پدافند هوایی به معنی دفاع در برابر هجوم یا تک هوایی است و شامل مجموعه اقداماتی میشود که به منظور انهدام٬خنثیسازی یا تقلیل اثرات عملیات هواپیماها، موشک ها... دشمن درهوا انجام میگردد.
تا جنگ ویتنام پدافند هوایی اکثرا بصورت شلیک حجم بالایی از مهمات به سمت هواگرد بود اما در این جنگ پدافند موشکی بصورت گسترده توسط ویتنام شمالی استفاده شد که نتایج بسیار خوبی در پی داشت و به استراتژی اصلی بلوک شرق تبدیل شد.
امریکا در ویتنام بیش از ۸۰۰۰ هواگرد خود را از دست داد که تعداد زیادی از آنها توسط پدافند موشکی منهدم شدند. از اینرو امریکا سرمایه گذاری بسیار سنگینی برای مقابله با پدافند موشکی انجام داد و تاکتیک های جنگی جدیدی طرح ریزی نمود که بعدها نتایج فوق العاده ای به بار آورد. در دهه ۷۰ ایران از طرف شوروی و عراق مورد تهدید قرار داشت که هر دو دارای پدافند موشکی بسیار قدرتمندی بودند.
استراتژی نظامی ایران مانند امریکا بر پایه پدافند هواپایه قرار داشت. در جنگ های امروزی اصل مهم برتری هوایی است و هر طرف این برتری را داشته باشد میتواند خسارات بسیار سنگینی به دشمن وارد کند. با وجود سامانه های پدافند موشکی ایجاد برتری هوایی کار بسیار سخت و پر خطری است و تا پدافند موشکی بطور موقت یا کامل از کار نیوفتد انجام عملیات هوایی ریسک بالایی دارد. برای اختلال در پدافند موشکی تجهیزات خاصی مانند جاسوسی الکترونیک (ELINT)، جنگ الکترونیک، موشک های مخصوص ضد رادار و... مورد نیاز است.
نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی در دهه ۷۰ پروژه بسیار پیچیده و سری ایبکس را با مشارکت سازمان جاسوسی امریکا CIA و آژانس امنیت ملی امریکا NSA جهت بنا کردن پایگاههای جاسوسی و انجام یک سری مشاهدات جاسوسی و ایجاد پستهای شنود در طول مرز مشترک با شوروی به همراه خریداری و عملیاتی نمودن تعدادی قابل توجهی هواپیمای شناسایی آغاز کرد.
ایران ۵۰۰ میلیون دلار برای خرید تجهیزات فوق پیشرفته ELINT و جنگ الکترونیک به شرکت Rockwell امریکا پرداخت نمود. پنج ایستگاه شنود در نزدیک مرزهای شوروی در شهرهایی مانند بهشهر و کبکان ... ایجاد شد و تجهیزات مخصوص ELINT بر روی یک فروند بوئینگ ۷۰۷، چهار فروند هرکولس (معروف به خفاش)، دو فروند Aero Commander-560 و... نصب گردید. برای بخش شناسایی دو اسکادران مستقل از هواپیماهای شناسایی - جاسوسی RF-4E و RF-5A گرفته شدند.
این هواگردها قادر بودند فرستندههای الکترونیکی همچون رادار، سایتهای پرتابگر موشکهای سام، بیسیم و ... را در فواصل بسیار دور شناسایی، طبقهبندی و مختصات آنها را شناسایی کرده و در صورت نیاز با ایجاد پارازیت در آنها اختلال ایجاد کنند. هدف اول ایران از این پروژه زیر نظر گرفتن تحرکات شوروی و آمادگی لازم برای مقابله با هر گونه تهدیدی بود،
هدف بعدی عراق بود که سیستم نظامی کاملا مشابه شوروی داشت و هواپیماهای جاسوسی ایران با پرواز در کنار مرزها میتوانستند عملیات ELINT را انجام دهند. با وجودی که این تجهیزات بطور عالی میتوانستند اطلاعات جامعی از رادارها و پرتابگرهای موشک و... جمع آوری کنند و در صورت لزوم با ایجاد اختلال بصورت موقت آنها را از کار بیاندازند ولی ایران به سلاحی نیاز داشت تا بتواند در صورت نیاز سایت های راداری و بی سیم دشمن را کاملا نابود کند.
در ضمن ایران بعدها ۷ فروند آواکس نیز سفارش داد که به همراه جنگنده های اف-۱۴ تامکت توان مقابله هوایی ایران را به شدت افزایش میدادند.
