسبات او امکان مسافرت بین سیارات و یا استفاده از ماهواره و ایستگاه هاى فضایى در مدارات مختلف زمین امکان پذیر است و ثابت کرد براى ورود به مدار زمین رسیدن به سرعت ۸ کیلومتر در ثانیه ضرورى است. در سال ۱۹۰۳ دستگاه کاملى را معرفى کرد که قادر به حمل انسان به فضا بود و نیروى محرکه آن را اکسیژن مایع و هیدروژن تشکیل مى داد. وى با درک مشکلات نیروى محرکه موتورهاى چندمرحله اى را پیشنهاد و فرمول هاى قوانین حرکت در فضا را ارائه کرد و در سال ۱۸۸۱ اولین تونل باد روسیه را ساخت که شاید در دنیا اولین باشد. این دانشمند نابغه که نتیجه تحقیقاتش براى ساختن موشک V1 آلمانى مورد استفاده قرار گرفت و به رغم داشتن محدودیت، تلاش هاى ارزنده اى در ساخت موتور راکت و مطالعات کیهان نوردى داشت، در ۱۱ سپتامبر ۱۹۳۵ در سن ۷۸ سالگى در کالوگا در حالى که نزدیک به ۵۰۰ اثر علمى به صورت مقاله و کتاب از خود بر جاى گذاشت چشم از جهان فرو بست.
-۲ رابرت هاچگینز گاداردمردى که همه موشک ها مرهون او هستند. گادارد که در سال ۱۸۸۲ در شهر ووستر در ایالت ماساچوست به دنیا آمده بود، مبتکر تک رویى بود که در جوانى از حمله مکرر بیمارى جان به در برده بود. این شخص به راستى یک پیشاهنگ واقعى بود، همانند تسیولکوفسکى در شوروى سابق و هرمان ابرت در آلمان به محاسبات موشکى و پرواز فضایى پرداخت ولى بعداً کارش را با پرداختن به مسائل عملى طرح دستگاه ها و وسایل آزمایش سوخت ها و ساختن و پرواز دادن موشک ها دنبال کرد و سال ها پس از مرگ او روشن شد که موشک هاى او نه تنها از محرکه دگرگونى فناورى سالم بیرون آمده اند بلکه خود سهمى در به وجود آوردن آن دگرگونى ها داشته که در این رابطه یک کارشناس موشکى به نام جروم هان ساکر گفته است هر موشک مایع سوزى که پرواز مى کند یک موشک گادارد است. در واقع اگر تسیولکوفسکى را پدر علم راکت بدانیم، بدون شک گادارد را باید پدر مهندسى راکت خطاب کنیم. اگر چه این دو نابغه چندین دهه بدون اطلاع از هم بودند ولى تحقیقاتشان عملاً به موازات یکدیگر بوده است.
●هدف گیرى به سوى ماه در سال هاى ۱۹۲۰رابرت گادارد روزى که به صورت جدى به فکر موشک بازى و پرواز فضایى افتاد فقط ۱۷ سال داشت. وقتى که در دانشگاه کلارک در ووستر در رشته فیزیک درس مى خواند یکه و تنها به بررسى سوخت هاى احتمالى موشک ها پرداخت. پس از توجه به سوخت هاى جامد گوناگون به این نتیجه رسید که ترکیبى از ئیدروژن و اکسیژن مایع از همه بهتر خواهد بود اما در آن تاریخ هیچ یک از این دو گاز مایع به صورت تجارتى براى فروش موجود نبود. او پس از پایان دوره دبیرستان به دانشگاه کلارک در ووستر رفت و در سال ۱۹۱۱ وقتى که ۲۸ ساله بود در رشته فیزیک دکترا گرفت و یک سال بعد هم معلم دانشگاه کلارک شد و سر کلاس مباحث خارج برنامه اى چون راه هاى مسافرت به ماه را نیز شرح مى داد. او در حقیقت پایه گذار راکت هایى است که هم اکنون به شکل فعلى در قرن بیستم شناخته شده است و در سال ۱۹۱۶ گادارد به قصد تهیه بودجه پژوهشى از انجمن اسمیتسونى تقاضا کرد تا موشک هاى آزمایشى بسازد و این انجمن نیز پنج هزار دلار به او اعطا کرد و در سال ۱۹۱۹ کتابى تحت عنوان روش هاى رسیدن به ارتفاعات فوق العاده بالا منتشر ساخت.
