شهید سرلشکر ستاری در باره عملکرد این نیرو در 8 سال دفاع مقدس می گوید:
از نیمه ی مهر تا آخر سال 59 ، در بر خورد با توان رزمی دشمن، سنگینترین
حملات را علیه ستونهای نظامی دشمن داشتیم. چون در آن موقع نیروهای نظامی
و مردمی ما مثل جنگهای چریکی عمل می کردند و هیچ گونه حرکت کلاسیک و حساب
شده ای علیه دشمن وجود نداشت، نیروی هوایی مأمور تثبیت دشمن بود تا نگذارد
بیش از پیش پیشروی کند. در این راستا مسئوولیت حمله به تانکها، ستونهای
نظامی و نیروهای پیاده ی دشمن را ما بر عهده داشتیم. یعنی نیروی زمینی
عراق را به وسیله ی نیروی هوایی مهار کرده بودیم. حجم بمبارانها در آن
موقع فوق العاده بالا بود و اکثر این پروازها متوجه نیروی زمینی دشمن بود.
ظهر روز اول جنگ، هواپیماهای عراق پایگاههای هوای ما را مورد هدف
قرار یدادند. بعد از ظهر همین روز هواپیماهای نیروی هوایی ارتش جمهوری
اسلامی به پایگاههای هوایی عراق حمله کردند که می توان گفت 2 ساعت پس از
حمله ی دشمن، ما روی اهداف خود در عراق بودیم و اولین بمبها را به روی
خاک دشمن ریختیم. فردای آن روز هم 140 فروند هواپیما تقریباً به طور هم
زمان در عراق عملیات کردند. از دیگر روزهای مهم جنگ، روز هفتم آذر
ماه 59 بود. طی این روز نیروی هوایی از سپیده ی صبح تا غروب در آسمان خلیج
فارس عملیات داشت و دیگر برای عراق چیزی به نام نیروی دریایی باقی نماند و
تا آخر جنگ هم دیگر نتوانست نیروی دریایی خودش را سازماندهی کند. در این
روز تعداد 11 فروند شناور نیروبر و ناوچههای پ – 6 و موشک انداز به وسیله
ی شکاری بمب افکنهای نیروی هوایی ارتش غرق و تعداد هفت فروند هواپیمای
شکاری دشمن از نوع میگ – 23 و سوخو – 22 سرنگون شدند.
در عملیات فتح المبین حضور نیروی هوایی بسیار
چشمگیر، و بیش از 22 فروند هواپیمای دشمن طی این عملیات سقوط کرد. در این
عملیات، بمباران در ارتفاع بالا و با سرعتی بیش از سرعت صوت آغاز شد. در
عملیات بیت المقدس هم بعد از فتح پادگان حمید و سرازیر شدن به سمت خرمشهر،
حضور نیروی هوایی بسیار چشمگیر بود. در طول جنگ، ما تقریباً تمام
استانداردهای پرواز را به هم ریخته و بالاترین رکوردها را به دست آوردیم.
رکورد سوختگیری را در بمباران پایگاه «الولید» در مرز اردن داشتیم. در این
عملیات چند بار سوختگیری هوایی انجام دادیم. انجام عملیات سوختگیری در شب
و در هوای طوفانی و رعد و برق، کار بسیار دشواری است که نیروی هوایی بارها
آن را انجام داد، و این یکی از رکوردهای پروازی است. از جمله
رکوردهای پروازی دیگر که توسط خلبانان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی بر
جای گذاشته شد، مدت زمان حضور خلبانان در کابین یک جنگنده در صحنه ی
عملیاتی بوده که 9 ساعت می باشد. یعنی خلبانان ما 9 ساعت بدون وقفه بر
فراز منطقه ی عملیاتی و در ارتفاع پایین پرواز داشتند که البته خیلی کار
مشکل و طاقت فرسایی است و از کشور اسلامی حفاظت و حراست می کردند. در
مورد تعداد هواپیماهایی که از عراق مورد هدف قرار داده ایم، باید به
آمارهایی که تعداد و نوع هواپیماهای عراق را در شروع جنگ نشان می دهد
مراجعه کنیم. بعضی از هواپیماها اصلاً در طول جنگ نسلشان منقرض شده است.
