بدون تردید عملیات مروارید بزرگترین عملیات آفندی و ایذایی نیروی هوایی ایران است.
در این عملیات که بامداد روز هفتم آذر سال ۱۳۵۹، صورت گرفت، ۴ فروند ناوچه موشک انداز عراقی کلاس «اوزا» و ۷ فروند شناور دیگر عراقی غرق شدند. نیروی دریایی عراق پس از این عملیات عملاً فلج شده و تا پایان جنگ قادر به ایفاء نقش نبودهاست. ناوچه پیکان نیز در این عملیات توسط نیروی دریایی عراق منهدم گردید.
در آن زمان، بارگیری و تخلیه کالا برای عراق از طریق بندر امالقصر که خارج از اروند رود است، انجام میگرفت. صدور نفت عراق از طریق دو سکوی عظیم نفتی به نامهای «البکر» و «الامیه» واقع در مصب اروندرود عملی میشد. در روز هفت آذر ۱۳۵۹ در عملیات مروارید این سکوهای نفتی منهدم شدند و عملاً صدور نفت عراق از طریق دریا قطع گردید.
به دستور فرماندهی عملیات، خلبانان شجاع نیروی هوایی ماموریت داشتند تا در عملیاتی بزرگ هدفهای دریایی را در منطقه عملیاتی خلیج فارس منهدم نمایند.
عملیات مروارید توسط دریادلان نیروی دریایی و برای حفظ سیادت جمهوری اسلامی بر آبهای گرم خلیج فارس آغاز شده بود و ماموریت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پشتیبانی یگانهای عمل کننده در دریا بود.
هماهنگیهای لازم قبلا صورت گرفته بود. در سالن توجیه، افسر اطلاعات و عملیات برای خلبانان خاطرنشان ساخت که نیروی دریایی توانسته است سکوهای عظیم نفتی "البکر" و "الامیه" عراق را به تسخیر خود درآورد. وی همچنین یادآور شد که این سکوها برای عراق جنبه حیاتی دارند، از این رو دشمن در آبهای خلیج فارس دست به تحرکاتی زده است و مطمئنا برای بازپس گیری این سکوها، خود را به آب و آتش خواهد زد. این جا بود که خلبانان به اهمیت این ماموریت پی برده و بیش از پیش، خود را برای این عملیات آماده ساختند.
پس از انجام مقدمات پروازی، اکثر فانتومها مجهز به موشکهای هوا به سطح "ماوریک" شدند و تعدادی دیگر نیز برای پشتیبانی هوایی مجهز به موشکهای هوا به هوای راداری و حرارتی شدند.
در اولین ساعات صبح، اولین گروه پروازی باند پرواز پایگاه را ترک کردند. گروه اول هنوز به منطقه مورد نظر نرسیده بودند که با "ناوچه پیکان" تماس برقرار کرده و اطلاعات مربوط به موقعیت هدفهای دریایی را که در آبراه ام القصر و اطراف اسکلههای البکر و الامیه و نیز در داخل خلیج فارس مستقر بودند، جویا شدند.
بر روی ناوچه پیکان، شهید سروان خلبان "ابراهیم شریفی" به عنوان راهنما حضور داشت که به همراه فرمانده شهید ناوچه پیکان، اطلاعات خوبی از محل هدفها در اختیار هواپیماهای خودی قرار دادند.
ناوچه پیکان که از قبل خود را در پناه اسکله البکر به خوبی مخفی کرده بود، طی یک سری کدهای رمز، اطلاعات بسیار مفیدی از منطقه به خلبانان ارائه داد و آنها نیز سریعا به سمت هدفهای مشخص شده توسط پیکان، ادامه مسیر دادند.
درحالی که هواپیمای اف ۴ به دنبال طعمه مورد نظر، بر مدار ۳۶ درجه، گشت میزد، از طریق هواپیمای اف ۱۴ که به منظور پوشش، از قبل در منطقه مستقر شده بود، به خلبان اطلاع داده میشود که دو فروند هواپیمای میگ ۲۳ در ده مایلی به سمت آنها در حرکتند.
