عملکرد دفاع هوایی ایران در تمام مراحل جنگ از زیر ذرهبین تجزیه و تحلیل فرماندهان عراقی و همچنین کارشناسان و پژوهشگران غیر ایرانی خارج نشد. آمادگی رزمی نیروی هوایی و پدافند هوایی در برابر حملات هوایی عراقیها از جمله اصلیترین مشخصههای آمادگی رزم ایران در برابر عراق بهشمار میرفت. در این مطالب به بررسی نظرات و روایات فرماندهان عراقی و کارشناسان و پژوهشگران غیرایرانی در خصوص دفاع هوایی ایران در چند روز اول پرداخته میشود. علاوه بر نظرات وفیقالسامرایی و العبوسی، دو تن از فرماندهان عراقی و همچنین کردزمن به اظهارات سپهبد شاپور آذربرزین نیز پرداخته شده است. وی که سابقه معاونت عملیات و جانشینی نیروی هوایی شاهنشاهی ایران را در پرونده خود دارد، پس از انقلاب اسلامی به آمریکا رفت و عمده اطلاعات خود از جنگ ایران و عراق را در آن محیط دریافت کرده است. لذا نظرات وی در مورد عملکرد دفاع هوایی جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی جالب توجه خواهد بود. تکیه این روایتها بر روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی و عملکرد دفاع هوایی ایران است.
سرلشکرعراقی وفیق السامرایی
سرلشکرعراقی (وفیقالسامرایی) از مسئولان استخبارات عراق در مورد حمله هوایی عراقیها در 31 شهریور 59 میگوید: « با فرارسیدن شب معلوم شد که نتیجه حمله هوایی ما کاملاً ناامیدکننده است. همه زیانی که به ایران وارد شده بود، انهدام یک هواپیمای جنگنده و یک هواپیمای مسافربری بود. درحالی که ما یک فروند هواپیمای بمبافکن سنگین ساخت شوروی (سابق) از نوع توپولوف 16 از دست دادیم.
سرلشکر وفیق السامرایی
این هواپیما با آتش موشک زمین به هوا راپیر درحوالی استان ایلام و در راه عزیمتش برای بمباران پایگاه هوایی اصفهان سرنگون شد وکلیه خدمه آن به هلاکت رسیدند. یک فروند دیگر از این نوع هواپیما را در شمال عراق، بهوسیله موشک راپیر ایرانی در سال 1974 از دست داده بودیم.پرتاب موشک از سامانه پدافند هوایی موشکی راپیر
سرلشکر علوان حسونعلوانالعبوسی
«سرلشکر علوان حسون علوان العبوسی»، از فرماندهان و مسئولین نیروی هوایی عراق، که بارها بهعنوان خلبان در حملات هوایی بر علیه ایران حضور داشت و علاوه بر فرماندهی پایگاه حبانیه، مسئولیتهای دیگری همچون رییس دانشکده در دانشگاه عالی جنگ، معاون آموزش فرماندهی نیروی هوایی عراق را بر عهده داشت. وی در خصوص حمله هوایی 31 شهریور عراق گفته است:
« در روزهای 22 و 23 سپتامبر [31 شهریور و اول مهر ماه 1359] در پروازهای متعددی که داشتم وقتی بالای پایگاههای ایران میرسیدم، به پایین نگاه میکردم، اما هیچ اثری از هواپیماهای ایرانی بر روی زمین نبود. پایگاه هوایی شاهرخی(شهید نوژه) ایران پایگاه بزرگی است که سه باند پرواز و تعداد زیادی آشیانه هواپیما دارد، اما هیچ هواپیمایی در آن دیده نشد. [اشاره وی به این مطلب است که هواپیماهای ایرانی داخل آشیانه بودند.]» ( اموودز) العبوسی در بخش دیگری از سخنان خود به مشکل عمده هواپیماهای حملهور عراقی اشاره میکند. از نظر وی «مشکل عمده این بود که وزن بمبهایی که هواپیماهای عراقی با خود حمل میکردند کم بود، وزن بمبها تنها 1000 کیلوگرم بود (حدود 2500 پوند). با این حجم محدود بمبها نمیتوانستیم کل هدف را پوشش دهیم و به همین علت تأثیرات ناشی از بمبارانها به اندازهای نبود که ایرانیان نتوانند به حملههای ما پاسخ دهند. عصر همان روزی که ما به ایرانیان حمله کردیم، آنها به پایگاه هوایی الشبیه و الکوت حمله کردند. اما پس از حمله دوم نتوانستند به آن پاسخ دهند. اقدامات مهندسی ایرانیان بسیار عالی بود. برای نمونه، آنها که پس از اولین حمله هوایی ما مشغول تعمیر و بازسازی باند پرواز فرودگاهها بودند، کارشان را تاآغاز حمله هوایی دوم ما در روز بعد تکمیل کرده بودند و تعداد زیادی هواپیمای آماده مأموریت داشتند. حتی خود من یکی از هواپیماهای آنها را بر روی باند پرواز هدف قرار دادم.»
