لشگر سوم زرهی SS موسوم به Totenkopfنشان لشگر Totenkopfلشگر
SS Totenkopf ( به معنی جمجمه مردگان) را با عنوان های دیگری همچون
SS-Panzergrenadier-Division Totenkopf ( لشگر سوم مکانیزه SS ) و یا
SS-Panzer-Division Totenkopf ( لشگر سوم زرهی SS ) می شناسند و یکی از 38
لشگر رزمی Waffen-SS در جریان جنگ جهانی دوم بشمار می رود . این یگان قبل
ازآنکه به جایگاه لشگر برسد ، به عنوان گروه رزمی آیکه Eicke شناخته می شد.
این لشگر بخاطر نشان رسمی اش ( جمجمه و استخوان) بدنام بوده است ضمن آن که
بیشتر سربازان آن را نگهبانان اردوگاه های کار اجباری تشکیل می داده اند.
لشگر Totenkopf درکنار لشگرهای Leibstandarte ، Das Reich و Wiking ، از
جمله لشگرهای خالص آلمانی بشمار میرود. همچنین بیشترین تعداد افراد داوطلب
Nordschleswig نیز در این لشگر خدمت نموده اند. موتور سواران لشگر Totenkopf در جریان حمله به خاک روسیه در سپتامبر سال 1941تاریخچه لشگر
Totenkopf در اکتبر سال 1939 تاسیس شد. همانطور که قبلا هم توضیح داده شد ،
این لشگر در ابتدا از نگهبانان اردوگاه های کار اجباری شماره یک
(Oberbayern) ، شماره دو (Brandenburg) و شماره سه (Thüringen) و نیز
سربازان هنگ Standarten جمعی یگان SS-Totenkopfverbände و نیز سربازان یگان
SS-Heimwehr Danzig تشکیل گردید. تعدادی از افسران این لشگر از یگان SS-VT
( مخفف کلمه SS-Verfügungstruppe ) که قبلا در لهستان فعالیت داشتند به
این لشگر انتقال یافته بودند. فرماندهی لشگر بر عهده سپهبد تئودور آیکه
Theodor Eicke بود . در هنگام عملیات اشغال کشور فرانسه ، عمده تجهیزات این
لشگر از غنایم جنگی بدست آمده از چکسلواکی تامین شده بود. لشگر
Totenkopf در عملیات اشغال لهستان حضور نداشت و در هنگام اشغال فرانسه و
سایر کشورهای کوچک در ماه مه سال 1940هم در حالت ذخیره قرار گرفته بود. در
تاریخ 16 ماه مه به مرزهای بلژیک فراخوانده شد. سربازان این لشگر با پوشش
لشگرهای تانک فلد مارشال اروین رومل بسیار سرسختانه می جنگیندند اما در
مقایسه با سایر یگان ها ، تلفاتشان سنگین تر بود. افراد لشگر ، در
نخستین هفته اعزام به خطوط نبرد نخستین جنایت جنگی را هم مرتکب شدند. در
منطقه Le Paradis ، دسته یکم از گروهان چهارم که توسط ستوان یکم فریتز
کنوچلین Fritz Knöchlein فرماندهی می شدند ، 97 نفر از 99 نفر افسران و
سربازان هنگ سلطنتی Norfolk را پس از تسلیم ، به گلوله بستند. تنها دو نفر
جان بدر بردند . پس از جنگ در سال 1948 کنوچلین توسط یک دادگاه انگلیسی به
جرم جنایت جنگی محاکمه و به دار آویخته شد. ستوان یکم فریتز کنوچلین Fritz Knöchlein که پس از جنگ به جرم جنایت جنگی به اعدام محکوم شد لشگر
Totenkopf در چند نوبت در جریان اشغال فرانسه وارد کارزار شد و توانست در
شمال غرب منطقه Cambrai ، حدود 16.000 نفر را باسارت خود درآورد. متعاقبا
تلاش کرد تا از آنجا سواحل ( دونکرک) را طی کند که با مقاومت شدید نیروهای