در آن دوران جنگنده F-4G وایلد ویزل که نمونه تغییر یافته F-4 فانتوم بود و بطور تخصصی برای سرکوب پدافند تغییر یافته بود بهترین گزینه برای ایران به شمار میامد (این جنگنده به همراه اف-۱۱۷ نایت هاوک در جنگ اول خلیج فارس توانستند بخش عمده ای از پدافند عراق را تار و مار کنند). با وجود مذاکرات زیاد و فرستادن هیئت های مختلفی از طرف شاه به امریکا ولی دولت امریکا بخاطر تکنولوژی بسیار پیشرفته و ماهیت هجومی آن اجازه فروش را نداد. بعد از مذاکرات زیاد در نهایت قرار شد امریکا موشک های ضد رادار شرایک را به ایران بفروشد و برخی تجهیزات لازم را بر روی فانتوم های ایران نصب کند.
حال میرسیم به نحوه عملکرد این سیستم ها در یک جنگ واقعی. مرحله اول پرواز جنگنده های شناسایی است که با چابکی بالای خود به عمق خاک دشمن نفوذ میکنند و با عکسبرداری، مختصات دقیق لانچرهای پرتاب موشک و بقیه تجهیزات حساس را جمع آوری میکنند. هواپیماهای ELINT با پرواز در نزدیکی مرزهای دشمن میتوانند موقعیت سایت های راداری و بی سیم را کشف و با ایجاد پارازیت باعث قطع ارتباط بین واحدهای مختلف شوند. با ایجاد جنگ الکترونیک و کور شدن موقت رادارها، جنگنده های سرکوب پدافند با موشک های ضد رادار وارد خاک دشمن میشوند و تجهیزات راداری و بی سیم را نابود میکنند.
در این شرایط تنها پدافندهای کوتاهبرد ضدهوایی که فاقد رادار هستند میتوانند با شلیک گلوله با جنگنده ها مقابله کنند و پدافند موشکی بی استفاده میشود. با از بین رفتن سایت های راداری و قطع ارتباط بیسیم برج های مراقبت با جنگنده ها عملا آسمان در اختیار نیروهای حمله کننده قرار میگیرد و بخاطر نابودی ایستگاههای بی سیم ارتباط بین واحدهای مختلف قطع شده و ناهماهنگی پیش میاید.
در این شرایط نیروهای هجومی میتوانند وارد خاک دشمن شده و با خیال راحت تاسیسات حساس نظامی و فرودگاهها را بمباران کنند و با کمک آواکس، جنگنده های دشمن را که برای مقابله وارد عمل میشوند را به راحتی شناسایی و نابود کنند.
با نابودی فرودگاهها، دشمن توان انجام عملیات های هوایی را از دست میدهد و در نتیجه نیروهای زمینی بدون پشتیبانی هوایی میمانند که طعمه جنگنده های و هلیکوپترهای نیروهای هجومی میشوند.
اسرائیل در جنگ سال ۱۹۸۲ با سوریه از همین استراتژی استفاده کرد و توانست تنها در عرض یک روز دهها فروند از جنگنده های سوریه را نابود کند و خسارات سنگینی به آنها وارد کرد. این اتفاق باعث یک زلزله سیاسی در کرملین شد تا جایی که شوروی یک گروه ویژه برای تحقیق در این مورد به سوریه فرستاد.
علت این واکنش مشابه بودن سیستم های نظامی سوریه با شووری بود و روس ها تازه متوجه شده بودند که امریکا چقدر در زمینه سرکوب پدافند و جنگ الکترونیک پیشرفت کرده است.
محمدرضا پهلوی پی به قدرت سامانه های ELINT، جنگ الکترونیک و سرکوب پدافند برده بود و در اوایل دهه ۷۰ برای بدست آوردن این توان برنامه هایی آغاز کرده بود.
با وقوع انقلاب دولت کارتر دستور تخلیه سایت های شنود و خروج همه افراد درگیر این پروژه ها را داد. صدها میلیون دلار تجهیزات فوق پیشرفته از طریق مرز ترکیه از ایران خارج شد.
هواپیماهای مجهز به سیستم ها بدون پشتیبانی فنی عملا بی استفاده مانند. البته گفته میشود بعدها در دوران جنگ از هرکولس های خفاش برای شنود از عراق استفاده شده بود.
در طی جنگ ایران و عراق پدافند موشکی ارتش بعث تلفات بسیار زیادی را از نیروی هوایی ایران گرفت و دهها فروند جنگنده ایران ساقط شد و ایران هیچ سلاح موثری برای مقابله نداشت. تنها تجهیزات نیروی هوایی برای مقابله با موشک های سام عراق استفاده از غلاف های جنگ الکترونیک بودند که مدتی بعد از شروع جنگ با ارتقا سامانه های موشکی عراق عملا خاصیت خود را از دست دادند. از اواسط جنگ به بعد عراق به موشک های ضد رادار مجهز شد و بارها سایت های راداری ایران را هدف قرار دادند.