العبوسی در خصوص توانمندی پدافند هوایی ایران در روز اول جنگ گفته است: « اطلاعات جاسوسی ما در مورد ایران بسیار ضعیف بود و به همین علت بیشتر بر شجاعت خلبانهایمان تکیه داشتیم. از طرفی، سامانههای پدافند هوایی ایران قوی بودند. هر یک از پایگاههای هوایی ایران در مقابله با حملات ما، مانند گویی آتشین بودند و در هر مأموریت یک یا دو فروند از هواپیماهایمان را از دست میدادیم»( ام وودز) العبوسی در پاسخ به این سئوال که آیا همه پایگاههای ایران را در همان حملات اولیه هدف قرار دادید؟ پاسخ داد: « تقریباً همه را هدف قرار دادیم و به بسیاری از پایگاههایی که در برد عملیاتی ما بودند و پشتیبانی هوایی از نیروهای ایرانی را تأمین میکردند، حمله کردیم.»
سپهبد عبدالحلیم ابوغزاله
سپهبد « محمد عبدالحلیم ابوغزاله» وزیر دفاع اسبق مصر در تحلیل خود از جنگ ایران و عراق در خصوص حملات روزهای اول جنگ نوشته است:
«در 16 آﮔﻮﺳﺖ 1980 (25 شهریور 1359) ﻋﺮاق ﯾﮏ ﻟﺸﮑﺮ ﭘﯿﺎده زرﻫﯽ را ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻣﺮزﻫﺎی ﻣﻮرد اﺧﺘﻼف اﻋﺰام ﮐﺮد و ﻣﻮﻓﻖ ﺑـﻪ ﺗﺴـﻠﻂ ﺑـﺮ ﺧـﻂ زﯾﻦاﻟﻘـﻮس ـ السکر- بئر علی در منطقه قصرشیرین در جبهه شمالی گردید. ﻧﯿﺮوی ﻫﻮاﯾﯽ ﻋﺮاق در روز ﺑﻌﺪ ﺑــﻪ ﺣﻤـﻼت ﻫﻮاﯾـﯽ ﺑـﺮ ﺿـﺪ ﺗﺄﺳﯿﺴـﺎت اﻗﺘﺼﺎدی و اﻫﺪاف ﻧﻈﺎﻣﯽ در ﺷﻬﺮﻫﺎی ﻗﺼﺮﺷﯿﺮﯾﻦ، ﮐﺮﻣﺎﻧﺸﺎه، ﻣﻬﺮان، دزﻓﻮل، اﻫﻮاز، ﺗﻬﺮان، ﺗﺒﺮﯾﺰ، اﺻﻔﻬﺎن و ﺷﯿﺮاز ﭘﺮداﺧﺖ.
ﺑﺎ آن ﮐﻪ ﺑﺮﺗﺮی ﻫﻮاﯾﯽ ﭼﻪ از ﻟﺤﺎظ ﮐﻤﯽ و ﭼﻪ از ﻟﺤﺎظ ﮐﯿﻔﯽ ﻣﯽﺑﺎﯾﺴﺖ ﺑﺎ ﻋﺮاق ﻣﯽﺑﻮد، وﻟﯽ ﻃﺮاﺣﯽ ﻋﻤﻠﯿﺎتﻫﺎ، ﻏﻠــﻂ و ﻏـﯿﺮﻣﻮﻓﻖ ﺑـﻮد. در اﺑﺘـﺪای ﻋﻤﻠﯿﺎت، آنﻫﺎ ﻣﻮﻇﻒ ﺑﻪ اﯾﺮاد ﺿﺮﺑﺎت ﻫﻮاﯾﯽ ﮔﺴﺘﺮده ﺑـﻪ ﮐﻠﯿـﻪ ﻓـﺮودﮔﺎهﻫـﺎ ﺷﺪﻧﺪ. ﻓﺮودﮔﺎهﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﯿﺶﺗﺮ آنﻫﺎ از ﺑﺮد ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ ﻫﻮاﭘﯿﻤﺎﻫﺎ ﺧﺎرج ﺑﻮدﻧﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﻤﺒﺎرانﻫﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖآﻣﯿﺰ ﻧﺒﻮد، ﭼﺮا ﮐﻪ ﺳﻄﺢ آﻣــﻮزش ﺧﻠﺒﺎنﻫـﺎ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﻮد و ﯾﺎ از ﭘﺪاﻓﻨﺪ ﻫﻮاﯾﯽ در ﻫﺮاس ﺑﻮدﻧـﺪ. آنﻫـﺎ اﻫـﺪاف را از ارﺗﻔـﺎع ﺑﺴﯿﺎر ﺑﺎﻻ ﻣﻮرد ﺣﻤﻠﻪ ﻗﺮار ﻣﯽدادﻧﺪ، در ﻧﺘﯿﺠﻪ اﺣﺘﻤﺎل اﺻﺎﺑﺖ، ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽآﻣﺪ ﻟﺬا اﯾﻦ ﺣﻤﻠﮥ اوﻟﯿﻪ ﻣﺆﺛﺮ ﻧﺒﻮد ﯾﺎ ﭼﻨﺪان ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻧﺪاﺷﺖ.
سپهبد عبدالحلیم ابوغزاله
ﺑﺎ آن ﮐﻪ ﻫﺪف ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ از ﻋﻤﻠﯿﺎت راهبردی ﻋﺮاق ﻣﺤﺪود ﺑﻮد، ﻟﯿﮑـﻦ ﻧﯿﺮوی ﻫﻮاﯾﯽ در ﺧﺪﻣﺖ اﯾﻦ ﻋﻤﻠﯿﺎت وارد ﻋﻤﻞ ﻧﺸﺪ. ﺷﺎﯾﺴﺘﻪﺗﺮ آن ﺑﻮد ﮐــﻪ ﺣﻤﻼت ﻫﻮاﯾﯽ ﺑﺮای ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ ﻧﯿﺮوﻫــﺎی زﻣﯿﻨـﯽ در اﺟـﺮای ﻣﺄﻣﻮرﯾﺖﺷـﺎن ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ ﻣﯽﺷﺪ ﺗﺎ ﻧﯿﺮوﻫﺎی اﺣﺘﯿﺎط اﯾﺮان را ﻫﺪف ﻗﺮار دﻫﻨﺪ و ﻣﺎﻧﻊ رﺳﯿﺪن ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ آﺑﺎدان ﺷﻮﻧﺪ و ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻋﻤﻠﯿﺎت را ﭘﺎکﺳﺎزی ﮐﻨﻨﺪ. اﯾﻦ ﻫﻤﺎن ﻣﺄﻣﻮرﯾﺘﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖﻫﺎی رزﻣﯽ و ﻓﻨﯽ ﻫﻮاﭘﯿﻤﺎﻫﺎ ﺳﺎزﮔﺎری دارد. ﺿﻌﻒ ﭘﺪاﻓﻨﺪ ﻫﻮاﯾﯽ ﻋﺮاق ﭼﻪ در ﺣﻠﻘﻪ ﭘﺪاﻓﻨﺪ ﻣﻠﯽ و ﭼﻪ در ﺣﻠﻘﻪ ﭘﺪاﻓﻨﺪ ﻧﯿﺮوﻫﺎ، ﺑﻪ وﺿﻮح ﺑﻪ اﺛﺒﺎت رﺳﯿﺪ. ﺑﺎ وﺟﻮد ﮐمبود ﻫﻮاﭘﯿﻤﺎﻫﺎی ﺟﻨﮕﯽ اﯾﺮان و ﺑﺮﺗﺮی ﻫﻮاﯾﯽ ﻋﺮاق از ﻟﺤﺎظ ﮐﻤﯽ، ﻧﯿﺮوی ﻫﻮاﯾﯽ اﯾﺮان ﻣﻮﻓﻖ ﺷﺪ ﺗﺎ اﻫﺪاﻓﯽ را در ﻋﻤﻖ ﺳﺮزﻣﯿﻦﻫﺎی ﻋﺮاق ﺑﻤﺒﺎران ﮐﻨﺪ ﺑﺪون آنکه ﻧـﯿﺮوی ﻫﻮاﯾـﯽ ﻋـﺮاق ﻣﺘﻌﺮض آنﻫﺎ ﺷﻮد ﯾﺎ ﭘﺪاﻓﻨﺪ ﻫﻮاﯾﯽ ﻋﺮاق آنﻫﺎ را ﺳﺎﻗﻂ ﮐﻨﻨﺪ.»