●ناکامى ها و کامیابى هادر جنگ جهانى اول رسته مخابرات ارتش آمریکا گادارد را مامور طرح سلاح سبک و در عین حال پرقدرتى کرد. او هم موشک کوچک جامدسوزى را که از درون یک لوله پرتاب مى شد براى این کار به وجود آورد و در سال ۱۹۲۰ انجمن اسمیتسونى واشینگتن رساله اى که نخستین بورس تحقیقاتى گادارد را نصیب او ساخته بود منتشر ساخت و پیشنهاد او درباره سفر موشکى به ماه هیاهوى بسیار بزرگى داشت و گادارد انسان ماه موشکى لقب گرفت و سرانجام در سال ۱۹۲۶ راکت با سوخت مایع و نفت را آزمایش کرد. این راکت با سرعت ۶۰۰ مایل در ساعت تا ارتفاع ۱۸۴ پا صعود کرده و سپس توجه خود را به جاى افزایش در ارتفاع، انعطاف پذیرى در برد معطوف کرد و سرانجام طى آزمایش هاى متعدد سرعت مافوق صوت را در راکت به دست آورد و او که از استفاده زمین هاى ایالتى براى آزمایش هاى موشکى منع شده بود به ناچار عملیات خود را به هل پاند (برکه دوزخ)، باتلاق برهوتى در وسط میدان تیر فدرال نزدیک اردوگاه دیونز منتقل ساخت و اعلام کرد که با به کارگیرى شکل خاصى از نازل مى توان با سوخت ثابت سرعت پرتاب را هشت برابر بالا برد و برد راکت نیز ۶۴ برابر افزایش پیدا مى کند. و او دریافت که براى رسیدن به سرعت مافوق صوت، موتور هاى سوخت مایع بر موتور هاى با سوخت باروتى ارجحیت دارند.
●دره بهشت بعد از برکه دوزخدر سال ۱۹۲۹ شخص مهمى که از کار گادارد تحت تاثیر قرار گرفته و شور آینده فضانوردى در وجودش رفته بود، به قصد کمک به گادارد قدم پیش نهاد. این شخص سرهنگ چارلز لیندبرگ قهرمان هوانوردى آمریکا بود و به زودى بورس دوساله اى به مبلغ ۵۰ هزار دلار نصیب گادارد شد و او که بودجه کافى به دست آورده بود رهسپار غرب گردید و به شهر راس ول در ایالت نیومکزیکو رفت، جایى که آب و هوا و طبیعت از هر لحاظ براى کار او مناسب بود. گادارد مرکز کار خود را نزدیک راسل ول در محلى به نام دره بهشت قرار داد. گادارد در طول تمامى سال هاى آزمایش خود با کارشناسان موشکى در سراسر دنیا مکاتبه داشت و از دریافت گزارش موشک سازى آلمان ها روز به روز نگران تر مى شد. او حتى ترسید که آلمان برخلاف ایالات متحده خیلى زود به امکانات نظامى موشکى پى ببرد.
● گادارد و دستیارانش میدان موشک آزمایى (دره بهشت) بیش از هفت کارمند نداشت. پنج مکانیک و از جمله برادر همسر گادارد و همسرش در نقش عکاس رسمى و خاموش کننده حریق هاى ایجاد شده از گاز هاى خروجى موشکى بودند. موشک ها در واقع همه سرهم بندى شده بودند. گادارد قسمتى از مصالح خود را از طریق سفارش پستى از عمده فروشى هاى ابزار و ادوات تهیه مى کرد و قسمتى دیگر را دستیاران او ضمن شکار در ابزارفروشى ها، فروشگاه هاى وسایل ورزشى و مراکز فروش قطعات یدکى اتومبیل مى خریدند و هنگامى که چیزى پیدا مى کردند که به درد مى خورد مثلاً یک ساعت مچى بچه، یک تکه سیم پیانو یا شمع اتومبیل آن را جهت مصرفى به کار مى بردند که سازندگان آن قطعات حتى در خواب هم ندیده بودند. همچنین بیشتر وقت کارگاه صرف دست چین کردن قطعات قابل استفاده از موشک هاى ناموفق مى شد یعنى موشک هایى که پرواز مى کردند و ناکام در جایگاه پرتاب باقى مى ماند باعث تاسف بود اما در عوض معمولاً سالم مى ماند. به هر حال یک پرواز موفق شادى بخش بود اما در عین حال مترادف بود با برگرداندن توده اى فلز اسقاط به کارگاه یعنى آنچه معمولاً از موشک بعد از سقوط باقى مى ماند. موشک هاى له شده را به ندرت مى شد تعمیر کرد. از این رو گادارد سیستمى براى سالم بازگرداندن موشک ها به زمین به کمک چتر نجات طرح کرد که فرود موشک ها را آرام تر مى ساخت. این سیستم به صورتى بود که پوزه مخروطى موشک خود به خود جدا مى شد و چتر کوچک پیشاهنگى اول بیرون مى آمد و به نوبه خود چتر اصلى را که سه متر قطر داشت بیرون مى کشید و موشک را آرام به زمین مى رسانید.
