رژیم
بعثی عراق بهمنظور قطع خطوط مواصلات دریایی به بندر امام خمینی (ره) در
شمال غربی خلیجفارس و همچنین ایجاد ترس در مسئولین کشتیهای نفتکش که به
جزیره خارک عزیمت میکردند؛ همزمان با تهدیداتی که توسط هواپیماها و
بالگردهای مجهز به موشک اگزوست و موشکهای ساحل به دریا بر علییه کشتیهای
تجارتی انجام میداد ...
رژیم بعثی عراق بهمنظور قطع خطوط مواصلات دریایی به بندر امام خمینی (ره)
در شمال غربی خلیجفارس و همچنین ایجاد ترس در مسئولین کشتیهای نفتکش که
به جزیره خارک عزیمت میکردند؛ همزمان با تهدیداتی که توسط هواپیماها و
بالگردهای مجهز به موشک اگزوست و موشکهای ساحل به دریا بر علییه کشتیهای
تجارتی انجام میداد؛ چندین بار اقدام به مینریزی در منطقه شمال خلیجفارس
نمود. مینریزی دشمن بهطور عمده در کانال خور موسی که آبراه منتهی به
بندرامام و بندر ماهشهر بود انجام می گرفت . نوع مینهای دریایی به کار
رفته توسط دشمن، عمدتاً از نوع مینهای شناور و یا لنگردار بود که دارای 3
شاخک بودند و بر اثر برخورد هر شناوری با یکی از شاخکها، مین منفجر و موجب
وارد آمدن صدماتی به شناور میشد. نوع دیگر از مینهای مورد استفاده توسط
دشمن از نوع کف خواب مانتا بود که توسط ایتالیا ساخته شده و در اختیار عراق
گذاشته بود. بر اساس اطلاعات کسب شده در نیروی رزمی 421 (قرارگاه مقدم
دریایی نداجا)، عملیات مینریزی دشمن توسط بالگرد و یا شناورهای غیر کلاسیک
(مانند لنجها یا شناورهای کوچک تندرو) انجام میشد و رژیم بعثی عراق
عملاً از سال 1359 اقدام به انجام اینگونه عملیات نمود.
به
دنبال دریافت گزارشاتی از رویت مینهای شناور توسط بالگردهای گشت نداجا،
شناورهای محلی و شناورهای شرکت نفت در حوالی جزیره خارک و سکوهای نفتی در
شمال غربی خلیجفارس ، برنامه ریزی لازم جهت اجرای عملیات مین روبی آغاز
میگردید. با توجه به وسعت عملیات، یگانهای بسیاری از جمله غواصان و
تکاوران نداجا، یگانهای شناور مناطق دوم و سوم دریایی و بالگردهای هوادریا
در این عملیات شرکت داشتند.
با
توجه به نزدیک بودن خورموسی (آبراه دسترسی به بندر امام خمینی (ره) و بندر
ماهشهر) به خاک عراق، این منطقه در تیررس موشکهای ساحل به دریای دشمن و
همچنین تحت پوشش بالگردها و هواپیماهای دشمن بود که با موشکهای هوا به سطح
اگزوست، یگانهای سطحی را در این منطقه مورد حمله قرار می داند. از سوی
دیگر وجود تأسیسات مهم بندری و لزوم تردد کشتیهای تجارتی و نفتکش به
بنادر یاد شده، نیروی دریایی ارتش ج.ا.ا. همواره دو اقدام مهم در پیش داشت:
مقابله با مینریزی دشمن در مسیر جریانهای دریایی.
طرح ریزی به منظور پاکسازی کانال خورموسی و شمالغربی خلیجفارس.
اطلاعات لازم در خصوص اقدامات دشمن در این زمینه از منابع زیر حاصل میشد:
اطلاعات
استراتژیکی که از منابع خارج از کشور در زمینه قراردادهای تسلیحات مین
دریایی عراق کسب میشد و این اطلاعات حاکی از پشتیبانی وسیع کشورهای
اروپایی و خصوصاً فرانسه و ایتالیا از کشور عراق بود.
