هواپیما بمب افکن B-52

 

مشخصات  هواپیمای بمب افکن: ب-52 / B-52
نوع هواپیما: بمب افکن استراتژیک
کشورسازنده:  ایالات متحده آمریکا
شرکت سازنده: بوئینگ
تاریخ نخستین پرواز: 15 آوریل 1952
تاریخ رونمایی: فوریه 1955
وضعیت کنونی: 76 فروند فعال ، 20 فروند آماده باش
بکار گیرنده ها: نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا / ناسا
آغاز ساخت: 1952 تا 1962
تعداد ساخته شده: 744 فروند
قیمت هر فروند: 14/43 میلیون دلار آمریکا

 

بوئینگ استراتوفورترس ب-۵۲ (B-52 Stratofortress، به معنی بوئینگ ۵۲: دژ پوش‌کره) هواپیمای جت بمب‌افکن دوربرد فروصوت از نوع بمب‌افکن راهبردی است که در نیروی هوایی ایالات متحده از آن استفاده می‌شود.
این هواپیما برای حمل جنگ‌افزار هسته‌ای در دوره جنگ سرد برای ماموریت‌های تخریبی و هسته‌ای ساخته شد. بدون شباهت به هیچ هواپیمای دیگر در سوخت‌گیری‌های مجدد در مسافت‌های زیاد، این هواپیما قادر است ۳۱،۷۰۰ کیلوگرم (۷۰۰۰۰ پوند) سلاح را با خود حمل کند.

 

هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد.هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، احتمال آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B  آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد.

 

تسلیحات قابل حمل توسط هواپیمای بمب افکن بی 52

 

نمایی زیبا از هواپیمای بی 52 (بالا) در کنار هواپیماهای بی 1 (وسط) و بی 2 (پایین)

 این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 8/0 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.


 

عملیات هوایی در جنگ خلیج فارس:

ماجرای خنثی سازی حمله صدام به شهرهای کُرد نشین عراق

31 آگوست سال 1996، رژیم بعث در شرف حمله ای عظیم به شهرهای کُردنشین عراق و مخصوصاً اربیل بود.

شش سال بعد از اشغال کویت در 1991و آزادسازی این کشور توسط ائتلاف آمریکا، عراق به کشوری مطرود در جامعه جهانی تبدیل شده و بدیهی بود که اقوام مختلف این کشور از ضعف رژیم استفاده کنند.

اما صدام که در سرکوب شیعیان قساوتی هولناک نشان داده بود، خواب حمام خون تمام عیاری هم برای کُردها دیده بود. ولی کلینتون رئیس جمهور ایالات متحده، دستور دخالت ارتش آمریکا برای از کار انداختن ماشین جنگی صدام را صادر کرد.
طرح حمله
نقشه اولیه شامل بمباران اهداف با جنگنده های یک فروند ناو هواپیمابر کلاس نیمیتز بود. حمله ای وسیع توسط جنگنده بمب افکن های تهاجمی که با پشتیبانی گسترده هواپیماهای جنگ الکترونیک و رهگیرهای اسکورت انجام میشد.اما نقشه تغییر کرد و قرار شد که فقط از موشک کروز با شیوه پرتاب از آسمان و دریا استفاده کنند.

نام عملیات نیز Desert Strike یا تهاجم صحرا خوانده شد که عملیاتی مشترک بین نیروی هوایی و دریایی بود. تشکیل ناو گروه

بامداد سوم سپتامبر 1996، ناو گروه رزمی در خلیج فارس شکل گرفت و آماده حمله شد.

هسته اصلی شامل ناو هواپیمابر کلاس نیمیتز، رزمناو کلاس تایکوندروگا، ناوشکن کلاس آرلی بورک، زیردریایی اتمی کلاس لس آنجلس و رزمناو اتمی کلاس کالیفرنیا بود که از هر کدام یک فروند وجود داشت.

همچنین چهار شناور دیگر نیز مسئولیت اسکورت هسته اصلی را داشتند و شامل یک رزمناو تایکوندروگا، دو ناوشکن آرلی بورک و یک زیردریایی لس آنجلس بودند.

رزمناو اتمی کالیفرنیا نیز فرمانده کل ناو گروه بود و تمام شناورها، پروسه عملیات و بمب افکن هایی که قرار بود در مرحله نهایی ملحق شوند را فرماندهی میکرد.

شروع آتشبازی

ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه بامداد سوم سپتامبر، رزمناو کالیفرنیا دستور حمله را صادر کرد و بلافاصله رزمناو تایکوندروگا و ناوشکن آرلی بورک 27 موشک کروز تاماهاک به اهداف از پیش تعیین شده در جنوب عراق شلیک کردند.

تمام این اهداف، مراکز راداری و پدافندی شهرهای اسکندریه، کوت و ناصریه بودند. چند موشک هم به پایگاه هوایی بزرگ الطلیل شلیک شد تا موقتاً از کار بیفتد.