هنوز آخرین تماس رادیویی خلبان اف ۱۴ پایان نگرفته بود که خلبان، اولین هدف دریایی را که یک ناوچه تندروی عراقی بود، بر صفحه رادار مشاهده کرد. ناوچه فوق با مشاهده هواپیمای ایرانی، تغییر مسیر داد و درحالی که آتش پر حجم توپهای خود را به سوی فانتوم نشانه رفته بود، اقدام به فرار نمود.
شرایط جوی منطقه به خاطر وجود ابرهای پراکنده، به گونهای بود که خلبانان ناگزیر میبایست در ارتفاع پایین تری پرواز میکردند؛ از این رو بیشتر در تیررس آتش دشمن بودند. اما آتش پرحجم توپهای مستقر در ناوچه دشمن، در اراده خلبانان خللی وارد نمیکرد.
به سرعت و با انجام مانورهای مختلف از سوی خلبانان، هواپیما در فاصله مناسب قرار گرفت و با شلیک دو فروند موشک هوا به سطح ماوریک (تلویزیونی)، یکی از ناوچههای تندروی عراقی که در جلوی آبراه ام القصر در حرکت بود، منهدم شد و دود ناشی از انهدام ناوچه عراقی، سطح دریا را پوشاند.
خلبانان با خوشحالی زیاد فریاد میزدند و الله اکبر میگفتند و در پاسخ به پیام رادیویی مجدد هواپیمای اف ۱۴ که آنها را به ترک منطقه فرا میخواند، نیز فریاد الله اکبر سر دادند. اینک هواپیمای دشمن، در حد خطرناکی به فانتوم نزدیک شده بود و بر روی آن قفل راداری کرده بود.
خلبانان ناگاه به خود آمدند و با کم کردن ارتفاع، اقدام به ترک منطقه نمودند. در همین حین خلبان شجاع و ماهر اف ۱۴ با شلیک یک موشک فونیکس و یک موشک حرارتی، یکی از هواپیماهای دشمن را متلاشی و دیگری را وادار به فرار کرد. خلبانان فانتوم که از طریق رادیوی هواپیما مکالمات او را میشنیدند، از او به خاطر این اقدام شجاعانه اش تشکر میکنند و سالم به پایگاه برگشته و به زمین مینشینند.
خلبانان، مسرور از این پیروزی با خوشحالی سخت سرگرم بازگویی انجام ماموریت برای همکاران خلبان خود در گردان پروازی بودند، که مجددا زنگ آلرت (اعلام خطر) به نشانه وضعیت اضطراری به صدا درآمد. به شتاب دو فروند هواپیمای اف ۴ از باند پرواز برخاسته و در نزدیکی منطقه در گیری، با ناوچه پیکان تماس میگیرند. ناوچه پیکان که منتظر آنها بود، این بار هدف جدیدی را در آبراه ام القصر به آنها ارائه کرد.
هواپیماها درحالی که به طرف هدف تعیین شده در حرکت بودند و بر روی آبهای مواج خلیج فارس کوچکترین تحرکات دشمن را از نظر میگذراندند، خلبان یکی از فانتومها با مشاهده اشیایی بر سطح دریا، تا حدودی از ارتفاع خود کاسته و بر سطح آب دقیق میشود. تعداد زیادی از نفرات دشمن را با جلیقههای نجات، در میان تودهای از روغن سیاه و بقایای یک ناوچه لجستیکی متلاشی شده که بر سطح آب شناور بود، مشاهده میکند. به نظر میرسید که این ناوچه لحظاتی قبل توسط عقابان تیزپرواز نیروی هوایی منهدم شده است.