اطلاعات تاکتیکی که از طریق سایتهای رادار و پست های شنود در مورد فعالیت بالگردهای دشمن در منطقه خورموسی بهدست میآمد.
اطلاعات کسب شده از اسرای دشمن، افراد بومی و رویت مینها توسط دریانوردان و از همه مهمتر توسط بالگردهای گشت نداجا:
با
کسب اطلاعات از منابع فوقالذکر و تجزیه و تحلیل اخبار رسیده به قرارگاه
مقدم دریایی، فعالیت ارتش عراق برای انجام عملیات مینریزی آفندی محرز
میشد و اقدامات نداجا برای پاکسازی منطقه از مینهای شناور برای تأمین
امنیت کشتیهای تجارتی و نفتکش که در آن منطقه تردد مینمودند؛ آغاز
میشد. پاک بودن منطقه تردد کشتیها از اهمیت بسیاری برخوردار بود. زیرا
هرگونه خطری در آبراهها موجب ترس و واهمه کارکنان کشتیهای خارجی بود که
همین امر سبب میشد که از رفتن به بندرامام و یا بندر ماهشهر خودداری
نمایند. در حالیکه این دو بندر برای تأمین نیازمندیهای وارداتی کشور و
همچنین صادرات برخی کالاها از طریق دریا بسیار با اهمیت بود.
اقدامات اولیه:
آغاز عملیات با اجرای گشتهای بالگردهای نداجا بهمنظور شناسایی دقیق مناطق آلوده به مین دریایی.
متوقف کردن تردد دریایی بهطور موقت در منطقه آلوده و اعلام به شرکت نفت و ارگان بندری برای ابلاغ به شناورهای مربوطه.
تشکیل تیمهای غواصی و تکاوران دریایی و توجیه چگونگی عملیات.
ابلاغ به یگانهای پروازی و شناور نداجا برای آمادگی اجرای عملیات پاکسازی.
بهطور
کلی عملیات در این مرحله عبارت از تجسس و شناسایی، دور کردن مین از محل
در صورتیکه در نزدیکی تأسیسات مهم باشد و سپس انهدام آن بود.
برای اطمینان از پاک شدن منطقه و کانال خورموسی، در مرحله بعد از بالگردهای مینروب RH530
استفاده میشد. شاید بتوان ادعا کرد که نیروی دریایی ایران پس از نیروی
دریایی آمریکا دومین نیروی دریایی بود که از این نوع بالگردها بهطور عملی و
واقعی عملیات مینروبی در دریا را هدایت و اجرا کرد. زیرا آخرین عملیات
مینروبی بالگردهایRH530 تا قبل از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در مینروبی کانال سوئز پس از جنگ 1973 بین اعراب و رژیم صهیونیستی بود.
تجهیزات مینروبی قبلاً توسط بارج به بندرامام ارسال و در آنجا نگهداری میشد. بالگردهای RH
پس از آماده شدن، به بندرامام اعزام و با یدک کشیدن تجهیزات مربوطه در طول
کانال خورموسی اقدام به مینروبی این آبراه از مینهای ضربهای و کفی
مغناطیسی میکردند.
عملیات
مینروبی هوایی اگرچه از نظر درگیری حداقل نفرات، شرایط جوی، کاهش تهدیدات
سطحی و از همه مهمتر عملکرد سریع آن دارای اختیاراتی است؛ ولی به دلیل
ضرورت تأمین پوشش هوایی بالگردها و همچنین پشتیبانیهای ضروری از عملیات
مینروبی تاکنون موفقیت کامل اینگونه عملیات به اثبات نرسیده است. با وجود
این، هوادریای نداجا علیرغم کمبودها در زمینه تجهیزات، آموزش و مشکلات
فنی، اقدام شجاعانه ای بهعمل آورد و اینگونه عملیات را بارها انجام داد.
لازم به توضیح است که عملیات مینروبی هوایی اگرچه از نظر تاکتیکی بهطور
صد در صد مثمر ثمر نسیت؛ ولی از نظر روانی برای شناورها نقش بسیار مهمی را
ایفا میکند.