آنتونی کردزمن
«آنتونی کردزمن» در تحلیل حمله غافلگیرانه هوایی عراق به ایران از عبارات جالبی استفاده کرده است: «حمله غافلگیرانی عراق در سپتامبر 1980، که با نبرد هوایی شدید و عملیاتهای تهاجمی زمینی در یک بازه زمانی کوتاه همراه بود و در نهایت با برتری هوایی ایران در اواخر مارس 1981 پایان یافت. سوء برداشت اولیه عراق از نقاط ضعف ایران در آغاز جنگ که با بیکفایتی مقامات نظامی این کشور در برنامهریزی حملات اولیه و داشتن پندارهای نادرست در مورد توانمندیهای تهاجمی و تدافعی عراق همراه گردید و سبب انجام حملاتی توسط نیروهای هوایی این کشور گردید که به لحاظ فنی در سطحی به مراتب پایین قرار داشتند.»[1]
آنتونی کردزمن
سپهبد خلبان شاپور آذربرزین
سپهبد خلبان شاپور(عبدالله) آذربرزین در سال 1308 در خرمآباد لرستان و در یک خانواده نظامی به دنیا آمد. او دوره تخصصی خلبانی و مدرسی این رشته را در آمریکا گذراند و در سالهای خدمت عهدهدار سمتهایی مانند فرماندهی پایگاه هوایی دزفول، معاونت عملیاتی و جانشین فرماندهی نیروی هوایی شاهنشاهی ایران شد. وی پس از انقلاب در دوره کوتاهی (از ۲۴ بهمن ۱۳۵۷ تا ۶ اسفند ۱۳۵۷) به فرماندهی نیروی هوایی ایران منصوب و بعد مدتی را زندانی و سپس به توصیه نخستوزیر وقت آزاد شد و سالها در کالیفرنیای آمریکا زندگی کرد. وی در آبان ماه سال 1394 و در سن 86 سالگی درگذشت.
سپهبد خلبان شاپور آذربرزین
سپهبد آذربرزین در خصوص نیروی هوایی عراق گفت: « مشکل بزرگی که نیروی هوایی عراق داشت، این بود که یک موزه درست کرده بود. هواپیماهای مختلف از کشورهای مختلف را خریداری کرده بود ولی خلبان نداشت که در آنها بگذارد. یعنی نسبت خلبانش به تعداد هواپیماهایش طوری بود که نمیتوانست تمام هواپیماهایش را پرواز دهد. به همین دلیل در جنگی که با ایران کردند، تعداد زیادی خلبانهای آلمان شرقی در این هواپیماها پریدند، مصریها میپریدند، اردنیها میپریدند، اینها تمام با هواپیماهای عراقی پرواز میکردند؛ که حتی هواپیمای یک خلبان مصری را روی تهران سرنگون کردند، با چتر آمد، او را گرفتند، معلوم شد که تعداد زیادی مصری در نیروی هوایی عراق علیه ما میجنگند.»
آذربرزین در بیان دلایل موفقیت هواپیماهای عراقی در ورود به آسمان ایران در روز اول جنگ به عدم پوشش راداری اشاره میکند؛ « آن روزها نمیتوانستیم. رادارهای ما تهران را پوشش نداشت. این منطقه کوهستانی بود. ما نقطه کور داشتیم چون منطقه کوهستانی بود، کار آسانی هم نبود. بعد در جنگ که رفتند، فکوری هواپیمای اف-14 را برد برای رادار هواپایه استفاده کرد. تمام جاهایی که فاصله بود، پر کرد. آنجاها را اف-14 گذاشت. رادارش از بالا میدید. خودشان هم میرفتند سراغش.»
وی در خصوص عملیات معروف به 140 فروندی و نقش تصمیمگیری شهید سرلشکر خلبان فکوری اظهار داشت: «تصمیمگیری فرمانده نیروی هوایی شهید سرلشکر خلبان جواد فکوری یکی از نکات برجسته این عملیات بود؛ یعنی موقعی که رییسجمهور [بنی صدر] گفت که ما نیروی هوایی مهاجم نیستیم، ما مدافعیم شهید فکوری گفت من دارم مقابل حمله آنها دفاع میکنم. [بنی صدر] گفت که آقای سرتیپ[2] شما حرفت را زدی، من رییسجمهور هستم و تصمیم میگیرم. او را مرخص کرد. او [شهید فکوری] رفت تمام هواپیماها را برد در آمادهباش. آن حمله اولی را که کرد، بدون اجازه هیچ مقامی در کشور بود. نه از رییسجمهور اجازه گرفته بود نه از هیچ کس دیگر»
آذربرزین در جمعبندی عملکرد نیروی هوایی ایران در جنگ با عراق با ذکر این جمله که «روی هم رفته ارزش نیروی هوایی ایران را در سطح جهانی خیلی بالا برد» به این نکته اشاره کرد که این جنگ باعث شد که اعتبار نیروی هوایی ایران در دنیا بالا برود.