مختلط فرانسه و انگلیسی مدافع از منطقه مواجه شد . این بار لشگر Totenkopf
مجبور شد تا از آتش توپخانه در نقش توپهای ضد تانک استفاده نماید و تنها با
دخالت بمب افکن های شیرجه رو ( اشتوکا) لوفت وافه بود که توانست از مهلکه
نجات یابد. سپس برای تصرف کانال La Bassée وارد نبردهایی شد که متحمل
خسارات و تلفات سنگینی گردید. در مجموع در جریان درگیری ها در فرانسه حدود
300 نفر از افسران لشگر کشته شدند. در 17 ژوئن فرانسه درخواست آتش بس داد و
متعاقبا 5 روز بعد جنگ در جبهه فرانسه به پایان رسید. پس از تسلیم فرانسه ،
لشگر Totenkopf در نزدیکی مرز فرانسه استقرار یافت تا تجدید قوا و سازمان
شود. نفرات مورد نیاز از طریق سربازگیری Waffen-SS تامین شد و نه با اعزام
سربازان از اردوگاه های کار اجباری . گردان های پدافند هوائی و توپخانه هم
به ظرفیت های لشگر افزوده گردید. خودروهای مورد نیاز هم از داخل فرانسه
تامین ( مصادره) شد تا جائیکه بیشتر خودروهای تدارکاتی در جریان حمله به
خاک روسیه ، ساخت فرانسه بودند. یک واحد ضد تانک لشگر Totenkopf ؛ سپتامبر سال 1941حمله بارباروسا و حصر دمیانسکدر
آوریل سال 1941 ، لشگر فرمان یافت تا به قرارگاه رزمی شمال ، تحت امر
فلدمارشال ویلهلم ریتر فون لیب Wilhelm Ritter von Leeb ملحق شود . قرارگاه
رزمی لیب وظیفه داشت تا در محور شمالی عملیات بارباروسا به سمت لنینگراد
پیشروی نماید. لشگر Totenkopf نیز در جبهه لیتوانی و لاتویا عملیات نمود و
با فرا رسیدن ماه جولای توانست با افتخار به درون خط دفاعی روسها معروف به
خط استالین Stalin Line نفوذ کند. سپس لشگر از محور دمیانسک به سمت
لنینگراد پیشروی نمود. یعنی جائی که از 31 جولای تا 25 آگوست درگیر نبردهای
سنگینی گردید. سربازان موتور سوار لشگر Totenkopf در راه حرکت به سوی لنینگراد. سال 1941 در
خلال پائیز تا زمستان سال 1941 ، روسها عملیات متعددی را بر علیه خطوط
دفاعی آلمان در بخش شمالی مناطق عملیاتی باجراء گذاشتند. در جریان یکی از
همین عملیات ها ، لشگر Totenkopf به همراه 5 لشگر دیگر آلمان برای چندین
ماه در نزدیکی دمیانسک توسط روسها دور زده شد . این بدام افتادن آلمان ها
را اصطلاحا حصر دمیانسک Demjansk Pocket می نامند. در جریان این درگیری ها
که در سرمای -40 درجه سلسیوس رخ می داد ، لشگر Totenkopf بشدت تحلیل رفت
تا آنجا که اندازه آن کوچک شد و این بار به گروه رزمی Eicke تغییر کرد.
لشگر برای بقای خود در محاصره ، وارد نبرد وحشیانه ای شد . سروان اروین می
یردرس Erwin Meierdress جمعی آتشبار ضدتانک ، یک گروه رزمی متشکل از 120
سرباز را گردآوری و با سازماندهی آنها توانست شهر راهبردی Bjakowo را با
وجود تلاشهای مکرر دشمن برای تصرف آن ، حفظ نماید. در جریان این درگیری ها
Meierdress شخصا توانست چندین تانک روسها بوسیله تانک StuG III خود منهدم
سازد. به پاس این رشادت ها به او نشان صلیب آهنین اعطاء گردید. در آوریل
سال 1942 لشگر توانست حلقه محاصره را شکسته و خود را به خطوط خودی برساند.