البته عراق در طول جنگ نه هواپیما فروخته و نه از رده خارج کرده است، بلکه
نسل آنها توسط ما منقرض شده است. بعضی از انواع آنها هم البته هنوز منقرض
نشده و پرواز می کند. ولی باید توجه داشته باشیم که عراق در طول جنگ اصلاً
مشکل تعمیرات نداشت و همه ی هواپیماهای قابل تعمیر خود را به کشورهای مادر
می فرستاد و تعمیر شده، دریافت می کرد. از دیگر کارهای حماسی نیروی
هوایی در جنگ، عکاسی هوایی بود که در هر عملیات صورت می گرفت. ما هر روز
ساعت 10 صبح این عملیات را داشتیم و عراق هم می دانست ولی کاری نمی توانست
بکند. با سرعتی نزدیک به دو برابر صوت و در ارتفاع بالا، هر روز
مأموریتهای ویژه ای را در این رابطه انجام می دادیم و این شکست بزرگ روحی
و کوبنده ای برای دشمن بود که می دید و می فهمید ولی هیچ کاری نمی توانست
بکند. در عملیات بدر و خیبر هم نیروی هوایی مشارکت تنگاتنگ و سنگین
با سپاه داشت. البته عملیات والفجر 8 به معنای واقعی یک نقطه ی عطف در
نیروی هوایی بود. از دیگر خدمات نیروی هوایی در دوران هشت ساله ی
دفاع مقدس حفاظت و حراست از نفتکشها بود. از آن جا که تأمین هزینه ی جنگ
ارتباط مستقیم با صدور و فروش نفت داشت، از این رو عراق تصمیم گرفته بود
با قطع صدور نفت ایران از طریق حمله به جزیره ی خارک و نفتکشها، موجبات
تضعیف نیروهای ما را فراهم آورد، و در این راه، غرب کمکهای بسیاری به او
کرد. به عنوان مثال، غربیها هواپیماهای سوپراتاندارد که برای نیروی
دریایی تولید می شد و می توانست با پرتاب موشکهای ضدِ کشتی "اگزوست" در
روز یا شب تهدیدات جدی و وسیعی را در ارتباط با استراتژی قطع صدور نفت
ایران، متوجه جزیره ی خارک و لنگرگاه کشتیهای نفتکش و کاروانهای کشتی
تجارتی در خلیج فارس بنماید در اختیار رژیم بعث عراق قرار دادند. هم چنین
جهت رفع نقاط ضعف عراق در پروازهای دشوار در شب بر روی آب، هدایت این
هواپیماها در فاصله ای بسیار دور از مراکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی،
با قرار گرفتن هواپیماهای «آواکس» امریکا و عربستان در شبکه و هم چنین
حضور ناوشکنهای امریکایی در نقاط تعیین شده که عملاً به صورت نقطه
نشانههای روی آب و دستگاههای کمک ناوبری در روز و شب، هدایت قسمتهایی
از پرواز خلبانان عراق را به عهده داشتند. در آن زمان وضعیت طوری بود
که وقتی هواپیماهای شکاری ایران برای درگیری و رویارویی با حریف به سمت
هواپیماهای عراقی هدایت می شدند، هواپیماهای عراقی به سمت ناوشکنهای
امریکایی و سواحل جنوبی خلیج فارس رفته و با پناه گرفتن در حریم استقرار
شناورهای بیگانه و بهره گیری از حدود قلمرو فضایی دوَل جنوبی خلیج فارس و
سوء استفاده از احترام جمهوری اسلامی ایران به اصول و قوانین بین المللی،
از معرکه خارج می شدند. نیروی هوایی ما در این مقطع از جنگ مسؤولیت بسیار
سنگینی در حمایت و پشتیبانی از عملیات دریایی به عهده داشت. با همه ی
حمایتهایی که از کل استراتژی جنگی عراق در منطقه می شد، بخصوص حمایتهای
چشمگیر بین المللی از نیروی هوایی آن کشور، با این وجود عراق موفق به قطع
صادرات نفت جمهوری اسلامی نگردید. به طور مثال، طبق آمار موجود از بهار
سال 1361 تا پاییز 1363، با انجام 40 نوبت حمله و بمباران به جزیره خارک،