خلبانان اوضاع را به دقت بررسی میکنند. هواپیماها اینک به چند مایلی هدف رسیده بودند. هدف یکی دیگر از ناوچههای موشک انداز اوزا بود که در آبراه ام القصر رفت و آمد میکرد. دشمن از این آبراه صرفا به منظور اختفاء ناوچه هایش بهره میجست که در مواقع لزوم، ناوچهها از دهانه آبراه خارج میشدند و پس از انجام ماموریت، در آبراه پناه میگرفتند. ناوچههای ما نیز به علت باریکی آبراه، نمیتوانستند به تعقیب آنها بپردازند؛ از این رو انهدام ناوچههای دشمن میبایست با عملیات هوا به سطح انجام میپذیرفت.
اطلاعات داده شده از ناوچه پیکان زمانی به خلبانان رسید که ناوچه عراقی به قصد ماموریت، از آبراه خارج شده بود. یکی از هواپیماها او را درصفحه رادار زیر نظر داشت.
خلبان با مناسب دیدن موقعیت با انتخاب زاویه مناسب و شلیک یک موشک ماوریک، کابین فرماندهی ناوچه اوزای عراقی را مورد اصابت قرار میدهد و، چون مخزن مهمات نیز در مجاورت کابین فرماندهی ناوچه قرار داشت، انفجار مهیبی، منطقه را تکان داد و دود ناشی از آن، بخشی از سطح دریا را پوشاند.
خلبانان پس از اطمینان یافتن از این که هیچ هدف دیگری در منطقه وجود ندارد، طی تماسی با ناوچه پیکان، فرمانده ناوچه را از انجام ماموریت، آگاه ساختند. او که از شنیدن خبر انهدام ناوچه عراقی بسیار خوشحال شده بود، از آنها تشکر کرد و اسامی خلبانان شرکت کننده در عملیات را خواست. لیدر دسته پروازی نیز از فرمانده ناوچه به خاطر اطلاعات دقیق و حساب شده اش تشکر کرده و میگوید که اسامی ما در پایگاه هوایی، محفوظ است و در آینده، چنان چه مایل باشند به صورت محرمانه در اختیارشان قرار خواهد گرفت.
لحظاتی بعد از نشستن هواپیماها، یک فروند اف ۴ دیگر از پایگاه به منظور شناسایی و جست وجوی منطقه به پرواز درآمد. ماموریت این فانتوم شناسایی منطقه بود تا اگر ناوچه پیکان در جدا شدن از اسکله با تهدید از ناحیه شناورهای دشمن مواجه شدف به رفع تهدید و یا احیانا انهدام شناور دشمن بپردازد.
فانتوم با پرواز بر روی جزیره بوبیان و دهانه خورعبدالله، اطمینان حاصل کرد که خطر و تهدیدی برای حرکت ناوچه پیکان وجود ندارد و به مرکز از طریق کد اعلام نمود که ناوچه پیکان میتواند منطقه را ترک کند و خود نیز به پایگاه بر میگردد.
ساعتی بعد به پایگاه اعلام میشود که رادار نمیتواند با ناوچه پیکان تماس بگیرد. بلافاصله یک فروند فانتوم به خلبانی سرلشکر شهید "داوود اکرادی" که در این روز تعداد زیادی پرواز عملیاتی داشت و موفق به انهدام چندین ناوچه عراقی شده بود، به پرواز در آمد. در این پرواز، سرگرد خلبان "ناصر گودرزی" به عنوان کمک، اکرادی را همراهی میکرد.
فانتوم بلافاصله بعد از پرواز، مسیر اسکله البکر را پیش گرفت در حدود پانزده مایلی اسکله نقطه سیاه رنگ و روغنی در سطح آب دریا مشاهده شد که مشخص میکرد لحظاتی قبل یک کشتی در این مکان غرق شده است. هواپیما به بالای نقطه سیاه رنگ رسید. هیچ اثری نبود تنها تعدادی جلیقه نجات بر روی سطح آب شناور بود.