به پاس رشادت های لشگر در دمیانسک ، لشگر Totenkopf مفتخر به دریافت نشان
سپر فلزی ( قابل نصب بر روی بازوی یونیفورم) گردید. افتخار طراحی این نشان
هم به یک گروهبان SS به نام ارنست کراسه Ernst Krause که بعنوان پستچی در
لشگر یکم SS خدمت می کرد ، رسید . سربازان لشگر Totenkopf در حال انتقال از فرانسه به روسیه ، فوریه سال 1943 در
جریان محاصره دمیانسک حدود 80% از سربازان لشگر کشته ، مجروح و یا مفقود
شدند . در اواخر اکتبر سال 1942 بقایای لشگر از مناطق رزمی خارج و برای
تجدید قوا به فرانسه اعزام شدند. در فرانسه نیز لشگر برای تصرف منطقه
فرانسه آزاد Vichy France در نوامبر 1942 وارد عمل گردید. برای انجام این
عملیات ، لشگر به یک هنگ زرهی مجهز شد و به عنوان لشگر مکانیزه Totenkopf
شناخته شد. لشگر تا فوریه سال 1943 در فرانسه باقیماند . در این زمان
Theodor Eicke فرمانده قدیمی لشگر ، مجددا رهبری آن را بدست گرفت. قیام
گتوهای ورشو ، آوریل تا مه 1943 – در میان یگان های SS که در این عملیات
درگیر بوده اند ، گردان سوم آموزش و ذخیره ورشو نیز مشارکت داشته اند. خارکف – کورسک در
اوایل فوریه سال 1943 ، لشگر Totenkopf مجددا در چارچوب قرارگاه رزمی اریش
فون مانشتاین Erich von Manstein به جبهه شرق بازگشت . لشگر بخشی از یگان
های زرهی SS تحت امر سپهبد پل هوسر Paul Hausser قرار داشت و در سومین نبرد
برای شهر خارکف وارد عمل شد. در جریان این نبردها Theodor Eicke فرمانده
لشگر Totenkopf که برای شناسائی خطوط عملیاتی بر یک هواپیمای فیزلر استورچ
سوار بود کشته شد. لشگر برای تامین محل سقوط هواپیما دست به یک حمله زد و
با بدست آوردن جسد فرمانده خود ، پیکر او را با تمام نشان های افتخار نظامی
اش به خاک سپرد. پس از آیکه ، فرماندهی لشگر به هرمن پرایز Hermann Priess
رسید. Theodor Eicke فرمانده لشگر Totenkopf یگان
های زرهی SS ، شامل لشگر Totenkopf به محور شمالی منتقل شدند تا در تهاجم
بزرگ ارتش آلمان به منطقه کورسک موسوم به عملیات Operation Citadel مشارکت
نمایند. در طول ماه فوریه سال 1943 لشگر Totenkopf یک گروهان از تانکهای
سنگین Tiger I را دریافت نمود و آن ها را تحت عنوان گروهان 9 از هنگ سوم
زرهی SS به استعدادهای رزمی خود افزود. این گروهان در آغاز عملیات سیتادل
تقریبا از ظرفیت کامل برخوردار بود و در جریان بازپس گیری شهرهای خارکف و
بلگورود در بهار سال 1943 مهارتهای تانک کشی خود را به نمایش گذاشت. حمله
در پنجم جولای سال 1943 و پس از آتشباری سنگین روسها بر روی مواضع قوای
آلمان آغاز شد . ارتشهای دوم زرهی SS ماموریت داشتند تا جناح جنوبی برجستگی
کورسک را با پیشقراولی ارتش چهارم زرهی به فرماندهی ارتشبد هرمن حوث
Hermann Hoth مورد حمله قرار دهند. در اجرای این امر، لشگر Totenkopf جناح
چپ لشگر یکم زرهی SS موسوم به Leibstandarte را پوشش داد. هنگ سوم زرهی
توانست به عمق استپ های پرغبار نفوذ کند. با وجود مواجهه با مقاومت شدید
روسها و برخورد با انواع سنگرهای مجهز به توپهای ضد تانک ، تانکهای
Totenkopf به پیشروی خود ادامه دادند هر چند که سرعت آن کمتر از آنچه بود
که از قبل برنامه ریزی شده بود. سپهبد هوسر به تانکهای سپاه دوم زرهی خود
فرمان داد تا به دو گروه تقسیم شده ( به همراه Totenkopf) از رودخانه
Psel به سمت شمال عبور نموده و به پیشروی خود به سوی شهر پروخورفکا
Prokhorovka ادامه دهند. بخشی از خط دفاعی استالین که توسط لشگر Totenkopf در سال 1941 درهم شکسته شد در
اوایل صبح روز 9 جولای ، هنگ ششم مکانیزه موسوم به Theodor Eicke ، حمله
خود را به سمت شمال آغاز نمود و طبق برنامه با عبور از رودخانه Psel تلاش
کرد تا تپه استراتژیک 226.6 در شرق روستای بشدت مستحکم شده Kliuchi را به
تصرف خود درآورد. این حمله با مقاومت روسها دفع شد. ناتوانی در عدم تسخیر
تپه مصادف شد با توقف پیشروی در ساحل شمالی رودخانه Psel ، از این روی هوسر