عراق نتوانست خلل مهمی در صدور جریان نفت از این جزیره استراتژیک ایجاد
نماید. این در حالی بود که تعداد قابل توجهی از هواپیماهای حمله ور شکاری
بمب افکن خود را در مصاف با شبکه ی دفاع هوایی این جزیره از دست داده،
حملههای بسیار زیادی به این جزیره نیز قبل از هر اقدامی توسط نیروی هوایی
ارتش جمهوری اسلامی ایران خنثی گردیده بود. یک فروند از هواپیماهای سوپر
اتاندارد که پیش بینی می شد بتواند در جنگ نفتکشها تعادل قوا را بر هم
زده و تا حدودی برای عراق سرنوشت ساز باشد، در همان ابتدای عملیاتشان مورد
اصابت موشکهای هواپیماهای شکاری رهگیر نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران
قرار گرفت و در آبهای خلیج فارس سرنگون گردید. گزارش تأیید نشده ای از
اصابت و سرنگونی دومین هواپیما نیز حکایت می نمود که عراق ناگزیر 2 فروند
سوپراتاندارد باقی مانده از مجموع هواپیماهای استیجاری را به فرانسه بازپس
فرستاد. در بمبارانهای ارتفاع بالا توسط هواپیمای میگ 25 نیز ، عراق
نتوانست آن طوری که کارشناسان نظامی پیش بینی می کردند موفق به انهدام
تأسیسات و اسکلههای جزیره ی خارک گردد و با از دست دادن یک فروند میگ 25
در مصاف با شکاری رهگیرهای نیروهای هوایی، برای آگاهان نظامی قطعیت یافت
که قطع صدور نفت ایران با استفاده از این شیوهها توسط نیروی هوایی عراق
میسر نخواهد شد. در ارزیابی نیروهای هوایی دو کشور، در جنگ نفتکشها،
نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران نشان داد که علی رغم نابرابری کمّی در
مقابل دشمن و حمایتهای بی دریغ بین المللی از عراق، با برخورداری از
فاکتورهای روحیه ی جنگندگی و ایثار، شناخت صحیح و پیش بینی تاکتیکهای
مناسب برای مقابله با نیروی هوایی عراقی و تلاش خستگی ناپذیر و بی وقفه،
به خوبی در مقابل تهاجمات ایستادگی کرده و قطع صدور نفت ایران را غیر ممکن
نمود و عبور کشتیهای تجاری، بارگیری و تخلیله در بنادر ایران را تضمین و
زنجیر اقتصاد جنگ در ایران تا روز برقراری آتش بس کماکان حفظ و به صورت
پویا تداوم یافت. از دیگر خدمات ارزنده و بسیار مهم نیروی هوایی که
شاید با ارزش تر از جنگهای عملیاتی این نیرو باشد، جنگ وابستگی و حرکت در
جهت خودکفایی است. همان طوری که می دانید نیروی هوایی تجهیزات پیشرفته ی
امریکایی در اختیار داشت. روزی که امریکاییها از این مملکت رفتند، بعضی
از این تجهیزات هنوز مورد بهره برداری قرار نگرفته بود و آنها با تمسخر می
گفتند همین روزها دوباره بر می گردیم. وقتی که ما عنوان می کنیم
هواپیمای اف 14، هواپیمای بسیار خوبی است و یا سیستم موشکی «هاک» پیچیده
است، ارزش این اف 14، و ارزش سایت موشکی «هاک» در این است که آن اف 14، با
شلیک موشک، هواپیمای دشمن را سرنگون کند. پس این هواپیما خلاصه می شود در
آن عملیاتی که به ساقط کردن هواپیمای دشمن مربوط می شود، و یا آن سیستم
موشکی زمین به هوا که باید هواپیمای دشمن را ساقط کند. این دو عنصر اقلامی
بسیار پیچیده هستند که اگر یک قطعه ی آن از کار می افتاد ادامه ی انجام
کار برای ما مشکل می شد. این اقلام که « اقلام زمان دار» نامیده می شوند
باید هر دو سال و یا هر سه سال و یا شش ماه و یا حتی یک ماه عوض شود.