در همین حین خلبان متوجه یک ناوچه عراقی میشود که کمی دورتر با سرعت درحال حرکت به سمت عراق است. یقینا این همان ناوچهای بود که پیکان را مورد اصابت قرار داده بود. شهید اکرادی بلافاصله به سمت ناوچه حرکت میکند. در همین هنگام از سوی هواپیمای اف ۱۴ مستقر در منطقه به فانتوم اطلاع داده میشود:
دو فروند هواپیمای دشمن با سرعت به سمت شما درحال حرکت هستند ... بهتر است منطقه را ترک کنید.
هنوز پیام هواپیمای اف ۱۴ به پایان نرسیده بود که از سوی رادار زمینی نیز این مسئله تایید شد. خشم ناشی از غرق شدن ناوچه پیکان، آن چنان سینه خلبانان شجاع را به درد آورده بود که به هیچ کدام از اخطارها توجهی نمیکردند.
هواپیمای اف ۴ با گردشی سریع به سمت ناوچه اوزای عراقی ادامه مسیر داد. در این هنگام ناوچه عراقی که در محدوده اسکله البکر قرار داشت، از وجود فانتوم ایرانی مطلع شده بود و مدام به چپ و راست میرفت تا از تیرس عقابان تیز چنگال نیروی هوایی در امان بماند؛ ولی خلبانان مصمم بودند به هر قیمتی ناوچه اوزای عراقی را هدف قرار دهند.
اخطارهای رادیویی هواپیمای اف ۱۴ شدیدتر میشد. خلبان هواپیمای اف ۱۴ اعلام میکرد که دشمن هر لحظه به شما نزدیکتر میشود، زودتر منطقه را ترک کنید.
ناوچه عراقی، چون درحال فرار بود باید از ارتفاع بالاتری روی آن قفل راداری انجام میشد و با اوج گرفتن فانتوم، خلبانان عملا در تیررس هواپیماهای دشمن قرار میگرفتند. ولی.
خلبان در یک لحظه ارتفاع هواپیما را در نقطه مناسبی بالا کشید و کمک نیز بلافاصله بر روی ناوچه، عمل قفل راداری را انجام داد.
در همین هنگام دو فروند هواپیمای دشمن که به فاصله چند مایلی فانتوم رسیده بودند، از ارتفاع گرفتن فانتوم نهایت استفاده را برده و هر کدام موشکی به سوی فانتوم رها کردند.
خلبانان بلافاصله شروع به شکستن قفل راداری موشکهای دشمن و اختلال در سیستم هدایتی آنها کردند.
در این هنگام هواپیمای اف ۱۴ نیز که متوجه شده بود فانتوم به اخطارها توجهی نمیکند، احساس خطر کرده بود و خود را سریعا به محل استقرار فانتومها رسانده بود و آماده درگیری با دشمن بود، که هواپیماهای دشمن به محض اطلاع از این موضوع و فرار از دست موشکهای دوربرد (فونیکس) مرگبار این هواپیما، پا به فرار گذاشتند.
فانتوم در بهترین شرایط برای رها ساختن موشک خود قرار گرفته بود، ولی بالگردهای پشتیبانی دشمن مستقر در منطقه و همچنین توپهای ضد هوایی مستقر بر روی ناوچه به شدت به سوی فانتوم شلیک میکردند. اولین موشک به ناوچه عراقی برخورد میکند
خلبانان بدون توجه به این تهدیدات، تمام حواس خود را متوجه منهدم ساختن ناوچه عراقی کرده بودند.
سرانجام لحظه موعود فرار رسید و خلبان در یک موقعیت مناسب، یک موشک ماوریک به سوی ناوچه اوزای عراقی شلیک کرد. موشک از زیر هواپیما رها شد و غرش کنان به سمت ناوچه حرکت کرد و دقیقا به داخل محفظه موتورخانه ناوچه رفت و با انهدام در آن مکان، قطعات متلاشی شده ناوچه به آسمان برخاست.