مجبور شد تا پیشروی در جناح جنوبی را نیز آهسته تر نماید. بعد از ظهر همان
روز هنگ Eicke به تنهائی بمنظور رهائی خودش از این وضعیت ، برای تصرف تپه
اقدام نمود. اما پیشروی در بخش شمالی ساحل رودخانه به آهستگی صورت می گرفت و
بخش عمده ای از لشگر هنوز در ساحل جنوبی مستقر بودند. در 11
جولای ، سروان اروین می یردرس گروهان یکم از هنگ سوم زرهی خود را از روی پل
های نظامی که با شتاب بر روی رودخانه Psel احداث شده بود عبور داد تا
بتواند موقعیت دفاعی کمرنگی را تقویت نماید. نیروهای مستقر در این سرپل با
حملات سنگین روسها مواجه شده بودند ، اما با حمایت تانکهای کمکی سروان
اروین می یردرس توانستند موقعیت خود را حفظ کرده و به آرامی توانستند سرپل
خود را گسترش داده و روستای Kliuchi را پوشش دهند. مقاومت سرسختانه روسها
توانست پیشروی لشگر را به سمت ساحل شمالی رودخانه کند سازد. در بعدازظهر
روز 12 جولای ، در نزدیکی روستای آندرفکا Andre'evka در ساحل جنوبی رودخانه
Psel ، روسها پاتک سنگینی را بر علیه هنگ زرهی Thule و گردان تانکهای
StuG مستقر در آن منطقه آغاز کردند. سرتیپ هرمن پرایز Hermann
Priess ، فرمانده لشگر Totenkopf به سروان اروین می یردرس فرمان داد تا
حرکت کرده و نیروهای به محاصره افتاده را حمایت کند. تانکهای می یردرس با
تانکهای سنگین و مدرن Tiger I متعلق به گروهان نهم از هنگ سوم مورد حمایت
قرار گرفتند. در نبردی خونین که با تانکهای پیشقراول ارتش پنجم زرهی روسها
صورت گرفت ، سروان می یردرس موفق شد تا با انهدام تعداد زیادی از تانکهای
T-34 ، جلوی پیشروی روسها را بگیرد اما اینکار به بهای از دست دادن اکثریت
تانکهای عملیات لشگر تمام شد. سپاه دوم زرهی SS پس از موفقیت در متوقف
ساختن پاتک سنگین روسها و با تحمل تلفات سنگین ، توان هجومی خود را از دست
داده و دیگر قادر به ادامه حمله نبود. سپهبد اریش فون مانشتاین قصد داشت تا
نیروهای سپاه XXIV زرهی خود را به میدان بیاورد اما هیتلر مانع از اجرای
آن شد. در 14 جولای هیتلر فرمان توقف عملیات را صادر نمود . یگان SS Nachschub-Truppe جمعی لشگر Totenkopf در لهستاننبردهای رودخانه Mius – عقب نشینی به سمت رودخانه Dniepr لشگر
Totenkopf به همراه لشگر Das Reich به ژنرال کارل آدولف هولیت Karl-Adolf
Hollidt واگذار شد تا ارتش ششم را در جنوب اوکراین تشکیل دهند. ارتش ششم
وظیفه داشت تا سرپل روسها بر روی رودخانه Mius نابود سازد . از اینروی
Totenkopf برای چند هفته درگیر نبردهای سنگینی با سپاهیان روس گردید. در
جریان درگیری های جولای تا آگوست بر سر تپه 213 و شهر استپانوفکا
Stepanowka ، لشگر خسارات سنگینی را متحمل شد . در جریان این نبردها که در
جبهه رودخانه Mius صورت گرفته بود خسارات وارده حتی از آنچه که قبلا و در
جریان نبرد کورسک به لشگر وارد آمده بود نیز بیشتر بود. در پایان درگیری ها
اگر چه سرپل روسها جمع شد ، اما لشگر حدود 1500 سرباز خود را ازدست داد و
توان رزمی هنگ زرهی هم تا حد 20 دستگاه تانک تنزل نمود. سربازان لشگر Totenkopf در حومه شهر خارکف . مارس سال 1943 سپس
لشگر Totenkopf به سمت شمال حرکت کرد و به خارکف بازگشت و درکنار لشگر Das
Reich وارد سلسله نبردهائی برای توقف عملیات گسترده ارتش سرخ موسوم به
Rumyantsev گردید تا مانع از سقوط خارکف شود. این بار نیز اگرچه هر دو لشگر
موفق شدند تا پیشروی روسها را متوقف سازند ، اما تلفات سنگینی را متحمل
شدند و 800 دستگاه تانک خود را از دست دادند. متعاقبا روسها مدافعین را دور
زدند و آنها را مجبور ساختند تا در 23 آگوست شهر را ترک نمایند. با
فرا رسیدن اوایل سپتامبر ، لشگر Totenkopf تا حاشیه رودخانه Dniepr عقب
نشسته بود . عناصری از ارتش پنجم زرهی (احتیاط) روسیه با قدرت توانستند از
Kremenchug عبور کرده و خیلی زود خطوط دفاعی آلمانها را مورد تهدید قرار
دهند. مجددا Totenkopf وارد نبرد شدیدی بر ضد سرپل های ارتش شوروی گردید.
