(بخش یکم)مقدمه:مشابه
تمام فناوریهای موجود در تسلیحات نظامی، فناوری پنهانکاری نیز دارای
مزایا و محدودیتهایی میباشد. درحالی که یک سوی درگیری به دنبال بهبود
بقاپذیری سکوی هوابرد خود با کاهش خصیصههای نشانک (سیگنال) میباشد، سوی
دیگر نیز به دنبال یافتن فنها و روشهای پیچیدهای جهت بهبود توانمندیهای
کشف و کاهش کارایی پنهانکاری هواگردهای مهاجم است. در مجموع، به
اقدامهایی که به منظور خنثی یا کم اثر ساختن مزایای فناوری پنهانکاری
صورت میگیرد، «ضد پنهانکاری» گفته میشود. تمرکز فناوری پنهانکاری اغلب
به منظور غلبه بر ردیاب(رادار)های تک پایه متعارف که باندهای طول موج بلند
(مایکرو ویو) را تحت پوشش خود دارند، میباشد. بنابراین تمام تلاش مدافعان
در برابر این فناوری، توسعه زیرساختهای پدافندی ویژه و قدرتمند خواهد
بود.پس از ظهور غافلگیرکننده هواپیماهای پنهانکار اف- 117آ در
عملیات طوفان صحرا که با مصونیت کامل توانستند از میان شبکه پدافند هوایی
مستحکم ساخت شوروی رژیم صدام حسین عبور کنند، صنایع و مراکز تحقیقاتی
روسیه، برای مقابله با این تهدیدهای نوظهور، اقدام به توسعه یک راهبرد سه
جانبه کردند. این راهبرد مبتنی بر سه عنوان کلی زیر بود :1-توسعه فناوریهایی که قادر به مقابله با سامانههای مراقبت و شناسایی دوربرد باشند.2- حسگرهایی که قادر به مقابله و یا کاهش عملکرد سامانههای پنهانکار باشند.3- تسلیحات پدافندی برای مقابله و انهدام دقیق تسلیحات ایالات متحده آمریکا، مخصوصاً موشکهای ضد ردیاب(رادار) و کروز.هواپیمای F-117Aسامانههای
پدافند هوایی ردیاب(رادار) پایه، در گام اول نیازمند کشف اهداف هستند.
برای موفقیت یک سامانه پدافندی، پس از انجام مرحله اول توسط
ردیاب(رادار)های هشدار اولیه و کشف هدف، آنگاه به وسیله ردیاب(رادار)های
واپایش(کنترل) آتش، هدف ردیابی شده و پس از اجرای آتش، مهمات به سوی هدف به
پرواز درخواهد آمد و در گام آخر با اصابت به هدف و یا فعال شدن فیوز، هدف
را نابود میسازد.به منظور مقابله کارآمد با هواپیماهای پنهانکار، این مراحل میبایست گام به گام تا نیل به نتیجه نهایی مدنظر قرار گیرد.شلیک موشک اس 2001- سیرتکامل ردیاب(رادار)ها و سامانهها«جنگ
تدافعی، فی نفسه، قدرتمندتر از جنگ تهاجمی است». این جمله گفته کارل فون
کلاوسویتز، در کتاب «در باب جنگ» آمده است. پدافند ثابت اواخر قرن نوزدهم و
جنگ جهانی اول (1914 – 1918) ، مؤید این نظریه بود. اما «جولیو دوهه» در
سال 1921 اعلام کرد با ظهور هواپیما، جنگها «با افزایش یافتن مزیت تهاجم و
همزمان با تقلیل و البته نه تماماً بیاثر کردن تدافع» تغییر یافتهاند.