دود ناشی از اصابت موشک به ناوچه، تمام منطقه را پوشانده بود. کمک به خلبان میگوید که ناوچه منهدم شده و بهتر است که منطقه را ترک کنیم؛ ولی شهید اکرادی نمیپذیرد و میگوید:
تا از غرق شدن ناوچه اطمینان حاصل نکنیم، منطقه را ترک نمیکنم.
شهید اکرادی با گردشی بر روی ناوچه عراقی که درحال سوختن بود، دومین موشک ماوریک را به سوی آن شلیک نمود. با برخورد موشک با ناوچه، زبانههای آتش و دود عظیمی به هوا برخاست. گویی که نفت را بر روی آب به آتش کشیده باشند.
سومین موشک کار را یکسره میکند.
کمک مجددا به شهید اکرادی میگوید: این ناوچه کارش تمام است، بهتراست برگردیم.
ولی شهید اکرادی جواب میدهد: تا انتقام تک تک بچههای ناوچه پیکان را از دشمن نگیرم بر نمیگردم.
کمک که میبیند شهید اکرادی مصمم است که ناوچه دشمن به طور کامل به قعر آبهای خلیج فارس روانه کندف از او میخواهد ارتفاع را بیشتر کند تا از دود ناشی از سوختن ناوچه در امان باشند و بتوانند سومین موشک ماوریک را به سوی آن شلیک کنند.
شهید اکرادی بلافاصله ارتفاع را بیشتر کرده و سومین موشک به سمت ناوچه عراقی شلیک میشود. موشک با برخورد با ناوچه، آن را به چندین قسمت تقسیم میکند و لحظاتی بعد اثری از آن بر روی آبهای خلیج فارس نمیماند.
فردای این روز، یک فروند هلی کوپتر نیروی دریایی به منطقه اعزام میشود تا بازماندگان عملیات روز قبل را چه ایرانی و چه عراقی از سطح آب جمع آوری کند.
یکی از معدود بازماندگان ناوچه قهرمان پیکان، بعد از نجات یافتن تعریف میکند که نیم ساعت بعد از هدف قرار گرفتن ناوچه پیکان، درحالی که بر روی سطح آب شناور بوده، مشاهده کرده که چگونه ناوچهای که آنان را هدف قرار داد توسط یک فروند هواپیمای ایرانی به قعر آبهای خلیج فارس فرستاده شده است.
در این عملیات تعدادی از زبدهترین خلبانان هواپیمای اف ۴ و اف ۱۴، تانکرهای سوخت رسان، هواپیمای سی ۱۳۰ و نیز بالگردهای نیروی دریایی شرکت داشتند.
خلبانان شجاع نیروی هوایی، در این روز بزرگترین عملیات هوایی آفندی و ایذایی را در آسمان منطقه به اجرا گذاشتند و در نهایت علاوه بر انهدام تعداد زیادی از ناوچههای تندرو و اوزای عراقی، دو اسکله البکر و العمیه را نیز به شدت بمباران کردند.
طرح ریزی عملیات به شکلی بود که خیلی زود نیروی هوایی عراق به خود شکل تدافعی گرفت. نیروی هوایی عراق در این روز متحمل خسارات جبران ناپذیری شد، به شکلی که در این روز شش فروند هواپیمای دشمن توسط شکاریهای نیروی هوایی هدف قرار گرفته و سرنگون شدند.
بعد از پایان عملیات هوایی، تازه مشخص شده که خلبانان شجاع نیروی هوایی چه بلایی بر سر عراق آورده بودند. بالگردهای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تا چند روز پس از عملیات، خدمه ناوها و ناوچههای منهدم شده و غرق شده عراقی را از سطح آب جمع آوری میکردند.
