این تانک اگرچه از لحاظ اروگونومیک و قدرت آتش مناسب بود اما ۲ ویژگی اصلی (حفاظت و تحرک) تانک در سطح استاندارد اواخر دهه ۵۰ میلادی بود. بریتانیا تا سال ۱۹۷۹ بیشاز ۳ پروژه عمده برای جایگزین این تانک که بصورت جدی دنبال میشد را تهیه کرد که شامل برنامه جایگزینی چیفتن که به FV4211 معروف هست، پروژه FMBT و MBT-80. که هر ۳ این پروژه ناکام باقی موند که منجر شد تانک Shir 2 را که اصلا تانک نابجای بود را بخدمت بگیرد.
ایران در دسامبر سال ۱۹۷۴ سفارش ۱۵۰۰ عراده از تانکهای بهبود یافته چیفتن رو میده، پروژهایی توسط عوامل MVEE تدوین داده شد که به سری تانکهای FV4030 معروف هست هدف این سری تانکها فقط برای صادرات هستند و قرار نبود به خدمت ارتش بریتانیا گرفته شود (همانند سری تانکهای Vickers ).
تانک Chieftain Mk.4 در جریان طی مراحل آزمایش صحرایی که ۳۰۰۰ مایل را بدون توقف را میپیماید، از شاسی این تانک برای توسعه سیستم تعلیق جدید بکار گرفته میشود که بعدا بر روی پیشنمونههای تانک Shir پیادهسازی میشود.
اگرچه در روند توسعه تانک FV4030/3 Shir 2 یک سری اشتراکاتی با تانک FV4211 دیده میشد اما توسعه تانک Shir 2 بر اساس پایه تانک FV4211 نبود، زیرا وجههایی از FV4211 در پروژه FMBT الگوبرداری شد که تانکی مشابه به اون ساخته شد که Shir 2 دقیقا از اون الگوبرداری شد.
آنچه که در توسعه تانک شیر از آن الگوبرداری شد FMBT-A1 نام داشت که دقیقا همان تانک سمت چپ A1 شناخته میشد و همچنین پیشنمونه ویژه چیفتن (اختصارا SP که بر روی شاسی تانکها حک میشود) در یکسری از مراحل توسعه Shir بکار گرفته شد به عبارت دیگر این دو تانک بعنوان پدر Shir شناخته میشود.
تانک Shir 1 دارای کلاس وزن ۵۵ تنی و دارای سیستم تعلیق Super-Hostrmann هست که در اون موقعه هنوز سیستم تعلیق Hydro-Gas درحال توسعه بود و اگرچه سیستم تعلیق Hydro-Gas بر روی Shir 1 نصب نشد.
دو پیشنمونه تانک Shir 1 دارای برجک مصنوعی بودند و شاسی بعنوان V2 شناخته میشود که تصویر رنگی V2A1 هستن و تصویر سیاه سفید V2B1 هستن. برجک مصنوعی زمانی بر روی شاسی تانک نصب میشه که برجک اصلی (جنگی) ساختهنشده یا در حال ساخت هست و یا اینکه در مرحله توسعه هست.
پیشنمونه از تانک Shir 1 ساخته شد که با شماره ریجستر 05SP48 تا 05SP50 شناخته میشود.
مورد جالبی که در تانک Shir 1 دیده میشود این بود که مسافتیاب لیزری برای این تانک اصلا به درجه استاندارد ( نصب ) نرسید و شاید این یکی از فرقهای تانک Shir 1 با Khalid هست ( تصویری از V2C1 ).
پس از لغو قراداد شیر، پیشنمونه V2B1 و V2C1 بعنوان پیشنمونههای تانک Khalid شناخته میشد و از این پیشنمونهها در مراحل ارزیابی صحرایی که توسط یک تیم از طرف MVEE هدایت میشد در صحرای اردن صورت گرفت و تنها V2A1 بعنوان پیشنمونه تانک Shir 1 شناخته میشود و این پایان Shir 1 هست.
قبل از اینه به Shir 2 بپردازیم ابتدا باید یه تعریف درست از این تانک داشته باشیم.
تانک Shir 2 نوعی تانک نسل سوم با تکنولوژی اوایل دهه ۷۰میلادی هست که ۶۰ درصد این تانک همانند چیفتن هست. مابقی تعاریف مانند تانک قدرتمند و امثال این تعاریف کاملا باطل هست.
مراحل توسعه تانک شیر ۲ از سال ۱۹۷۴ آغاز میشه که تا اکتبر سال ۱۹۷۸ مراحل طراحی و توسعه به پایان و اولین پیشنمونه در ۱۴ اکتبر ۱۹۷۸ رونمایی میشود.