البته دوهه هیچگاه در رؤیا هم نحوه پیشرفت سامانههای موشکی پدافند زمین
به هوا را، چندین دهه پس از انتشار استنتاجهای خود نمیدید. همانگونه که
هیچ یک از کارشناسان هوایی نیز تصور نمیکردند. به طوری که «سر استنلی
بالدوین» سال 1932 در پارلمان انگلستان اعلام کرد: «من تصور میکنم هر شخصی
در خیابان به خوبی این موضوع را تشخیص میدهد که هیچ قدرتی بر روی زمین
یارای محافظت در برابر بمباران را ندارد. بمب افکنها همیشه این کار را به
خوبی انجام خواهند داد».اگرچه ظهور سامانههای ردیاب(رادار)
ابتدایی اولیه توسط مهندس آلمانی «کریستین هولسمایر» و دستگاهی با عنوان
Telemobilskomp بود، اما عملکرد این دستگاه در سال 1935 آشکار شد. در ادامه
روند ساخت ردیاب(رادار)ها، واتسون وات توانست یک بمبافکن را از فاصله هشت
مایلی کشف کند. سامانه ردیاب(رادار) انگلیسی Chain Home که نقش بسیار
مهمی در ردیابی هواپیماهای آلمانی و سرانجام شکست آلمانها در نبرد با
انگلستان داشت، توسط وی توسعه یافت.مهندس آلمانی «کریستین هولسمایردستگاه Telemobiloscopeجنگ
دوم جهانی به منزله دومین جهش در نبرد تسلیحات هوابرد و پدافند زمین پایه
محسوب میشد. با توسعه ردیاب(رادار)ها و سامانههای پدافندی از قدرت
تهاجمی ویرانگر این هواپیماهای پیشرفته کاسته شد. از این پس هواپیماها،
تسلیحات تهاجمی قدرتمند همهجانبه نبودند که اقدامهای متقابل در برابر
آنها وجود نداشته باشد و بمبافکنها نیز بهراحتی قادر به نفوذ در میان
اهداف خود نبودند. پدافند هوایی پیشرفته و انعطافپذیر شده و مهاجمان، تنها
به برتری هوایی محدود، منطقهای و بسیار پرهزینه دست مییافتند.ردیاب
(رادار)ها، سنگ بنای سامانههای پدافندی محسوب میشوند. در طول جنگ
ویتنام، نیروهای پدافند هوایی ویتنام شمالی با ردیاب(رادار)های خود
هواپیماهای آمریکایی را کشف میکردند و برتری هوایی آمریکا تنها به صورت
محدود و موقت بود. در طول این جنگ، به کمک سامانههای پدافند هوایی دهه
1950 شوروی، حدود چهار هزار فروند هواپیمای آمریکایی ساقط شد.هواپیمای ساقط شده آمریکایی در جنگ ویتنامآغاز
سومین جهش، مصادف با خلق نخستین هواپیمای پنهانکار، یعنی اف-117، در بخش
((Skunk works)) کمپانی لاکهید مارتین بود. نخستین تجربه عملیاتی این
هواپیما سال 1989 در پاناما و ظهور مجدد آن در نبرد خلیج فارس صورت گرفت.
در این نبرد، با وجود قدرتمند بودن پدافند هوایی عراق، در مقابل انهدام 32
فروند هواپیمای غیرپنهانکار، حتی به یک فروند هواپیمای پنهانکار نیز
صدمهای وارد نشد.قطعاً اگر «بالدوین» شاهد این نبرد بود، سخن خود
را اینگونه تصحیح میکرد: «هواپیماهای پنهانکار همیشه این کار را به خوبی
انجام خواهند داد».با وجود تمام موفقیتهای برنامه پنهانکار
ایالات متحده، یک فروند هواپیمای اف-117، توسط آتشبارهای موشکی صربها در
نبرد کوزوو ساقط و موجب بحث و جدلهای بسیاری شد. در حالی که نیروی هوایی
آمریکا این اتفاق را «درسهای آموخته شده» نامید، عدهای آن را شکست برنامه
پنهانکار تلقی کردند. اما درس بزرگ این اتفاق عبارت بود از:«فناوری پنهانکاری، هواپیما را غیرقابل رؤیت (کشف) نکرده و آسیبپذیر میباشد»هواپیمای اف -117 آ ساقط شده توسط نیروهای صرب2- آینده هواپیماهای پنهانکاربا
وجود انهدام یک فروند هواپیمای پنهانکار در نبرد کوزوو، این فناوری برای
آمریکا فوقالعاده حائز اهمیت بوده و برنامه توسعه هواپیماها و سایر
سامانههای پنهانکار در دستور کار این کشور قرار داشته و راهبرد اصلی
برتری نیروی هوایی آمریکا را تشکیل میدهد. با بازنشسته شدن هواپیماهای
اف-117 در سال 2008، ناوگان نیروی هوایی آمریکا دچار کمبود هواپیماهای
پنهانکار شده است. این نیرو اکنون 20 فروند بمبافکن بی-2 و 187 فروند