اینها موادی شیمیایی و یا غیر شیمیایی دارند که مثل دارو از بین می روند
و بلافاصله باید عوض شوند و گرنه آن حالت خودش را از دست می دهد و در
نتیجه آن سرعت لازم را به خود نمی گیرد. نهایتاً روی تمام این اقلام
زمان دار و الکترونیکی و غیره در نیروی هوایی و در بخشهای مختلف کشور کار
شد. شاید برای هر قطعه ی آن سالها وقت صرف و تحقیقات بسیار بالایی صورت
پذیرفت تا این که در کشور ساخته شد. پرسنل محقق و مبتکر نیروی هوایی در
این راه تا آن جا پیش رفتند که حتی در بعض موارد توانستند به نقشه ی طراحی
قطعات برسند و سپس طراحی جدید بکنند، تا بدانجا که به تغییرات پیشرفته ای
در این زمینه دست زدند، به این صورت که ممکن است 5 قطعه که در یک دستگاه
بوده و5 کار را انجام می داده است ،پرسنل فنی نیروی هوایی یک قطعه ساختند
که حجمش از آن 5 قطعه و حتی از تک تک آنها کمتر است و کار آن 5 قطعه را
نیز به تنهایی انجام می دهد. وقتی جنگ آغاز شد، یک هواپیمای نیروی
هوایی می توانست یک نوع موشک خاص را حمل کند، ولی همان هواپیما، اواخر جنگ
شش نوع موشک به زیرش بسته شده و می جنگید، بدین صورت که هر نوع موشک از
آفندی گرفته تا پدافندی را هماهنگ کرده و با این هواپیما تطبیق داده
بودند. در دوران جنگ تبلیغات دشمن و جهان استکبار چنین وانمود می کرد
که نیروی هوای ما ضعیف شده و از بین رفته است، اما هر بار که عملیاتی
انجام می شد و نشانههایی از قدرت انقلاب را مشاهده می کردند، می گفتند
احتمالاً مشاورین و مستشاران کره ای و فیلیپینی پیدا شده اند که این
ابتکارها صورت گرفته است. سیستم پدافند کشور توسط امریکاییها به
نحوی طراحی شده بود که کشوری مثل ایران نمی توانست با پوشش هوایی منطقه ای
از مرزهای خود دفاع کند و فقط این سیستم می توانست از پایگاه هوایی و
رادار دفاع کند. جنگ در چنین شرایطی شروع شد، و از سوی دیگر ما هیچ آموزشی
در این رابطه نداشتیم و قبلاً همه ی این کارها توسط مستشاران خارجی طراحی
می شد و یک تعمیر ساده را هم نیروهای داخلی بر عهده نداشتند. با این وجود
در طول سالهای جنگ متخصصین داخلی توانستند سرتاسر کشور را پوشش دفاعی
بدهند. به عنوان مثال در شرایطی که آن قدر تکنولوژی و هواپیماهای مدرن و
وسایل ضد ِرادار به عراق تزریق شده بود که روشهای معمول کلاسیک هم به درد
مقابله با آنها نمی خورد، شهید سرلشکر بابایی به اتفاق تعدادی افراد دلسوز
و متعهد با تغییر روشهای کلاسیک توانستند تحولی در این مقوله ایجاد کنند،
که نتیجه ی آن در عملیات والفجر 8 به دست آمد. در این عملیات روزهایی وجود
داشت که هشت تا ده فروند هواپیمای عراقی در منطقه سرنگون می شد. نیروی
هوایی برنامه ی بازسازی خود را حدود دو سال قبل از قبول قطعنامه ی 598،
شروع کرد و عملاً از نظر سازماندهی و فرهنگی، انقلاب در آن به وجود آمد.