روش
دیگری که از این نوع بالگردها برای پاکسازی کانال خورموسی استفاده شد؛
شکار مینهای شناور بود. به این ترتیب که بالگردها بر فراز سطح آب پرواز
میکردند و مینهای شناور را که در سطح آب مشاهده میشد؛ از فاصله مورد هدف
قرارداده و با تیراندازی به آن موجب انفجار و انهدام آم میشدند.
پس
از شکار مینهای شناور و برای اطمینان از پاکسازی منطقه آلوده لازم بود
احتمال وجود مینهای کف خواب که در زیر آب و کف دریا قرار میگیرند و با
عبور کشتی از آن محل بهصورت صوتی یا مغناطیسی تحریک شده و عمل میکنند نیز
از بین برود. برای این منظور از بالگردهایAB-212 هوا
دریا استفاده میشد. برای این منظور تعدادی از بمبهای زیر دریایی متعلق
به ناوهای کلاس بایندر از طریق هوا و توسط بالگردهای مذکور در طول کانال
خور موسی حمل و درخواص معین، هریک از بمبها فعال شده و به داخل آب پرتاب
میشد.این عملیات باعث میشد که مینهای کف خواب بر اثر صدا و فشار حاصل از
انفجار بمب تحریک شده و منفجر گردند(حتی یکبار در یکی از این عملیات، سه
انفجار پیدرپی مینهای کف خواب به وجود آمد). در برخی موارد نیز از
نارنجک های نیمکیلویی در اینگونه عملیات استفاده شد.
روش
ابتکاری دیگری که توسط دریادلان نیروی دریایی ارتش ج.ا.ا. برای پاکسازی
مناطق آلوده به مین انجام شد، استفاده از دو فروند شناور کوچک بود که طناب
زخیمی از پشت به این دو شناور متصل بود که توسط دو وزنه موجب می شد طناب در
زیر سطح آب به دنبال شناورها کشیده شود. شناورها از یکدیگر فاصله گرفته و
طناب را بدنبال می کشیدند. چنانچه مین لنگردار در مسیر حرکت آنها وجود
داشت، طناب به آن گیر کرده و موجب کشف و سپس انهدام آن میگردید.
قابل
ذکر است که تعدادی از مینهای شناورو یا مینهای لنگردار به دلیل قطع کابل
از لنگر بهصورت شناور درآمده و در مسیر جریان آب در شمال خلیجفارس قرار
میگرفتند (استفاده از این نوع مینها به دلیل عدم مهار و ایجاد خطر برای
هر مسیر نامشخص و حتی کشورهای ثالث، برخلاف قوانین بین المللی است) و
حرکت این مینها باجریان آب موجب
گردید که تعدادی از آنها بهسوی سواحل شمالی خلیجفارس و یا جزیره خارک
کشانده شوند که با انجام گشتهای مستمر بالگردهای و شناورهای نداجا، این
گونه مینها پس از کشف، با رعایت کامل موارد ایمنی از محل تأسیسات حساس ساحل دور ودر محل مطمئن منهدم میگردیدند.
در
نتیجه ارتش عراق با وجود تکرار چندباره اینگونه اقدامات،هرگز نتوانست در
طول 8سال دفاع مقدس موفق به مسدود نمودن راهای مواصلاتی دریایی ایران در
شمال خلیجفارس گردد. رژیم بعثی عراق با وجود تبلیغات گسترده در
رسانهها، پس از مینریزی در آبهای جمهوری اسلامی ایران به منظور ایجاد
رعب و وحشت در دل کارکنان کشتیهای خارجی برای خودداری آنها از حمل کالاها
به بنادر ایران در شمال خلیج فارس و یا خودداری کشتیهای نفتکش برای
بارگیری و حمل نفت ایران از جزیره خارک، ایثارگران و دریادلان نیروی دریایی
ارتش ج.ا.ا. با تلاش شبانهروزی و سرعت عمل در پاکسازی منطقه، اطمینان
لازم را از امنیت راههای دریایی بهوجود آورند و در تمام طول جنگ با وجود
کمبود امکانات و تجهیزات لازم، اجازه دستیابی دشمن به کمترین موفقیتی را
ندارند.
۹۲/۰۷/۰۴
۰
۰
مصطفی نداف