در سپیده دم هفتم آذر ۱۳۵۹ در یک درگیری شدید، قهرمانان نیروی دریایی ارتش ایران با اتکا به ذات پروردگار، عملیات مروارید را اجرا کردند. در این نبرد هفت ناوچه مدرن و اژدرافکن عراقی از نوع اوزا به قعر دریا فرستاده شدند؛ همچنین چند فروند ناو، تعدادی هواپیما و هلیکوپتر توسط ناوچه همیشه قهرمان پیکان نابود شدند؛ بسیاری از نیروهای دشمن که روی ناوها مستقر بودند به هلاکت رسیدند و تعدادی هم به اسارت در آمدند با اجرای موفقیتآمیز عملیات مروارید سکوهای نفتی البکر و الامیه برای اولین بار به دست پرسنل نیروی دریایی ایران افتاد. این دو سکو که برای دشمن اهمیت حیاتی داشت به دست نیروهای ایرانی افتاد و پس از آن صدور نفت عراق از خلیج فارس به صفر رسید. فرماندهان نیروی دریایی ایران با دور اندیشی و با توجه به اینکه جنگ در دریا ابعاد مختلف سیاسی اقتصادی و بین المللی را در بر خواهد داشت چند روز پس از جنگ بخش عظیمی از خلیج فارس را منطقه جنگی اعلام کردند از آن زمان عراق عملن در محاصره دریایی نیروهای ایرانی درآمد و راه مواصلات دریایی به بنادر امالقصر و بصره قطع شد.
معمولا در هر جنگی کمبود ارزاق و یا قحطی و عدم صدور کالا از راههای آبی در تاریخ جنگهای دریایی به چشم میخورد، ولی در ۸ سال جنگ با عراق شاهد بودیم علیرغم بعضی کمبودها ارزاق اساسی به راحتی در اختیار مردم قرار گرفت وصادرات کالا و نفت نیز به روال عادی انجام شد. واین میسر نبود مگر با اراده ارتشی قدرتمند که بتواند سیادت خود را در زمین دریا و هوا حفظ کند.
عملیات تسخیر سکوهای البکر و الامیه و انهدام آنها توسط نیروی دریایی و با پشتیبانی نزدیک نیروی هوایی قدرتمند ما صورت گرفت تا آنجا که نیروی دریایی و هوایی عراق مجبور به خروج از بندر شدند و بخش اعظم نیروی دریایی عراق شامل ۷ فروند ناو و ناوچه، ۱۱ فروند هواپیما در این عملیات نابود شدند و هسته اصلی نیروی دریایی عراق منهدم گردید، به طوری که تا به امروز خلیج فارس نشانه از حضور موثر یگانهای شناور عراق را ثبت نکرده است. پس از این عملیات، عراق سیاست ضربه و فرار را در مقابل نیروی دریایی بیشتر کرد و طی آن دو فروند ناوچه موشکانداز خود را از دست داد. پس از تلاشهای فراوان باز هم ارتش عراق تغییر سیاست داد و به خرید تسلیحات موشکی ساحل به در از نوع کرم ابریشم و هوا به سطح از نوع اگزوست اقدام نمود؛ زیرا به این صورت میتوانست بدون درگیری مستقیم، موشکهای خود را از راه دور پرتاب کند.
پس از گذشت ۳ هفته از عملیات موفقیت آمیز شهید صفری در آبان ۵۹ به منظور تخریب سکوهای نفتی دشمن عملیات مروارید اجرا گردید. نیروی رزمی ۴۲۱ مستقر در بوشهر که از اولین روز جنگ فرماندهی کلی عملیات دریایی را در منطقه خلیج فارس و دریای عمان بر عهده داشت پس از اجرای اولین مرحلهء موفقیتآمیز طرح مربوط به سکوهای مزبور، تصمیم گرفت برای حفظ سیادت دریایی از ترمینال نفتی البکر و الامیه به عنوان سر پل و پستهای دیدهبانی استفاده کند و با در اختیار گرفتن سکوهای مزبور کنترل نیروهای رزمی سطحی هوایی و تجاری عبوری دشمن را از بنادر امالقصر و بندر نفتی فاو را عملی سازد؛ این طرح به منظور دیدهبانی غافلگیری و کشاندن یگانهای رزمی دشمن به دریا انجام شد.