در اکتبر سال 1943 ، لشگر Totenkopfتا حد لشگر سوم زرهی SS گسترش
یافت. گردان تانک رسما به جایگاه هنگ ارتقاء و دو هنگ مکانیزه آن هم به
دریافت عنوان افتخاری Theodor Eicke و Totenkopf نائل آمدند. با
گذشت چند ماه از تصرف سرپل Kremenchug ، روسها سرانجام توانستند نیروهای
خود را گسترش داده و Totenkopf و سایر لشگرهای آلمانی را تا مرزهای رومانی
به عقب برانند. در ماه نوامبر لشگر Totenkopf در مقابل حملات قوای روس
درگیر نبردهای شدیدی بر سر شهر راهبردی Krivoi Rog در غرب رودخانه Dniepr
گردید. فرمانده SS Nachschub-Truppe لهستان – ورشو در
ژانویه سال 1944 ، لشگر هنوز درگیر نبردهای سنگین در نزدیکی شهر Krivoi
Rog ، جائی که هنوز روسها نتوانسته بودند بدلیل عملیات گسترده Totenkopf و
یک لشگر نیروی زمینی ارتش آلمان موسوم به Großdeutschland شکافی در خطوط
دفاعی آنها ایجاد کنند. در فوریه سال 1944 ، حدود 56000 سرباز آلمانی درون
حصر کورسان Korsun Pocket بدام افتادند. لشگر Totenkopf به منطقه چرکاسی
اعزام شد تا برای نجات سربازان به دام افتاده اقدام کند. لشگر حمله ای را
به سمت شهر Korsun انجام داد تا بتواند معبری امن را برای عبور از رودخانه
Gniloy-Tilkich ایجاد کند . سرانجام لشگر یکم زرهی آلمان به همراه
Totenkopf توانستند به نیروهای بدام افتاده ملحق شوند. در دومین
هفته از ماه مارس و پس از نبردهای خونین در اطراف Kirovograd ، لشگر
Totenkopf به پشت رودخانه Bug عقب رانده شد. در آنجا لشگر با سرعت اقدام به
ساخت مواضع پدافندی جدید نمود . پس از دو هفته درگیری های شدید در غرب
Ivanovka، بازهم در کنار لشگر مکانیزه Großdeutschland به عقب رانده شده و
به Dniestr واقع در مرزهای رومانی عقب نشینی کردند. سرانجام در
هفته نخست از ماه آوریل ، لشگر Totenkopf توانست در منطقه Târgu Frumos
واقع در رومانی فرصتی برای تنفس و تجدید قوا بیابد و نفرات و تجهیزات آن
ترمیم شوند . منجمله هنگ زرهی آن محموله ای از تانکهای جدید و پیشرفته
Panther دریافت نمود تا جابگزین تانکهای قدیمی Panzer IV خود بنماید. در
هفته دوم ماه آوریل حمله سنگین ارتش سرخ به سمت Târgul Frumos سبب شد تا
لشگر Totenkopf مجددا وارد عملیات شود و نقش مهمی را در یک پیروزی قاطع بر
عهده بگیرد. در هفتم ماه مه ، آرامش به خطوط درگیری بازگشت تا لشگر مجددا
به تجدید قوا و سازمان خود بپردازد. در یک درگیری در نزدیکی منطقه
Iaşi در رومانی ، عناصری از لشگر به همراه یگان هائی از لشگر مکانیزه
Großdeutschland موفق شدند تا یک حمله زرهی ارتش سرخ را متوقف سازند. روسها
این حمله را که تا حدودی به عملیات بعدی ارتش انگلیس موسوم به Goodwood
شباهت داشت ، با استفاده از حدود 500 دستگاه تانک انجام دادند. در
اوایل ماه جولای به لشگر فرمان داده شد تا به منطقه ای در نزدیکی Grodno
در لهستان برود تا در آنجا به عنوان بخشی از ارتش چهارم زرهی SS و تحت امر
سپهبد هربرت گیله Herbert Gille محور اطراف ورشو به نام Modlin را پوشش
دهد. تانک های لشگر Totenkopf در شهری واقع در جبهه شرق – تابستان سال 1944 پس
از انجام عملیات باگراتیون Bagration توسط ارتش سرخ و نابودی قرارگاه