تانک چیفتن از MVEE Chertsey که در بخش A4 پروژه شیر هست و درحال طی مرحله آزمایش شنی و همچنین سایتهای لیزری، سال ۱۹۷۵.
در ابتدا قرار بود که Shir 2 همانند Shir 1 از سیستم تعلیق Super-Hostrmann بهرمند بشه که ( طبق ماکتی که ساخته شده ) ولی ظاهرا این سیستم تعلیق Hydro-Gas که درحال توسعه بود مورد پسند ایران بود که این تانک نیز از این سیستم بهرمند بشه. پیش نمونههای تانک شیر تحت عنوان V3 شناخته میشود.
اولین پیشنمونه تحت عنوان V3A1 با شماره سریال 05SP51 هست که در اکتبر سال ۱۹۷۸ رونمایی شد که دارای سیستم تعلیق IBS ( خود این سیستم تعلیق زیر مجموعه Super-Hostermann هست که بعنوان Improved Bogie شناخته میشود ).
پیشنمونه دوم تحت عنوان V3A2 شناخته میشه که دارای سیستم تعلیق Hydro-Gas هست و این اولین پیشنمونهایی هست که دارای سیستم تعلیق Hydro-Gas هست. و پیشنمونه سوم که تحت عنوان V3B1 با شماره ریجستر 05SP53 شناخته میشود که اولین پیشنمونهایی هست برای آزمایس سلاح و Sighting بکار گرفته شد.سیستم تعلیق از نوع IBS هست.
پروژه Shir و Challenger در واقع ۲ پروژه جداگانه و در عینحال مشترک بودند. برخلاف تصور عموم CH بطور مستقیم در نتیجه لغو پروژه شیر پذیرفته نشد. اینکه بعدا از لغو قرارداد شیر، بعنوان CH نامگذاری نشد بلکه همیشه بعنوان نسخه صادراتی شیر برای فروش به سایر مشتریان درنظر گرفته شد.
آخرین پیشنمونه که یکی از تکاملیافتهترین پیشنمونه تانک Shir 2 هست تحت عنوان V3B5 با شماره ریجستر 05SP57 شناخته میشود. این پیشنمونه برای مراحل ارزیابی مانور و تحرکپذیری و همچنین مراحل ارزیابی قدرتآتش و Gunnry بکار گرفته شد.
در همین حال که بریتانیا درحال ادامه پروژه MBT-80 هست که این تانک حتی یه ۱ پیشنمونه هم ازش ساخته نشده بود توسعه و ادامه پروژه لغو شد. در سال ۱۹۷۹ پروژه MBT-80 لغو و کار بر روی پروژه شیر جهت بخدمت گرفتن این تانک در ارتش بریتانیا در دستورکار قرار گرفت که بعنوان FV4030/4 شناخته شد.
علت لغو پروژه MBT-80 بخاطر حمایت ضعیف دولت بریتانیا و سقوط دولت شاهنشاهی ( که هردو پروژه MBT-80 و Shir با تغذیه از هزینههای این دولت برای تانکهای شیر پیش میرفت ) و نبود زمان بود (بخاطر اینکه پروژه خیلی با تاخیر افتاده بود و با سقوط شاه، اگر پروژه ادامه پیدا میکرد، تانک در دهه ۹۰ بخدمت گرفته میشد).
سقوط زرهی بریتانیا دقیقا از سال ۱۹۸۳ بود که تانکی رو بخدمت گرفتن که دقیقا عین چیفتن هست منتهی با این فرق کرد که Ch نسل سوم هست اما چه فایده که تکنولوژی این تانک مربوط به یک دهه پیش هست.
علت لغو پروژه MBT-80 بخاطر حمایت ضعیف دولت بریتانیا و سقوط دولت شاهنشاهی ( که هردو پروژه MBT-80 و Shir با تغذیه از هزینههای این دولت برای تانکهای شیر پیش میرفت ) و نبود زمان بود ( بخاطر اینکه پروژه خیلی با تاخیر افتاده بود و با سقوط شاه، اگر پروژه ادامه پیدا میکرد...
اما قبل از اینکه پروژه توسعه Ch شروع بشه، ATR-1 که میشه گفت مربوط به پروژه MBT-80 هست ( نه اینکه پیشنمونه MBT-80 باشه ) که ATR ( Atuomative Test Rig ) با فراهم کردن پیشزمینهایی برای توسعه یک تانک با سطح تکنولوژی دهه ۸۰ دنبال شد. براساس شاسی FV4211 Mk2 برای طی مراحل بکار گرفت. در مرحله آزمایش حفاظت مین شاسی ATR-1 از بین میرود.