جنگنده اف-22 در اختیار دارد و برنامه جنگندههای اف-35 آن نیز در سالجاری
میلادی عملیاتی خواهد شد. با برنامهریزیهای صورت گرفته، قرار است در طول
28 سال، دو هزار و 456 فروند از این جنگنده تولید شود.کشورهای
دیگری نیز در این حیطه وارد شدهاند. نخستین هواپیمای پنهانکار روسیه با
عنوان سوخو تی-50 و نخستین هواپیمای پنهانکار چین با عنوان جی-20 به پرواز
درآمدهاند.هواپیمای بی 2هواپیمای اف 22هواپیمای اف 353- مختصری پیرامون فنهای پنهانکاریپیشنیاز
پدافند کامل در برابر هواگردهای پنهانکار، آشنایی با مفاهیم و فنهای این
فناوری است. یکی از مهمترین مفاهیم، سطح مقطع ردیاب(رادار)ی (RCS) است که
عبارت است از شدت بازتاب امواج ردیاب(رادار)ی از هدف که واحد اندازهگیری
آن مترمربع میباشد. سطح مقطع ردیاب(رادار)ی هر جسم با تغییر زاویه تابش
امواج ردیاب(رادار)ی، تغییر میکند و با توجه به زاویه دید ردیاب(رادار)،
متفاوت خواهد بود.واحد سنجش دیگری که برای سطح مقطع ردیاب(رادار)ی
عنوان میشود، «دسیبل متر» است که مبنای آن به صورت لگاریتم 10 (Log 10)
میباشد. مثلاً سطح مقطع ردیاب(رادار)ی هزار متر مربع، معادل 30 و سطح مقطع
یک هزارم مترمربع برابر منفی 30 خواهد بود. علاوه بر شکل و زاویه تابش
امواج ردیاب(رادار)ی، طول موج ردیاب(رادار) نیز در میزان سطح مقطع
ردیاب(رادار)ی اجسام، مؤثر میباشد و سطح مقطع ردیاب(رادار)ی با تغییر طول
موج ردیاب(رادار)ی تغییر خواهد کرد. لذا اگر جسمی در طول موج ردیاب(رادار)ی
خاصی، دارای حداقل بازتابشهای ردیاب(رادار)ی باشد، در طول موجهای دیگر،
سطح مقطع ردیاب(رادار)ی آن متفاوت خواهد بود.فناوری پنهانکاری به
وسیله مجموعهای از فنها که مکانیابی و ردیابی سکو را دشوار میسازد، به
دست میآید. این عمل مستلزم کاهش خصیصههای سکو میباشد که به دو دسته کلی
فعال و غیرفعال تقسیم میشود: «خصیصههای فعال شامل تمام تشعشعات سکو
میشود. خصیصههای غیرفعال نیز شامل تمام علایم قابل رؤیت خارجی سکو است.
از فنهای کاهش خصیصههای فعال، تحت عنوان قابلیت ردگیری کم (LPI) و از
فنهای کاهش خصیصههای غیرفعال با عنوان کم پیدایی (LO) یاد میشود».طراحان
سکوهای پنهانکار همواره تلاش میکنند تا تعادلی میان فنهای خصیصهای
برقرار سازند. به همین منظور طراحان فن قابلیت ردگیری کم، بیشتر تلاش خود
را معطوف به کاهش تشعشعات تولید شده توسط ردیاب(رادار) و حسگرهای مادون
قرمز میکنند و مخاطره اصلی طراحان فن کم پیدایی نیز، کاهش انعکاس
ردیاب(رادار)ی میباشد که از آن با عنوان کاهش سطح مقطع ردیاب(رادار) ی یاد
میشود.هر هواپیما از اجزای متعددی ساخته شده است که هرکدام دارای
بازتابهای ردیاب(رادار)ی مخصوص میباشند. یکی از عواملی که در افزایش سطح
مقطع ردیاب(رادار)ی هواگردها مؤثر است، امواج سطحی هستند که در اثر برخورد
امواج ردیاب(رادار)ی با سطح هواپیما ایجاد میشوند. این امواج در سطح
پوسته منتشر شده و تا زمانی که به یک ناپیوستگی مانند لبه فرار بالها
برخورد کنند، حرکت نموده و پس از برخورد، شروع به انتشار امواج ثانویه
الکترومغناطیسی در تمام جهات میکنند. این پدیده زمانی که سطح مذکور مستقیم
و عمود بر جهت پرتو تابیده شده باشد، بسیار پرقدرت خواهد بود. اگرچه این
امواج، ضعیفتر از بازتابهای مستقیم میباشند، اما بخت کشف را افزایش
خواهند داد. برای غلبه بر این معضل، قطعات بدنه هواگرد باید با دقت بالا
ساخته شده و در کنار هم نصب شوند. سطح هواگرد نیز باید با مواد جاذب امواج
ردیاب(رادار) پوشانده شود و دهلیز جنگافزارها و دربهای آنها باید به
صورت دندانهدار طراحی و ساخته شوند تا احتمال انعکاس کاهش یابد.آنتنها
نیز یکی از عوامل مشکلزا در طراحی هواگردهای پنهانکار به شمار میروند.
