پس از شکست آلمان در جنگ جهانی اول در حالی که آلمانی ها به طور کامل شکست نخورده بودند و متفقین حتی چند کیلومتر در خاک آلمان پیشروی نکرده بودند با فرار قیصر ویلهلم به هلند و درخواست صلح دولتمردان جدید آلمان جنگ به پایان رسید اما متفقین با آلمان مثل یک کشور کاملا شکست خورده و حتی بدتر رفتار کردند
کنفرانس صلح ورسای که از آن با عنوان "دیکته ورسای" یاد می شود یک پیکمان کاملا یک طرفه بود و شرایط سختی را به آلمان تحمیل کرد از جمله این شرایط:
1.تمامی کشتی های جنگی و تجاری آلمان به انگلستان و فرانسه داده شود
 
2.آلمان با هزینه خود برای متفقین کشتی بسازد
3.آلمان باید از تمامی دارایی های خود در سایر کشور ها چشم بپوشد
4.آلمان باید 5000 موتور قطار و 150 هزار اتومبیل برای متفقین تولید کند
5.آلمان باید به مدت 10 سال مقادیر زیادی زغال سنگ به فرانسه-ایتالیا و بلژیک بپردازد
6.متفقین تا 5 سال بر واردات و صادرات آلمان نظارت داشته باشند
7.رود های الب و اودر و همچنین کانال کیل در آلمان بین المللی اعلام شود
8.علاوه بر این ها آلمان باید 6 میلیارد و 600 میلیون لیره استرلینگ به صورت نقدی غرامت به متفقین بپردازد
9.ناحیه زغال سنگ خیز سار به مدت 15 سال به فرانسه واگذار شود
10.آلمان می بایست ارتش خود را به یکصد هزار نفر آن هم بدون تانک-سلاح سنگین و خودرو های زرهی کاهش دهد 
11.آلمان از حق داشتن زیر دریایی و سرباز گیری محروم می شود
12.آلمان از داشتن نیروی هوایی محروم و نیروی دریایی آن هم به 6 فروند کشتی جنگی و تعدادی رزمناو و اژدر محدود می گردد
 
توجه داشته باشید که ملت آلمان به طور کامل شکست نخورده بودند و اتفاقا از روحیه شدید ناسیونالیستی نیز برخوردارند و تحقیر آلمان تا این حد برایشان غیر قابل تحمل بود
 
این تحقیر تا جایی رسید که نوشته اند:"نمایندگان آلمان را همچون جنایتکاران مجرم به داخل سالن امضای پیمان اسکورت کردند
 
با وجود این قرارداد آلمان 55 درصد از منابع سنگ آهن
45 درصد از منابع زغال سنگ
75 درصد از منابع روی
و 57 درصد از منابع سرب خود را از دست داد
 
اما مسئله بعدی چگونگی پرداخت غرامات بود که در این مورد بین متفقین اختلاف وجود داشت
ولی مشکل اینجا بود که متفقین به یکدیگر شدیدا بدهکار بودند و مبالغ هنگفتی به امریکا بدهکار بودند ولی توانایی پرداخت آن را نداشتند از این رو به آلمان فشار می آوردند اما صنایع آلمان ویران و منابع آن غارت و نیروی کار آن از بین رفته بود و سیاست تضعیف آلمان از طرف انگلستان و فرانسه نیز بر این امر دامن می زد
 
تا جایی که در نوامبر 1921 آلمان دچار ورشکستگی شد و ارزش پول رسمی آلمان از یک بیستم لیره به یک هزارم لیره سقوط کرد(20/1به 1000/1) 
 
در منابعی نیز نوشته شده است ارزش پول آلمان 750 تریلیون بار سقوط کرد و عملا پول آلمان هیچ ارزشی نداشت بنابراین نتوانست قسط دوم غرامات را بپردازد و در این شرایط فرانسه و بلژیک ناجوانمردانه و بر طبق پیمان ورسای ناحیه صنعتی روهر را اشغال کردند اما کارگران آلمانی آنجا حاضر به همکاری با دشمنان نشده و دست از کار کشیدند
 
با این شرایط اقتصادی مشکل سقوط ارزش بازار وال استریت امریکا به وجود آمد و امریکا نیز به جرگه کشورهای دارای شرایط بد اقتصادی پیوست 
 
وضعیت اقتصادی این کشور ها به طوری بود که به اصطلاح عامیانه "کاسه گدایی به دست گرفتن" رسیده بودند و بد تر از همه سکه اندوزی یهودیان در آلمان بود که با این شرایط اقتصادی به ربا خواری روی آورده بودند و با مکیدن خون ملت آلمان به یهودیانی که زمینه را برای ایجاد دولت یهودی مساعد می کردند کمک می کردند
 
تعداد بیکاران آلمان به 6 میلیون نفر رسید
 
E.M.Carry می نویسد:" زمستان 1931 و 1932 شاید تاریک ترین دوران پس از 1918 باشد" (منظور او از زمستان اشاره به شرایط بد اقتصادی و سیاسی بود)
 
وضعیت آلمان بد تر از دیگر کشورها بود هیچ کدام از صدراعظم ها و رئیس جمهور هایی که پس از 1918 به قدرت رسیده بودند نتوانسته بودند شرایط را تغییر دهند و در این شرایط حزب نازی با دادن وعده های اقتصادی به قدرت رسید و بلافاصله پس از رسیدن به قدرت گام به گام از زیر بار پیمان ورسای شانه خالی کرد 
 
به دنبال آزادی از پیمان ورسای و پس گرفتن ناحیه سار طی یک همه پرسی آلمان به سرعت به سمت پیشرفت صنعتی حرکت کرد
 
 
هیتلر با شعار "یک ملت یک رایش یک پیشوا" به قدرت رسید و قول به مردم داد تا همه مردم آلمان را زیر یک پرچم جمع کند
 
او این کارها را با روشهای دیپلماتیک انجام داد اما گام آخر یعنی پروس شرقی باقی مانده بود:
 
المان نخست طی یک درخواست دیپلماتیک از لهستان خواست تا اجازه دهد آلمان دو اتوبان (یک اتوبان دو بانده) و یک خط آهن از خاک لهستان میان ایالت پروس شرقی و خاک اصلی بکشد ولی لهستانی ها که فکر تصرف ایالت پروس شرقی را داشتند با رد این خواسته به آزار و قتل عام آلمانی های ساکن لهستان پرداختند و در مقابل این آلمانی ها از دولت آلمان نازی درخواست کمک کردند 
 
هدف لهستان از این حملات این بود که آلمان به لهستان حمله کند و به خیال خود که آلمان قدرت چندانی ندارد به سرعت مغلوب شده و سرانجام پروس شرقی به تصرف لهستان در آید و این برخلاف پیمان عدم تجاوز بیست ساله ای بود که در سال 1933 با لهستان امضا شده بود
 
با تدبیر هیتلر بلافاصله پیمان عدم تجاوزی با شوروی امضا شد تا غربی ها چنین تصور کنند که شوروی با آلمان همدست است هدف از این عمل این بود که غربی ها دست به سلاح نبرند ولی غربی ها به آلمان اعلام جنگ دادند و حملات مختصری به خط دفاع زیگفرید آلمان انجام دادند اما شکست خوردند سرانجام آلمان برای پایان دادن به درگیری ها درخوسات صلح کرد که با رد غربی ها مواجه شد پس آلمان به فرانسه حمله برده و آنجا را تصرف کرد تا شاید درخواست قبول شود ولی نشد