مرکزی فرماندهی ارتش آلمان ، خطوط دفاعی نیروهای آلمان بیش از 300 مایل و
تا حوالی شهر ورشو به عقب رانده شده بود. با فرو ریختن قرارگاه فرماندهی
ارتش آلمان ، مناطق عملیاتی در مرکز جبهه شرق درهم ریخته و نیروهای ارتش
چهارم زرهی SS ، یکی از معدود تشکیلاتی بود که در مقابل حملات روسها صف
آرائی کرده بود. لشگر Totenkopf در اواخر جولای سال 1944 به ورشو رسید. در
یکم آگوست ، ارتش بومی لهستان ( پارتیزان ها) در شهر ورشو به پا خاست که
جرقه قیام ورشو را ایجاد نمود. لشگر Totenkopf مستقیما وارد سرکوب درگیری
ها نشد و در مقابل ، به مراقبت از خطوط تماس پرداخت و در چند مورد با
عملیات اکتشافی روسها در حومه بخش شرقی شهر به مقابله پرداخت. در
چند درگیری بسیار شدید در نزدیکی شهر Modlin که در اواسط ماه آگوست بوقوع
پیوست ، نیروهای لشگر Totenkopf در کنار لشگر پنجم زرهی SS موسوم به
Wiking و لشگر زرهی Hermann Göring به دفاع جانانه پرداخت و توانست ارتش
سوم زرهی روسها را که لشگرهائی از کمونیست های لهستان را نیز شامل می شد ،
از بین ببرد . زمین های اطراف شهر Modlin برای حرکت تانکها بسیار مناسب بود
و تانکهای لشگر Totenkopf با استفاده از این مزیت و نیز برتری آتش توپهای
75 میلیمتری پر سرعت خود بعنوان لبه تیزی بر علیه تانکهای T-34 ارتش
سرخ به خوبی استفاده کردند . تلاش برای آزادی بوداپست – مجارستان تلاش
های سه لشگر Totenkopf, Wiking و Hermann Göring سبب شد تا آلمان ها
بتوانند خط دفاعی موسوم به ویستولا Vistula را حفظ و قرارگاه رزمی ویستولا
را بر پا کنند. در دسامبر سال 1944 ، لشگر نهم تکاوران کوهستانی SS در شهر
بوداپست به محاصره ارتش سرخ درآمد. هیتلر فرمان داد تا ارتش چهارم زرهی SS
به آنجا اعزام شوند تا با آزاد کردن جنوب بوداپست 95.000 نظامی آلمانی و
مجارستانی را که در شهر گیر افتاده بودند را نجات دهند. نیروهای اعزامی
درست قبل از شب سال نو به منطقه رسیدند و بلافاصله عملیات خود را آغاز
کردند. یک گروهبان SS جمعی لشگر Totenkopf در هنگام عقب نشینی از مجارستان در سال 1945سلسله
عملیات قوای آلمان برای آزاد سازی بوداپست را عملیات کنراد Operation
Konrad می نامند. نخستین حمله کنراد یک نام گرفت . نقشه عملیات آن بود که
یک حمله هماهنگ توسط لشگرهای Wiking و Totenkopf از شهر Tata و در طول خط
بیسکه – بوداپست BicskeBudapest- صورت گیرد. این حمله در نخستین روز
آغازین سال 1945 شروع شد. با وجود موفقیت های مقدماتی ، عملیات با مقاومت
شدید نیروهای روس در نزدیکی Bicske مواجه شد و در جریان این نبرد ، اروین
می یردرس Erwin Meierdress فرمانده گردان یکم از هنگ سوم لشگر Totenkopf
کشته شد. پس از ناکامی در مرحله اول عملیات ، دو لشگر Totenkopf و
Wiking حمله ای را به هدف دستیابی به مرکز شهر باجراء گذاشتند. این حمله
که کنراد دو Konrad II نام گرفت ، در هفتم ژانویه و از جنوب منطقه
Esztergom صورت گرفت . این حمله به حومه شمالی شهر بوداپست ختم شد و با
فرارسیدن 12 ژانویه ، یگان هائی از لشگر Wiking توانستند مناره های کلیسا و
برج های شهر بوداپست را در افق ببینند. اما با وجود دستیابی به این موفقیت
، نیروهای ژنرال گیله بیش از حد گسترش یافته و در نتیجه آسیب پذیرتر شده