به همین دلیل نسل اول هواپیماهای پنهانکار فاقد ردیاب(رادار) بوده و در
هنگام اجرای عملیات بر فراز دشمن، امکان برقراری ارتباط با آنها وجود
نداشت. اما در نسل بعدی این هواپیماها از ارتباطات جهت گیری شده با قدرت
کم و بسامد(فرکانس)های بالا برای برقراری ارتباط استفاد شده و ارتباطات
ماهوارهای نیز مکمل آن میباشد.لازم به توضیح است که طراحی بدنه
بیشتر در مقابل ردیاب(رادار)های متعارف که گیرنده و فرستنده در یک دستگاه
قرار گرفتهاند، مؤثر بوده و کارایی آنها در مواجهه با ردیاب(رادار)های دو
پایه کمتر است.4- مقابله با هواگردهای پنهانکارپس
از بررسی تاریخچه کوتاهی از روند توسعه سامانههای ردیاب(رادار)ی و
هواپیما ها، اکنون به بررسی آسیبپذیری سکوهای پنهانکار و روشهای مقابله
با آن خواهیم پرداخت.1-4- دریافت بازگشتی ردیاب(رادار)ی قدرتمندتر و به کارگیری الگوریتمهای پیچیدهتر در گیرنده:یکی
از روشهای بهبود قابلیت کشف ردیاب(رادار)ی، انتشار انرژی بیشتر و به
کارگیری گیرندههای حساستر میباشد. اگرچه با این عمل کارایی بیشتر
میشود، اما افزایش وزن و حجم را در پی داشته، در نتیجه تحرکپذیری کاهش و
هزینهها افزایش خواهند یافت. علاوه براین، حساسیت بیشتر گیرنده سبب افزایش
فوقالعاده کلاتر و تعداد اهداف کاذب خواهد شد که در نتیجه سرعت عمل
رایانه ردیاب(رادار) کاهش مییابد. البته با به کارگرفتن پردازشگرهای
بسیار پیچیده، این معضل برطرف خواهد شد، اما هزینه سامانه افزایش چشمگیری
خواهد داشت. با وجود تمام این معایب، افزایش قدرت تشعشع و حساسیت گیرنده،
ردیاب(رادار) را قادر خواهد ساخت تا بازگشتی قدرتمندتری از اهداف کسب
نماید. با بهبود فن (تکنیک) جارو کردن (اسکن) و افزایش قدرت پردازش نیز
میتوان نتایج مشابهی به دست آورد. به طور معمول، ردیاب(رادار)های متعارف
نشانک(سیگنال)های پایینتر از سطح آستانه را حذف کرده و تنها اهداف تعریف
شده را نشان میدهند. انرژی بازگشتی از اهداف پنهانکار به علت کوچک بودن
میزان سطح مقطع ردیاب(رادار)ی آنها، کمتر از سطح آستانه بوده و در نتیجه
ردیاب(رادار) قادر به کشف آنها نخواهد بود. البته ردیاب(رادار)های با جست و
جو (اسکن) الکترونیکی و سرعت اسکن (جستوجو) بالا، قادر به ارزیابی
نشانک(سیگنال)های مشکوک در محدود زمانی بیشتری میباشند. وضعیت مشابهی، در
روش «ردیابی پیش از کشف» و بدون انتخاب آستانه حاصل میشود. در این فن که
از الگوریتم «تشدد محاسبه» استفاده میشود، میان اهداف حقیقی و کلاتر و
سایر اطلاعات ناخواسته تمایز حاصل میشود. این تمایز زمانی حاصل میشود که
تمام نشانک(سیگنال)های دریافتی در محدوده زمانی مطمئن ردیابی شده و اهداف
کاذب به علت رفتارهای غیرمنطقی و غیر حقیقی مشخص شوند. این فن برای بهبود
کارایی تمام انواع ردیاب(رادار)ها به منظور مقابله با پنهانکاری بسیار
حائز اهمیت میباشد.کشف اهداف پنهانکار با سطح مقطع ردیاب(رادار)ی
در حدود یک توپ تنیس از زاویه مقابل و تمایز میان آنها و کلاترها، عملی
بسیار دشوار خصوصاً از فواصل بسیار دور میباشد. بنابراین حتی اگر معایب
تشعشع انرژی بیشتر و به کارگیری گیرندههای حساستر برطرف شود، قابلیت
سامانههای ردیاب(رادار)ی موجود برای کشف به موقع اهداف پنهانکار و
اطلاعرسانی به موقع به واحدهای عملیاتی، کافی نخواهد بود.ستوانیکم محسن هنرمندادامه دارد
۹۲/۰۲/۰۶
۰
۰
مصطفی نداف