این نیرو در سازماندهی و تخصصها، دارای سیستم امریکایی بود. قبلاً هم هر
تغییراتی که در نیروی هوایی امریکا می شد به ایران منتقل و عیناً بر روی
سازمانها پیاده می شد. در آموزشها هم تمام کتب و مدارک که در آن جا تهیه
شده بود با اندک تغییراتی در ایران مورد استفاده قرار می گرفت. نیروی
هوایی در طول این مدت چند بار به طور ریشه ای تجدید سازمان شد. در زمینه ی
آموزش پس از 5 سال مطالعه به جایی رسید که سیستم امریکایی قبلی به کلی
تغییر کرد و سیستم ارتقایی آموزش و رسیدن به مهارتها با توجه به امکانات
کشور و شرایط مورد نیاز به وجود آمد که می توان گفت انقلابی در این نیرو
به وجود آورده است. به عنوان مثال پایه گذاری دانشگاه هوایی که امروز اصل
نیاز نیروی هوایی را بر مبنای اتکای کامل به خود آموزش می دهد، می تواند
منشأ تغییر بنیادین در این نیرو شود. در کنار همه ی این کارها به
بازسازی تجهیزات می توان اشاره کرد. گزارشهای متعددی که درباره ی بازسازی
و بازیابی هواپیماهای سانحه دیده در نیروی هوایی منتشر شده، خود گواهی است
بر فعالیتهایی که در این زمینه انجام گرفته و می گیرد. هواپیماهایی که
گاهی نیم ساعت در آتش سوخته اند در ایران بازسازی شده اند و در حال حاضر
پرواز می کنند. هواپیماهایی که در آسمان رها شده و خلبان از آن بیرون
پریده و این هواپیما سقوط کرده، بازسازی شده و امروز پرواز می کند. هواپیماهای
موجود خط اول ما که دارای سیستم امریکایی بوده امروز بحمدالله به عنوان یک
سیستم و تشکیلات خیلی خوب در حال پرواز است و امروزه بهترین هواپیماهای خط
اول جهان به خدمت نیروی هوایی درآمده است. اینها امکاناتی هستند که
نیروی هوایی بسیار خوب، به سرعت، با قاطعیت و در کمترین زمان آموزش، به
خدمت گرفته است. نیروی هوایی ما شاید از نظر سرعت در آموزش وسایل و
تجهیزات جدید، در جهان نمونه باشد.» تقدیر از نیروی هوایی توسط فرمانده کل قوا مقام
معظم کل قوا حضرت آیت الله خامنه ای در مورد خدمات ارزنده ی نیروی هوایی
در جهت رهایی از وابستگیها در جنگ و پس از آن چنین می فرمایند: (4) یبسیاری
از ابتکاراتی را که امروز شما در داخل نیروی هوایی دارید انجام می دهید،
مرهون همان روحیه ی خودکفایی است که در دوران جنگ به وجود آمد، و الا روز
اول جنگ هواپیما بسیار داشتیم، قطعات یدکی زیاد داشتیم، هواپیمای آماده هم
داشتیم، اما آنچه که نداشتیم خودجوشی بود و این خودجوشی به مرور به وجود
آمد. من فراموش نمی کنم چند روزی از شروع جنگ تحمیلی گذشته بود که
مسؤولان نیروی هوایی یک فهرستی به دست من دادند. این فهرست نشان می داد که
ما تا این مقطع زمانی که حداکثر حدود سی و چند روز می شد، تمام
هواپیماهایمان زمین گیر خواهند شد. اف 14هامان، هواپیماهای ترابری و
هواپیمایC-130هم همین طور، که وقتی به این فهرست نگاه می کردیم معلوم بود
ما یک ماه و نیم دیگر هیچ هواپیمای قابل پروازی نخواهیم نداشت. اینها
برای یک ملت مصیبت است. یک عده ای آن روز خیال می کردند ما از بین رفتنی
هستیم. امریکاییها هم فکر می کردند کار تمام شده و این جنگ ظرف یکی دو
ماه و حداکثر شش ماه، تمام وسایل هوایی و غیرهوایی جمهوری اسلامی را از
بین خواهد برد و بعد این ملت مجبور می شود دستهایش را بالا ببرد. لیکن
حقیقت روشن این است که این ملت در مقابل همه ی توطئهها به خودسازی و درون
سازی و خودجوشی پرداخت. امروز شما چیزی دارید که یک ملت به آسانی آن را به
دست نمی آورد و آن اتکای به نفس و کشف قدرت درونی و نفسانی و قدرت ذاتی
است، و به همین دلیل است که شما امروز بسیار قوی تر از آن روزها و از همه
گذشته نیروی هوایی و ارتش در دوران تاریخ هستید. حقیقت انکار ناپذیر
این است که ملت ایران با همین روحیه در مقابل ابرقدرتها – که جداً تصمیم
داشتند این ملت را از پا در بیاورند – ایستاد و پیروز شد و ابرقدرتها
ناکام ماندند. ساده اندیشی است که فکر کنیم دشمن با ناکام شدن در این
مرحله دست بر می دارد، کما این که ما امروز تبلیغات را می بینیم. امروز در
مرحله ی تبلیغات و مرحله ی توطئههای سیاسی، هر چه می توانند علیه جمهوری
اسلامی فشار می آورند، چون این ملت بحمدالله در مراحل گوناگون از آب و گِل
بیرون آمده و به رشد و بالندگی رسیده است.aja.ir
۹۱/۰۱/۲۱
۰
۰
مصطفی نداف