● سه سال پیش از ساخت V2در سال ۱۹۳۹ سال آغاز جنگ جهانى دوم هزاران آلمانى سرگرم کار روى طرحى بودند که موشک V2 را به وجود مى آورد و نخستین پرواز آن در سال ۱۹۴۲ انجام شد ولى سه سال زودتر از آن گادارد و تیم کوچک او به کار پرواز دادن موشک اشتغال داشتند.پس از ورود آمریکا به جنگ جهانى دوم گادارد به آناپولیس رفت تا به خدمت دولت آمریکا درآید و در آنجا به تقاضاى نیروى دریایى به طرح سیستمى براى به پرواز درآوردن هواپیما هاى معمولى به کمک موشک پرداخت و در مارس ۱۹۴۵ گادارد یک موشک V2به غنیمت گرفته را از نزدیک مشاهده کرد که از هر لحاظ شبیه به موشک هاى خود او بودند که آلمانى ها از کشف بى علاقگى دولت آمریکا به کار گادارد مبهوت ماندند. هنگامى که بعد از خاتمه جنگ جهانى دوم از کارشناسان موشکى آلمان که به آمریکا انتقال داده شده بودند پرسیده شد چه اطلاعاتى پایه و اساس توسعه موشک در آلمان قرار گرفت؟ آنها گفتند: بهتر است این را از گادارد بپرسید. ما هر چه اطلاعات داریم از اوست و وقتى که ورنهرفن براون در سال ۱۹۵۰ نوآورى هاى به ثبت رسیده اش را بررسى مى کرد اعلام داشت گادارد از همه ما جلو بود.گادارد براى کنترل جریان سوخت به محفظه احتراق یک شیر کنترل طراحى و نصب نمود. از این طریق موشک قادر بود به طور اتوماتیک خاموش شود. او براى هدایت و کنترل پره هاى متحرکش را در خروجى اگزوز نصب کرد. در واقع این دانشمند اولین کسى بود که تفکر راکت هاى چند مرحله اى را به ثبت رسانید. گادارد سرانجام با استفاده از ژیروسکوپ دستگاهى ساخت که پرواز موشک ها را در مسیر تعیین شده ثابت مى کرد و از ژیروسکوپ براى هدایت خودکار مسیر موشک ها استفاده کرد. سرانجام در ۲۸ مارس ۱۹۳۵ اولین موشک مجهز به ژیروسکوپ گادارد، ۴۸۰۰ پا به صورت عمودى پرواز کرد و سپس با کمک گرفتن از کنترل هاى سطحى _ افقى با سرعت حدود ۵۵۰ مایل در ساعت ۱۳۰۰ پا پرواز کرد. او ضمن کار در نیروى دریایى آمریکا در مورد بهسازى سیستم هاى هدایتى موشک در سال ۱۹۴۵ به عضویت هیات مدیره مجمع راکتى آمریکا درآمد. او روى هم رفته امتیاز ۲۱۴ ابتکار و اختراع را که عملاً شامل تمامى جنبه هاى موشک هاى مایع سوز مى گردید به ثبت رسانده بود. در سال ۱۹۶۰ دولت آمریکا با پرداخت یک میلیون دلار به ورثه گادارد در ازاى استفاده از ابتکار هاى به ثبت رسیده از وى به سهمش در تحول موشکى صحه گذارد.چنانچه دولت آمریکا بودجه تحقیقاتى گادارد را تامین مى نمود چه بسا اولین کشور در توسعه و طراحى در کار هاى موشکى مى شد. اما سرانجام در ماه اوت ۱۹۴۵ در سن ۶۲ سالگى، پس از ۴۲ سال تلاش تحقیقى از دنیا رفت و با فوت این دانشمند دنیا مخترع بزرگى را که کشورش قادر به تشخیص نبوغ او نشد از دست داد.
۹۱/۰۲/۲۷
۰
۰
مصطفی نداف