بودند . به همین دلیل و بعنوان تله ای برای محاصره یگانهای ارتش سرخ در
شمال شهر ، به عقب فراخوانده شدند. عملیات کنراد 3 Konrad III در
روز 20 ژانویه سال 1945 به مرحله اجرا درآمد. حمله از جنوب پوداپست و با
هدف دور زدن 10 لشگر روس صورت گرفت . اما نیروهای آلمانی برغم 15 مایل نفوذ
در خطوط دفاعی روسها و نابودی نیروهای لشگر 135 تفنگدار ، نتوانستند به
اهداف خود دست یابند. هر چند نیروهای آلمانی واقعا در شرف نجات نیروهای به
محاصره درآمده در داخل شهر بوداپست بودند ، اما نیروهای داخل شهر نتوانستند
خود را به آنها برسانند و در نتیجه در اواسط ماه فوریه خود را تسلیم قوای
روس نمودند. پس از ناکامی ، لشگر Totenkopf مجددا به غرب بازگشت و با
اجرای عملیات درگیری و عقب نشینی منظم از بوداپست به سمت دریاچه بالاتون
عقب نشست ، جائی که ارتش ششم زرهی SS تحت فرمان ژنرال یوزف دیتریش برای
انجام عملیات موسوم به بیداری بهار Spring Awakening تجمع کرده بود. اما
نیروهای تحت امر ژنرال گیله برای شرکت در این عملیات بسیار بی رمق شده
بودند ، در مقابل پوشش جناح نیروهای در حال حمله آلمانی را تامین نمود. هر
چه که عملیات Spring Awakening پیشرفت می کرد ، لشگر Totenkopf بیشتر در
معرض تهاجمات ارتش سرخ برای دور زدن قوای درحال پیشروی آلمانی قرار می
گرفت. پس از آنکه حمله آلمانها متوقف شد ، روسها عملیات بزرگی با
نام هجوم وین Vienna Offensive را در 16 مارس آغاز کردند . این حمله در
نقطه تماس بین لشگر Totenkopf و لشگر دوم زرهی مجارستان اجرا گردید. اتصال
دو لشگر خیلی زود ازهم پاشید و به دو قسمت تقسیم شد. در یک واکنش سریع ، به
ژنرال هرمن بلاک Hermann Balck فرمانده ارتش ششم دستور داده شد تا
نیروهای ارتش یکم زرهی SS را به سمت شمال انتقال دهد تا شکاف پیش آمده را
پر کرده و از محاصره شدن نیروهای ارتش چهارم SS جلوگیری شود. با وجود این
واکنش سریع ، صدور فرمانی از هیتلر سبب شد تا این حرکت به تاخیر افتاده و
هنگامی هم که به مرحله اجراء رسیده بود ، دیگر بسیار دیر شده بود. در
22 ماه مارس ، حلقه محاصره قوای روس به دور دو لشگر Totenkopf و Wiking
تقریبا کامل شده بود. ژنرال بلاک در حالیکه کاملا ناامید بود توانست تعدادی
از سربازان کهنه کارلشگر نهم زرهی SS موسوم به هونشتافن Hohenstaufen را
به داخل منطقه بفرستد تا بتوانند معبر کوچکی را باز نگهدارند. در جریان
نبردی که برای بازنگهداشتن معبر موسوم به Berhida Corridor صورت گرفت ،
نیروهای ژنرال گیله توانستند از مهلکه بگریزند. سربازان در حال اجرای مراسم سوگند یگان های SSدر
روز 24 ماه مارس حمله سنگین دیگری از روسها ، قوای از پای درآمده ارتش
چهارم زرهی SS را تا شهر وین به عقب راند و تمام ارتباط آنها را با نیروهای
ارتش یکم زرهی SS قطع نمود. این امر سبب شد تا احتمال تشکیل هر گونه خط
دفاعی از سوی قوای آلمان از بین برود. باقیمانده لشگر Totenkopf عملیات جنگ
و گریزی را برای عقب نشینی به داخل خاک چکسلواکی به اجراء گذاشتند. در
اوایل ماه مه ، آنها در محدوده عملیات ارتش آمریکا قرار داشتند و سر انجام
در نهم ماه مه ، حدود 10000 نفر سرباز خود را به آمریکائی ها تسلیم نمودند.