بعد از اصابت موشکها، رزمناو کالیفرنیا عملیات را متوقف کرد تا واکنش عراق را ببیند و زمانی که مشخص شد بعثی ها به هیچ وجه قادر به واکنش نیستند، دستور فاز دوم را به زیردریایی لس آنجلس صادر کرد.

زیردریایی خود را به آبهای کویت رساند و اقدام به شلیک موشکهای تاماهاک به پایگاه هوایی الطلیل و ایستگاه های راداری و پدافندی جنوب عراق کرد.

در فاز دوم، 17 موشک عمدتاً از زیردریایی و تعداد کمتری از رزمناو و ناوشکن شلیک شدند و پدافند جنوب عراق را کاملاً پاکسازی کرده و پایگاه الطلیل را فلج کردند.

با نابودی چتر پدافند جنوب عراق و از کار افتادن الطلیل که تکیه گاه اصلی نیروی هوایی بعثی در جنوب کشور بود، راه برای حمله اصلی هموار شد.
ضربه از آسمان

یک روز قبل در دوم سپتامبر، دو فروند بمب افکن راهبردی B-52 مسلح به موشکهای کروز AGM-86 در ساعت ۹ شب از خاک اصلی آمریکا پرواز کردند.

اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه را در نوردیدند و از روی اسرائیل و اُردن هم گذشتند تا وارد آسمان عربستان شوند.

سپس بر فراز عربستان سوختگیری هوایی کردند و با دریافت دستور نهایی از رزمناو کالیفرنیا برای فاز پایانی عملیات وارد عراق شدند.

در همان لحظه جنگنده های F-14 برخاسته از ناو هواپیمابر نیمیتز، برای اسکورت و دفع حمله احتمالی جنگنده های عراقی، به بمب افکنها پیوستند.

پدافند جنوب عراق که کاملاً از بین رفته بود. پایگاه اصلی نیروی هوایی در جنوب کشور نیز فلج شده بود و افزودن جنگنده ها اقدام احتیاطی و دفاع نهایی در مقابل هرگونه ضد حمله بود.

بمب افکن ها وارد عراق شدند و با گشتزنی متناوب، اقدام به حمله به اهداف راهبردی کردند.

در مجموع 13 موشک کروز به نیروگاه برق بغداد و مرکز مخابرات سراسری عراق شلیک کردند و پس از سوختگیری در آسمان عربستان، مستقیماً به آمریکا بازگشتند.

در تمام ساعاتی که B-52ها در آسمان عراق بودند، توسط جنگنده های F-14 اسکورت میشدند.

این دو بمب افکن با احتساب گشتزنی بر فراز عراق، 29 هزار و 500 کیلومتر را یکسره پرواز کردند که 36 ساعت طول کشید و برای سالها رکورددار طولانی ترین پرواز عملیاتی جهان بود.

در اثر این حمله، برق بغداد و شهرهای اطراف آن برای چند روز قطع شد و ارتباطات این کشور تا مدتها دچار اخلال بود.

عملیات تهاجم صحرا با موفقیت کامل به پایان رسید و ارتش بعث به دلیل آسیب هایی که دیده بود، از ادامه حمله به شهرهای کُردنشین امتناع کرد.

چرا B-52 و شلیک از آسمان؟

حتماً این سؤال برای شما پیش آمد که چرا آمریکا برای نابودی نیروگاه برق بغداد و مرکز مخابرات سراسری عراق از همان شیوه موشک باران دریایی استفاده نکرد و اصطلاحاً لقمه را دور گردن پیچاند تا ابتدا پدافند را نابود کند و سپس بمب افکنها هدف اصلی را بزنند؟

چون پرتاب موشک کروز از آسمان موثرترین شیوه حمله موشکی است و برای هدفگیری اهداف کوچک، دقت بسیار بیشتری نسبت به پلتفرم های سطح پایه دارد.

بمب افکن میتواند در منطقه پرواز کرده و اقدام به شناسایی هدف کند و از بهترین جهت و زاویه اقدام به شلیک نماید.

در حالی که پلتفرمهای سطح پایه چه زمینی و چه دریایی، اصلاً چنین توانی ندارند.

ضمن اینکه عملیات تهاجم صحرا در سال 1996 انجام شد. یعنی زمانی که بمب افکن رادار گریز B-2 به تازگی وارد خدمت شده و به توانایی کامل عملیاتی نرسیده بود.

از سوی دیگر، B-1B نیز هنوز در نقش اتمی بود و توان عملیات معمولی نداشت. لذا تنها گزینه در دسترس B-52 بود.

اگر B-2 و حتی B-1B در دسترس بودند، صرف حمله هوایی به دو هدف نهایی کفایت میکرد و نیاز به نابودی پدافند هوایی و پایگاه الطلیل وجود نداشت.

چون این دو هواپیما توان تهاجمی بسیار بالاتری نسبت به B-52 دارند و علاوه بر مصونیت از پدافند هوایی، نیاز به اسکورت جتهای جنگنده هم ندارند.