برای صرفهجویی در زمان و ادامه دادن مراحل پروژه، از شاسی تانک Shir 2 استفاده میشه که بنام ATR-2 شناخته میشه و همچنین علاوه بر تیم توسعهدهنده ATR-1 که بر پروژه مشغول بودند، تیم طراحی تانک Shir 2 نیز برای ادامه دادن مراحل پروژه اضافه میشه. زمانی که ATR-2 آماده برای بکارگیری میشود. و چون اختلاف نظری بین دو تیم طراحی بر سر یک شاسی بود، بقولا ATR-2 نیز رها میشه و این پایانی بود برای Shir 2.
پ.ن۱: فرق تانک khalid با Shir 1 در سامانه کنترل آتش، (Khaild دارای سامانه کنترل آتش IFCS Type B بود) و داشتن بسته پیشرانه متفاوت بود که Shir 1 دارای موتور Rolls-roce با گیربوکس TN37 بود و Khalid دارای موتور Perkins و گیربوکس TN37A بود.
پ.ن۲: فرق تانک Shir 2 با Ch 1 در داشتن برجک جدید و داشتن پیشرانه جدید (همان Perkins) و سیستم NBC جدید، سایت نظارتی No.37 و سایت حرارتی TOGS و... بود. ولی اساس پایه Ch کاملا مطابق با Shir 2 هست چراکه پیشنمونههای Ch دقیقا از پیشنمونه های شیر بکار گرفته شده.
پ.ن۳: اگرچه با ورود به خدمت Ch بریتانیا موفق شد که تانک رو جایگزین چیفتن بکند. ولی به خواست دلخوه خود نبود، بلکه از روی ناچاری، Ch دقیقا تانکی بود که قرار بود بعنوان تانک صادراتی استفاده بشه و انتظار هم نمیرفت که تانک بینقص و پیشرفته باشد.
چون نهایت تلاش بریتانیا در پروژه MBT-80 صورت گرفت که تانکی رو میخواستن بسازن که کاملا متفاوت از چیفتن باشه و هیچ یک از اجزای MBT-80 در چیفتن مشترک نباشه. اما بخاطر دلایلی که در تویتهای بالا مطرحاش کردم پروژه MBT-80 بدون هیچ پیشنمونهایی به پایان رسید.
اما Ch صرفا تانکی هست که برای مقابله برتر با تانکهای نسل دوم مانند T-72 و T-62 میتوان روش حساب باز کرد ولی در قیاس با سایر تانکهای نسل سوم، بدترین جایگاه رو دارد ( بعید نیست چون اصلا نهایت تلاش بریتانیا در این تانک نبود ).
تانک Ch در رقابت ارزیابی زرهی با سایر تانکها شرکت داشته که شامل SAT85 و CATS 88 و تانک Ch در هیچکدام از این رقابتها موفق بیرون نیامد و بخاطر اینکه ۳ ویژگی اصلی این تانک بشدت معیوب است.
حقیقتا Ch مثل زاغه مهماتی میمونه که از ابتدا تا انتهای شاسی همش مخازن سوخت هست و از کنار صندلی راننده تا انتهای محفظه جنگی قفسه مهمات نصب شده و هیچ تانکی نسل سومی غربی به اندازه Ch بزرگ و کمتحرک نیست. و دقیقا بعد از همین CATS 88 هر Ch به قیمت ۱ پوند به اردن فروخته شد.
حقیقت این هست که Ch با الگوبرداری از تانک چیفتن ساخته شد که تمام ضعفهای ذاتی چیفتن مثل کمتحرکی ابعاد بزرگ و... رو در Ch پیادهسازی شد، Ch فقط به ظاهر مثل یک تانک نسل سوم میمونه ( بلطف تبلیغات ) ولی حقیقت همانند چیفتن ضعیف و معیوب هست در بین تانکهای نسل سوم (که بعید هم نبود).
جدا از بحث ضعفهای Ch، برخی ویژگیهایی مثل اروگونومی و سامانه کنترل آتش این تانک (حقیقتا سامانه کنترل آتش IFCS تنها ویژگی Ch بود که این سامانه به معنای واقعی پیشرفته بود که حتما یه رشته توییت ازش خواهم زد) و رفاه خدمه بسیار مناسب بود که به جرئت باید بگم که درتانکهای دیگر دیده نشد.