آمریکائی ها هم بیدرنگ لشگر Totenkopf را به روسها تسلیم کردند. تعداد
زیادی از سربازان لشگر در اردوگاه های کار اجباری روسها موسوم به Gulag
جان باختند. فرماندهان سرلشگر تئودور آیکه Theodor Eicke ، یکم نوامبر 1939 تا 7 جولای 1941 سرتیپ ماتیاس کلاین هایستر کمپ Matthias Kleinheisterkamp، از 7 جولای تا 18 جولای 1941 سرتیپ گئورگ کپلر Georg Keppler از 18 جولای تا 19 سپتامبر 1941 سپهبد تئودور آیکه Theodor Eicke ، از 19 سپتامبر 1941 تا 26 فوریه 1943 سپهبد هرمن پرایز Hermann Priess ، از26 فوریه تا 27 آوریل 1943 سرلشگر هاینز لمردینگ Heinz Lammerding ، از 27 آوریل تا 15 ماه مه 1943 سرلشگر مکس سیمون Max Simon ، از 15 ماه مه تا 22 اکتبر 1943 سپهبد هرمن پرایز Hermann Priess ، از22 اکتبر 1943 تا 21 ژوئن 1944 سرتیپ هلومت بکر Hellmuth Becker ، از21 ژوئن 1944 تا 8 ماه مه 1945 نشان های افتخار دارندگان نشان صلیب شوالیه : 55 نفردارندگان سنجاق افتخار ارتش : 22 نفردارندگان نشان صلیب طلائی آلمان : 125 نفردارندگان سنجاق طلائی نبرد تن به تن : 33 نفرمناطق عملیاتی :آلمان ، از نوامبر 1939 تا مه 1940بلژیک و فرانسه ، از مه 1940 تا ژوئن 1941جبهه روسیه ، محور شمالی از ژوئن 1941 تا اکتبر 1942فرانسه ، از اکتبر 1942 تا فوریه 1943 جبهه روسیه ، محور جنوبی از فوریه 1943 تا جولای 1944جبهه روسیه ، محور مرکزی و لهستان از جولای تا دسامبر 1944 مجارستان و اطریش ، از دسامبر 1944 تا مه 1945 سربازان لشگر در مراسم کریسمستعداد سربازان مه 1940 – 21.311 نفرژوئن 1941 – 18.754 نفردسامبر 1942 – 21.186 نفردسامبر 1943 – 15.415 نفرژوئن 1944 – 21.115 نفردسامبر 1945 – 15.400 نفر تعداد افراد ( در 7 آوریل 1945) افسران: 44 نفر نیروهای داوطلب: 87 نفرسربازان: 873 نفرتانکهای عملیاتی : 6 دستگاه برخی اعضای شاخص لشگر Totenkopf :1- ریچارد بائر ( فرمانده بازداشتگاه آشویتس)2- فریتز
بایر مه یر ( او دارای رکورد انهدام بیش از 31 دستگاه تانک دشمن می باشد .
تعداد دقیق تانکهای انهدامی او نامشخص است ) . 3- فریتز کریستن (
او به تنهائی 13 دستگاه تانک روسی را با استفاده از یک توپ 50 میلیمتری
ضدتانک در 24 سپتامبر سال 1941 و پس از آنکه تمام اعضای گروهش کشته شدند
منهدم نمود. او در 20 اکتبر سال 1941 توانست نشان صلیب شوالیه را دریافت
کند) .4- 5- یورگن استروپ ( او نقش موثری در سرکوب قیام ورشو داشت ) لشگر Totenkopf در مجموع 4 بار در طول جنگ تغییر نام داد : از 1939 تا 1942 با نام " لشگر SS Totenkopf "(SS Division Totenkopf)از سال 1942 تا 1943 با نام "لشگر زرهی / پیاده SS " (SS Panzer Grenadier Division)از سال 1943 تا 1944 با نام " لشگر زرهی Totenkopf "( SS Panzer Division "Totenkopf") از سال 1944 تا 1945 با نام "لشگر سوم زرهی SS Totenkopf" (3. SS Panzer Division "Totenkopf")برای
آنکه دوستان بیشتر با حال و هوای لشگر آشنا شوند ، تصاویری از نفرات و
تجهیزات لشگر Totenkopf به نمایش در می آید . به فراخور ، توضیحاتی هم داده
شده است . یکی از اعضای اولیه لشگر Totenkopfسربازان لشگر مکانیزه SS Totenkopfسربازان و کامیون های لشگر SS Panzer Division "Totenkopf" مزار
یک داوطلب جوان از Nordschleswig به نام Asmus Adelbert Borg . او متولد
1915 در منطقه Gorsblok واقع در Nordschleswig بود و در نبردهای ماه مارس
1943 و در نزدیکی Lipzy در اوکراین کشته شد. او در گروهان توپخانه گردان
دوم از لشگر SS Panzer Grenadier Division “Totenkopf“ خدمت می کرد. یک گروهبان SS جمعی لشگر Totenkopf در کنار یک تیربار غنیمتی روسی کامیون ها و سربازان هنگ توپخانه SS "Totenkopf"تصاویری از تعداد دیگری از نیروهای لشگر Totenkopfستوانیکم Walter Gerth جمعی لشگر Totenkopfسروان Max Seela ، با سرآستینی که نشان ویژه نیروهای SS-Totenkopfverbände را دارد یک موتور سیکلت BMW R12 متعلق به لشگر Totenkopf در خاک روسیه ، سال 1941یک خودروی Kübelwagen متعلق به لشگر Totenkopf در سال 1941خودروهای لشگر Totenkopf در حال جابجائی تانکهای لشگر Totenkopf در حال پیشروی گواهی رسمی اعطای نشان به یکی از نفرات لشگر Totenkopfیکی دیگر از افراد لشگر Totenkopf که کشته شده استنشان یقه افراد لشگر Totenkopfتعدادی از اعضای قدیمی لشگر ، درسال های اولیه آغاز جنگ
۹۲/۰۳/۲۲
۰
۰
مصطفی نداف