این عملیات به مدت ۱۰ روز از تاریخ ۱ آذر ۱۳۵۹ بود که بعدن به دلائلی با چند روز تاخیر اجرا شد. عملیات در منطقهای به طول تقریبی ۴۰۰ کیلومتر و عرض ۵۰ کیلومتر (به مساحت ۲۰۰۰۰ کیلومتر مربع) که از شمالیترین نقطه خلیج همیشه فارس تا محدوده عملیاتی نیروی رزمی ۴۲۱ در منطقه دوم دریایی بوشهر را دربرمیگرفت.
در مدت ۳ هفته از عملیات شهید صفری دشمن تلاش مضاعفی را در جهت بهکارگیری و بهرهبرداری مجدد از سکوها به عمل آورده بود و تعدادی از نظامیان عراق به منظور پاسداری و اقدامات شنودی بر روی آنها مستقر شده بودند؛ به طوری که تحرکات نیروی دریایی عراق در حال افزایش بود، اما به دلیل خسارات سنگینی که تاسیسات سکوها وارد شده بود نیروهای عراقی به پشتیبانی آمادی زیادی احتیاج داشتند که به دلیل ناامنی منطقه، این کار به سختی صورت میگرفت و روحیه دشمن بسیار ضعیف بود.
نیروی رزمی ۴۲۱ هماهنگی لازم با نیروی هوایی را برای انجام عملیات مشترک برون منطقهای را به عمل آورد و تمرینات لازم که در این رابطه انجام شد که در عمل موجب موفقیت در بهکارگیری و هدایت ۱۳ فروند جنگندهء F۴-E و ۴ فروند F-۱۴A توسط واحدهای شناور نیروی دریایی شد. بهکارگیری همزمان نیروهای تکاور، واحدهای شناور و نیروی هوایی به صورت گسترده، ناشی از آمادگی قابل توجه نیروها و مناسب بودن طرح و زمان عملیات دریایی داشت.
نابودی بخش قابل توجهی از نیروی دریایی عراق، زندانی نمودن باقیمانده افراد نیروی دریایی عراق در بندر ام القصر، سیادت نیروی دریایی ارتش ایران در تمام خلیج فارس و دریای عمان، جلوگیری از صدور نفت عراق به منظور اختلال در نظام اقتصادی عراق، قطع کامل خطوط مواصلاتی دشمن و همچنین ایجاد پست دیده بانی در سکوی البکر برای نیروی خودی جهت اعمال کنترل بر ترددهای احتمالی و آتی دشمن، اهداف عملیات مروارید بودند.
تمرکز قوای نیروهای دریایی دشمن در منطقه شمال خلیج فارس که دربرگیرنده حساسترین وحیاتیترین تاسیسات عراق در دریا یعنی ترمینالهای نفتی البکر و الامیه بودند، موجب شد این منطقه جهت وارد آوردن ضربه اساسی و قطع کامل خطوط مواصلاتی دریایی و به ویژه قطع صدور نفت عراق از طریق خلیج فارس، انتخاب گردد.
در طول عملیات غرور آفرین مروارید بخش اعظم نیروی دریایی عراق از هم پاشید و به کلی نابود گردید. ۵ فروند ناوچه موشک انداز از نوع OSA و OSA۲، ناو مین جمع کن ۱ فروند، ناو نیرو بر ۱ فروند، ناوچه تندرو ۳ فروند، یگان ناشناخته ۲ فروند، یگان صدمه دیده ۳ فروند ازجمله خسارات وارد شده بر دشمن بود. ضمن اینکه تعدادی از نیروهای دشمن نیز در جریان این عملیات به اسارت گرفته شدند.